۱۳۶۷ امروز پنجشنبه ۳۰ دیماه ۱۴۰۰ با شهادت روم افشم در دادگاه استکهلم سوروم افشم یکی از فعالان سیاسی پیش از انقلاب و عضو اتحادیه کمونیستهای ایران بوده و در تشکیل کانون اتحادیههای کارگری غرب ایران نقش داشته است.
او تیرماه سالدر محله فلاح در جنوب تهران دستگیر شد و در دادگاهی نمایشی و کوتاه به ۱۲ سال زندان محکوم شد.
این زندانی سیاسی سابق تایید کرد که چندین نوبت و در زمانهای مختلف هم قبل از آغاز اعدامها و پس از آن در زندان با حمید نوری مواجه شده و او را به خوبی میشناسد. او در مورد روند تشکیل دادگاه و محکومیت خود گفت که دو سال بعد از دستگیری در یک دادگاه چند دقیقهای بدون اینکه به وکیل دسترسی داشته باشد به اتهام هواداری از اتحادیه کمونیستهای ایران و کمک مالی به آن و همچنین خواندن نشریه بهسال زندان محکوم شد.
روم افشم که به گفته خود بر اثر شکنجههای دوران زندان به ترامای بعد از حادثه مبتلا است و همچنان در حال درمان است در حالی که در طول ارائه شهادت خود به دادگاه بسیار منقلب و متاثر بود گفت: «من با صدای بلند اعلام میکنم که در آنزمان در بندزندان اوین شکنجه های قرون وسطایی جریان داشت» headtopics.com
پنجاه و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری، دادیار سابق قوه قضاییه ایران و متهم به مشارکت در قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان
۱۳۶۷ امروز پنجشنبه ۳۰ دیماه ۱۴۰۰ با شهادت روم افشم در دادگاه استکهلم سوروم افشم یکی از فعالان سیاسی پیش از انقلاب و عضو
اتحادیه کمونیستهای ایران بوده و در تشکیل کانون اتحادیههای کارگری غرب ایران نقش داشته است. او تیرماه سالدر محله فلاح در جنوب تهران دستگیر شد و در دادگاهی نمایشی و کوتاه به ۱۲ سال زندان محکوم شد.
این زندانی سیاسی سابق تایید کرد که چندین نوبت و در زمانهای مختلف هم قبل از آغاز اعدامها و پس از آن در زندان با حمید نوری مواجه شده و او را به خوبی میشناسد.
او در مورد روند تشکیل دادگاه و محکومیت خود گفت که دو سال بعد از دستگیری در یک دادگاه چند دقیقهای بدون اینکه به وکیل دسترسی داشته باشد به اتهام هواداری از اتحادیه کمونیستهای ایران و کمک مالی به آن و همچنین خواندن نشریه بهسال زندان محکوم شد.
روم افشم که به گفته خود بر اثر شکنجههای دوران زندان به ترامای بعد از حادثه مبتلا است و همچنان در حال درمان است در حالی که در طول ارائه شهادت خود به دادگاه بسیار منقلب و متاثر بود گفت: «من با صدای بلند اعلام میکنم که در آنزمان در بندزندان اوین شکنجه های قرون وسطایی جریان داشت»
این شاهد که دوران محکومیت خود را در زندانهای قزلحصار و گوهردشت گذرانده است گفت در زندان قزلحصار«تابوتهایی» وجود داشته که دختران زندانی بایدساعته در آنها – در سکوت کامل و بدون تولید کمترین صدایی - زندگی میکردند او تایید کرد که حمید نوری دادیار زندان گوهردشت بوده و هیچگاه از ناصریان که رئیس زندان بود جدا نمیشده است. او از عباسی و عرب به عنوان «دو بال ناصریان» یاد کرد و گفت لشکری فردی «بد دهن و مسئول امنیتی زندان گوهردشت بوداما عرب و حمید عباسی دادیاران زندان گوهردشت بودند.»۱۳۶۵ از زندان قزلحصار
به زندان گوهردشت منتقل شد گفت در نوروز ۱۳۶۶ زندانیان چپ و مجاهد در کنار هم در بندهای زندان «عید خوبی» داشتند.
او گفت نخستین بار در بهمنماه ۱۳۶۶ هنگام گفتگو با زندانیان بند شش مقابل حمید نوری و لشکری قرار گرفته است: « چشم بند داشتم میدانم کسی که من را میزد لشکری بود و نوری آخر سر دستور داد من را به یک اتاق تاریک بیاندازند.»
این زندانی سیاسی سابق همچنین گفت که خردادماه ۱۳۶۷ شاهد بوده که تعدادی از زنان زندانی سیاسی را از زندان اوین به گوهردشت منتقل کردهاند: «با چشمان خودم دیدم که این زندانیان زن بخاطر شرکت در ورزش دستهجمعی نه تنها بوسیله پاسدارهای زن بلکه توسط حمید نوری، ناصریان، لشکری و چند پاسدار دیگر در هواخوری زندان گوهردشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته تکه و پاره شدند.»
به گفته روم افشم قبل از آغاز کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی همه زندانیان هوادار گروههای چپ به بند هفت زندان گوهردشت منتقل شدند: « من در بند هفت چند نوبت در حضور لشکری و حمید عباسی به سوالات ناصریان در خصوص نمازخواندن و آمادگی برای مصاحبه پاسخ دادم.»
او در پاسخ به سوال دادستان درمورد اینکه چه زمانی متوجه شده که زندانیان را اعدام میکنند گفت: « روز هشت مرداد ۱۳۶۷ دمپاییهای زیادی را دیدم که در هواخوری ریخته شده بودند.ما بعدها متوجه شدیم که اولین اعدامها به احتمال زیاد در آشپزخانه و نانوایی زندان انجام شده و بعد به حسینیه منتقل شده است.»
