«در میان ایرانیان، مثل همه مردمانی که پیشتر استعمار شدهاند، یک نوع ویروس وجود داشت و همچنان وجود دارد: اینکه ما فکر میکنیم همه بلاهای کشور از انگلیسیها یا خارجیها سرچشمه میگیرد.»
او، چه وقتی ایران بود و چه وقتی در مأموریتهای کاری در خارج از کشور و چه وقتی در تبعید به سر میبرد، به فارسی مینوشت و در غنای ادبیات آن سهم داشت. در آن دوران، پاتوق پزشکزاد کافه فردوسی واقع در ضلع جنوبی خیابان استانبول تهران بود. در آن کافه بود که پزشکزاد با بسیاری از شاعران و نویسندگان و روزنامهنگاران آن زمان ایران آشنا شد: «یک روز ما، به دنبال حمله گروه سومکا به کافه فردوسی پناه برده بودیم. وقتی کرکره باز شد، نصرت رحمانی با سر و روی آسیبدیده خونآلود وارد شد، بعد از تحقیق دانستیم که گروه ضربت سومکا نصرت را با احمد شاملو عوضی گرفته و کتک جانانهای به او زدهاند.
پزشکزاد در فاصله نیمه دهه ۱۳۳۰ تا نیمه دهه ۱۳۴۰، کتابهای «حاج ممجعفر در پاریس»، «ماشاءالله خان در بارگاه هارونالرشید»، «بوبول» و «آسمون ریسمون» را منتشر کرد.حسن میرعابدینی، منتقد و مورخ ادبی، در «صد سال داستاننویسی ایران» درباره پزشکزاد نوشته که این نویسنده «از معدود هزلنویسان حرفهای» بود که «آثاری به دور از ابتذالهای مطبوعاتی پدید آورد».
ماشاءالله خان یک نگهبان خیالباف بانک، به قرنها عقب بازمیگردد و وارد دربار هارون الرشید در بغداد میشود. اساساً به دلیل همین ویژگی بود که این رمان با وجود بایکوت نسبی از سوی روشنفکران و منتقدان ادبی زمان خود، با استقبال خوانندگان کتاب در ایران مواجه شد. داستان از دید سعید، نوجوانی عاشق روایت میشود که پزشکزاد ماجرای عشقی او را از ماجرای عاشقانه واقعی خود الهام گرفته بود. اما خیلی زود این ماجرای شخصی، به هزارتوی ماجراهای خانوادهای بزرگ و اشرافی گسترش مییابد.
دایی جان که در یکی دو درگیری کوچک با اشرار شرکت داشته، از بس درباره ناپلئون بناپارت کتاب خوانده، خود را در حد او میپندارد و درگیریهای کوچک خود را ابعادی بزرگ میبخشد و به صورت مبارزه با قوای انگلیس قلمداد میکند. در واقع، پزشکزاد در این اثر شدیداً تحت تاثیر رمان «دنکیشوت» نوشته سروانتس نویسنده بزرگ اسپانیایی است؛ به این معنا که دایی جان همان دنکیشوت، مشقاسم همان سانچوپانزا و انگلیسیها همان آسیابهای بادی را به یاد خواننده میآورند.اگر داییجان درباره ناپلئون خوانده بود، دنکیشوت هم آنقدر داستانهای شهسواران را خوانده بود که در نهایت خود را شهسواری سرگردان دید که میتواند منجی دیگران باشد.
به نظر من مرحوم پزشکزاد با نوشتن رمان دایی جان ناپلئون نه قصد روانکاوی جامعه ایران را داشته اند و نه در پی رساندن پیام سیاسی بوده اند. کما اینکه در آثار دیگر ایشان هم منش سیاسی مشاهده نمی کنید. منتهی یک عده دوست دارند که مصادره به مطلوب کنند
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.
منبع: bbcpersian - 🏆 15. / 51 ادامه مطلب »
منبع: euronews_pe - 🏆 8. / 59 ادامه مطلب »
منبع: RadioFarda_ - 🏆 13. / 51 ادامه مطلب »
منبع: dw_persian - 🏆 7. / 63 ادامه مطلب »
منبع: euronews_pe - 🏆 8. / 59 ادامه مطلب »
منبع: euronews_pe - 🏆 8. / 59 ادامه مطلب »