مجید گلپور، دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربنِ پاریس اخذ کرده و به واسطه تحصیل در دورهای کارشناسی ارشد اقتصاد و روابط بینالملل، در حال حاضر محقق چندرشتهای در دانشگاه آزاد بروکسل است. او در دو دهه گذشته مطالعات راهبردی خود بر موضوعهای مختلف مرتبط با ایران متمرکز کرده و به همین دلیل طی سالهای اخیر از جمله کارشناسانی بوده که طرف مشورت نهادهای مختلف اروپایی از جمله پارلمان اروپا قرار گرفته است.
یورونیوز: رابرت مالی، نماینده دولت آمریکا در امور ایران، در تازهترین اظهارنظر در مورد رخداد وقفه ۵ ماهه در روند برگزاری مذاکرت هستهای وین، این وقفه را غیرمنطقی خوانده و قابل توجیه ندانسته است. شما تا چه حد با این برداشت آقای مالی موافق هستید و علت توقف این مذارکرات را چه میدانید؟
گذشته از این اختلافها در ارکان نظام جمهوری اسلامی، طی هفتههای اخیر روشن شده که تیم جدید مذاکرات با هدایت آقای باقری توان کارشناسی لازم برای تعیین محورهای یک گفتگوی نظامند را دارا نیست. مجید گلپور: گذشته از این که با وجود فرصت ۵ ماه هنوز ما شاهد تعیین و تعریف دقیق مشکلات و رده بندی منطقی آنها با هدف رسیدن به راهحلهای مشخص و عملی که نقطه آغاز هر مذاکره دیپلماتیکی است، نبودهایم؛ آقای باقری مطرح کرده که مذاکرات باید از نقطه خروج آمریکا از برجام آغاز شود. این در حالی است که این رویکرد به مذاکرات باید از سوی تیم پیشین وزارت خارجه ایران و درست پس از خروج آمریکا از برجام اتخاد میشد.
دلیل بن بست برجام واضح است: خروج آمریکا و بازگشت تحریم و تبعیت احمقانه اروپا!
مجید گلپور، دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربنِ پاریس اخذ کرده و به واسطه تحصیل در دورهای کارشناسی ارشد اقتصاد و روابط بینالملل، در حال حاضر محقق چندرشتهای در دانشگاه آزاد بروکسل است. او در دو دهه گذشته مطالعات راهبردی خود بر موضوعهای مختلف مرتبط با ایران متمرکز کرده و به همین دلیل طی سالهای اخیر از جمله کارشناسانی بوده که طرف مشورت نهادهای مختلف اروپایی از جمله پارلمان اروپا قرار گرفته است.
او معتقد است که سفر روز چهارشنبه علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد هستهای ایران به بروکسل، آخرین شانس جمهوری اسلامی برای منطقی و معتدل کردن راهحلهای جمهوری اسلامی برای پایان دادن به بنبست مذاکرات هستهای با غرب است.
اما این که علل به بنبست رسیدن این مذاکرات چیست و جمهوری اسلامی برای خروج از آن چقدر فرصت و چه راهکارهایی پیشِرو دارد، موضوع گفتگویی است که میخوانید:
یورونیوز: رابرت مالی، نماینده دولت آمریکا در امور ایران، در تازهترین اظهارنظر در مورد رخداد وقفه ۵ ماهه در روند برگزاری مذاکرت هستهای وین، این وقفه را غیرمنطقی خوانده و قابل توجیه ندانسته است. شما تا چه حد با این برداشت آقای مالی موافق هستید و علت توقف این مذارکرات را چه میدانید؟
مجید گلپور: وقفه حدود پنج ماههای که در روند مذاکرات هستهای ایران به وجود آمده، وقفهای کنترل شده و بر اساس خواست آقای خامنهای رخ داده است؛ شبیه آن چیزی که در مورد طرح واکسیناسیون عمومی در برابر بیماری کووید-۱۹ رخ داد. در واقع بر پایه تبلیغاتی که انجام شده بود، تلاش شد که این تصور عمومی شکل بگیرد که تیم جدید مذاکرات به عنوان زیر مجموعهای از دولت آقای رئیسی، توان و آمادگی لازم را برای پیشبرد مذاکرات با هدف کسب حداکثر امتیازها از غرب، داراست.