روم افشم شهادت داد که پس از پایان اعدام زندانیان عضو و هوادار سازمان مجاهدین، حمید نوری در اواسط شهریورخطاب به سایر زندانیان گفت «ضدانقلاب ها، امروز آخرین روزتان است».
این زندانی سیاسی سابق همچنین تایید کرد که در همانروز زندانیان توسط حمید نوری، لشکری، ناصریان و پاسداران بند به مدت یکساعت به وحشتناکترین شکل ممکن کتک خورده و شکنجه شدهاند: « شلاق میزدند و موقع شلاق زدن میگفتند شما دل امام، قلب امام را به درد آورده اید. امام از دست شما قلب درد گرفته است».
به گفته روم افشم حمید نوری همیشه در زمانی که زندانیان توسط پاسداران مورد ضرب و شتم قرار میگرفتن این جمله را میگفت: «محکم بزنید این ضدانقلاب ها را.»
او همچنین گفت در آن روز و روزهای پس از آن وقتی از او خواستهاند نماز بخواند و او قوبل نکرده شلاق خورده است: «روز سوم ناصریان و نوری مت را به حسینیه زندان بردند. گفتند نماز میخوانی گفتم میخوانم. اما اینها هدفشان نماز نبود. من برای نماز میبایست بروم حمام و تمیز بشوم بعد وضو بگیرم بعد نماز بخوانم در حالی که من در گند و کثافت بودم و بیوضو نماز خواندم.»
این زندانی سیاسی سابق در مورد مواجهه بعدی خود با حمید نوری گفت که بعد از پایان موج دوم اعدامها در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ همراه با حدود صد زندانی دیگر که از اعدام جان به در برده بودند برای ملاقات حضوری با خانوادههایشان به حسینیه زندان گوهردشت جایی که اعدامها در آن انجام میشد برده شدند: «زمانی که خانوادهها فهمیدند که محل ملاقاتشان همان محل اعدام زندانیان بوده، غوغایی در سالن برپا شد و همه گریه میکردند. این موضوع باعث شد تا حمید نوری با بلندگویی به بالای سن حسینیه برود»
روم افشم در این بخش از شهادت خود در حالی که بسیار متاثر شده بود مستقیما حمید نوری را مخاطب قرار داد و پرسید: «آقای حمید عباسی (نوری) من از شما میپرسم بالای سن، بلندگو دست شما بود. آیا به مردم – به خانواده های ما- توهین کردی یا نکردی؟»
قاضی دادگاه در واکنش به این اقدام شاهد از او خواست آرام باشد و متذکر شد که او تنها باید به سوالات دادستان پاسخ دهد و حق پرسیدن سوال مستقیم از متهم را نداردشاهد دادگاه حمید نوری پس از مکثی کوتاه شهادت خود را از سر گرفت و گفت حمید نوری آن روز خانوادههای زندانیان بازمانده از جمله خود او را تهدید کرد که اگر ساکت نشوند، فرزندانشان را به بند بازخواهند گرداند.
به گفته روم افشم حمید نوری در آن روز خودش را «حمید عباسی، دادیار زندان گوهردشت» معرفی کرده است.
این در حالی است که حمید نوری طی جلسات برگزار شده و همچنین در جریان دفاع از خود موکدا اعلام کرد نه تنها فقط یک کارمند ساده دفتری در زندان بوده که هرگز در زندان گوهردشت خدمت نکرده و دو یا سه بار برای انجام ماموریت به آنجا رفته است.
حمید نوری و وکلای او همچنین مدعی شدهاند در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ حمید نوری به دلیل به دنیا آمدن فرزندش در مرخصی به سر میبرده است.
روم افشم در ادامه گفت حمید نوری از بالای سن به خانواده زندانیان جان به در برده از اعدامها گفته است که «مراقب فرزندانتان باشد که اگر یکبار دیگر دستگیر شوند، اعدام شان می کنیم.»۱۳۶۷ ابتدا.
جلسه پنجاه و نهم از رسیدگی به اتهامات حمید نوری در حالی برگزار میشود که مرکز رسانهای قوه قضاییه روز دوشنبه ۲۷ دیماه ۱۴۰۰ برای نخستین بار نسبت به این دادگاه واکنش نشان داد و در گزارشی با اشاره به حمید نوری او را «کارمندی ساده» خواند که ربوده شده، چندین نوبت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بدون دسترسی آزاد به وکیل و حق ملاقات با خانواده اش و حتی بدون داشتن عینک مطالعه، در سوئد محاکمه می شوداین ادعاها در حالی مطرح می شود که حمید نوری طبق قانون سوئد پس از بازداشت در فرودگاه استکهلم، از وکیل برخوردار بوده و حتی در جلسات دفاعیه خود از وکلایش تشکر کرد و گفت هرچه آنها گفتهاند مورد تایید اوستهمچنین
در جریان برگزاری جلسات دادگاه حمید نوری هنگامی که مخالفان جمهوری اسلامی خارج از دادگاه شعارهایی علیه سیاستهای ایران و مقامات جمهوری اسلامی سر میدادند، به درخواست حمید نوری دادگاه تا زمان برقراری آرامش متوقف میشداز سوی دیگر همسر، فرزندان و داماد حمید نوری در جلسات محاکمه اش - بويژه شش جلسه دفاعیات اودر صحن دادگاه حضور داشتند و توسط او به اعضاء دادگاه معرفی شدند. او در جلسات دادگاه به غیر از عینک از تبلت نیز برخودار استجلسه بعدی دادگاه حمید نوری ، فردا جمعه یکم بهمنبا شهادت مهدی اصلانی، زندانی چپ نجات یافته از اعدام های تابستان