در چند مورد از روایت های ثبت شده در کتاب "شکنجه سفید"، اشاراتی صریح به تلاشهای بازجویان برای آزار جنسی زندانیان زن وجود دارد.
در گزارشی مشابه، فاطمه محمدی از نوکیشان مسیحی زندانی در بند ۲۰۹ می گوید یک روز نگهبان بند "من را صدا کرد و بیرون برد و در مقابل من نشست و گفت چشم بندم را بردارم. بعد در مورد خصوصی ترین مسائل زندگیم شروع به طرح سوال کرد".
خانم افشارزاده با اشاره به ضبط موبایل خود از سوی بازجویان یادآور می شود: "آنها تمام عکس های من و حتی عکس های نامناسب من را نگاه می کردند و درباره آن سؤال می پرسیدند. این عکس ها حتی دست قاضی در دادگاه هم بود و من اعتراض کردم که این عکس ها کاملا شخصی است. مثلا کنار دریا به همراه شوهر و فرزندانم گرفته بودم. می پرسیدم چرا این عکس ها دست همه شماهاست؟"
نازنین زاغری، که پس از بازداشت در فروردین ۹۵ ابتدا در کرمان زندانی می شود و سپس به تهران انتقال می یابد، وضعیت بازداشتگاه انفرادی خود را در کرمان چنین توصیف می کند: "من حمام نمی رفتم. تشت می دادند و یک کاسه می گفتند همین جا خودت را بشور... توالت سلول بوی وحشتناکی داشت. وقتی زندانی ها و زندانبان ها برای دادن غذا می آمدند دماغ شان را می گرفتند.... من تنگی نفس داشتم و سلول اصلا هوا نداشت."
ریحانه طباطبایی روزنامه نگار، در گفتگوی خود با نرگس محمدی نقل می کند که چگونه بعد از بازداشت از سوی وزارت اطلاعات در بهمن ۹۱، در شرایط پیچیده ناشی از رها شدن در سلول انفرادی قرار می گیرد. خانم طباطبایی می گوید: "بازجو می آمد و می گفت فردا می آیم و می رفت و پنج، شش روز نمی آمد و من داخل سلول، بی صدا، در سکوت و تنهایی، و بدتر از همه در انتظار می ماندم... در یک ماه سه باز بازجویی داشتم و هر بار، چهار، پنج ساعت... در ۲۰۹ خیلی دلتنگ می شم و گریه می کردم.
یکی از شهروندان بهایی به نام سیما کیانی که در اسفند ۹۵ دستگیر شده، می گوید بازجویان بند ۲۰۹ پس از نگهداری طولانی مدت در سلول انفرادی به او گفته اند "بنویس که از عملکردم پشیمانم و قول همکاری با وزارت اطلاعات را می دهم". خانم کیانی می افزاید: "وقتی با امتناع من مواجه شدند، به شدت شروع به تهدید کردند، اینکه دوستان و اعضای خانواده ام را دستگیر می کنند. دوباره پیشنهاد همکاری دادند و وقتی با واکنش منفی من مواجه شدند، گفتند از این به بعد شرایط عوض می شود. تو بازجویی ندیدی.
به عنوان نمونه زهرا ذهتابچی که مهر ماه ۹۲ به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق دستگیر شده و حکم۱۰ سال زندان گرفته، از بازجوی خود نقل میکند که: "پرونده ات سنگین است و اتهام محاربه داری. وکیل تسخیری پرونده را خوانده و چون ترسیده قبول نکرده و رفته." خانم ذهتابچی به علاوه، از روزی تعریف می کند که بازجوی اطلاعات به دخترش زنگ زده و گفته "می دانی مادرت اعدامی است؟" و روز دیگری که از بازجوی خود شنیده: "من حکم اعدام تو را چند وقتی است که گرفته ام.
پیشخدمتی در بارگاه شبکة سلطنتی پدوفیلی و روسپیخانهداری، از جمله اهداء جایزه حقوق بشر به آخوند پدوفیل و حرمسرادارـ حسینعلی منتظری ـ چه معجزاتی که ندارد!
بابا کسی شماره این ملکه الیزابت و نداره بهش زنگ بزنم بگم با جوکهای که بی بی سی فارسی داره میگه به خدا پولهاتون داره هدر می ده🤣🤣🤣
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.
منبع: euronews_pe - 🏆 8. / 59 ادامه مطلب »
منبع: dw_persian - 🏆 7. / 63 ادامه مطلب »
منبع: isna_farsi - 🏆 2. / 63 ادامه مطلب »
منبع: aa_persian - 🏆 11. / 53 ادامه مطلب »
منبع: aa_persian - 🏆 11. / 53 ادامه مطلب »
منبع: aa_persian - 🏆 11. / 53 ادامه مطلب »