گذشته از این به اعتقاد من تعللهای پیاپی که در بازگشت تیم جدید به سر میز مذاکره رخ داد، چند مساله را روشن کرده است. نخست این که بر خلاف تبلیغات انجام شده، آن یکدستی که در ارکان حاکمیت جمهوری اسلامی وعده داده شده بود، شکل نگرفته است و اختلاف نظرهایی میان مجلس به ریاست آقای قالیباف، مجموعه سپاه پاسداران، نهادهای اقتصادی زیر مجموعه نهاد رهبری یران و علی شمخانی در شورای امنیت ملی ایران در مورد اهداف برنامه هستهای ایران و مذاکرات هستهای وجود دارد؛ مسالهای که به عنوان یک مانع در برابر آغاز مذاکرات رخ داده است. این اختلاف دیدگاهها به عنوان نمونه در مورد اصرار مجلس ایران بر افزایش سطح غنیسازی موجب شده تا تکلیف اورانیوم غنی شده و کشوری که که باید آن را خریداری کند، روشن نباشد. همچنین هیچ تبصرهای در قانون مجلس برای تعیین تکلیف غنیسازی در صورت بازگشت به مذاکرات وجود ندارد.
گذشته از این اختلافها در ارکان نظام جمهوری اسلامی، طی هفتههای اخیر روشن شده که تیم جدید مذاکرات با هدایت آقای باقری توان کارشناسی لازم برای تعیین محورهای یک گفتگوی نظامند را دارا نیست.
تایید برگزاری نشست هستهای ایران و اروپا؛ آمریکا: گزینه جایگزین مذاکرات را مطرح کردیم
یورونیوز: دلیل چنین برداشتی از سوی شما در مورد ناتوانی تیم جدید مذاکره کننده ایران در بعد کارشناسی چیست؟
مجید گلپور: گذشته از این که با وجود فرصت ۵ ماه هنوز ما شاهد تعیین و تعریف دقیق مشکلات و رده بندی منطقی آنها با هدف رسیدن به راهحلهای مشخص و عملی که نقطه آغاز هر مذاکره دیپلماتیکی است، نبودهایم؛ آقای باقری مطرح کرده که مذاکرات باید از نقطه خروج آمریکا از برجام آغاز شود. این در حالی است که این رویکرد به مذاکرات باید از سوی تیم پیشین وزارت خارجه ایران و درست پس از خروج آمریکا از برجام اتخاد میشد.البته لازم به یادآوری میدانم که خروج آقای ترامپ از توافق هستهای با ایران با توجه به مندرجات برجام، واجد مشکل حقوقی نبود چرا که به جز ایران، سایر طرفها حق خروج از آن را داشتهاند ولی در آن زمان آقای ظریف میتوانست با ارائه مستندات زیانهای اقتصادی ناشی از خروج آمریکا که شامل لغو قراردادهای شرکتهای اروپایی نیز بود، با جلب همراهی اتحادیه اروپا مانع از محو کامل منافع اقتصادی برجام شود و مساله را به کمیسیون حل اختلاف برجام ارجاع دهد. البته نباید فراموش بکنیم که در دوره آقای ترامپ، شکاف سیاسی و اقتصادی میان اتحادیه اروپا و آمریکا به اوج خود رسیده بود و این طرح ایران در شرایطی که اتحادیه اروپا تلاش برای اتخاذ دیپلماسی مستقل از آمریکا را آغاز کرده بود، میتوانست با حمایت اتحادیه مواجه شود. اما در آن زمان آقای ظریف ترجیح داد که از این خروج به عنوان ابزاری برای پروپگاندای بینالمللی علیه آمریکا استفاده کند و با بزرگنمایی قدرت منطقهای ایران و تاثیر تحریمهای دولت آقای ترامپ، وجه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را حتی با تشکیل کارزارهایی در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰، تقویت کند. در واقع، دولت وقت ایران با وجود فاصله زمانی در حدود دو سال که از آغاز دوره ریاست جمهوری آقای ترامپ با شعار ضدیت با برجام تا عملی شدن برنامه خروج او از آن وجود داشت، نتوانست برنامهای کارآمد برای دوره پساآمریکا با جلب همکاری طرفهای دیگر برجام، طراحی و اجرا کند. حتی پس از خروج آمریکا از برجام نیز در طرح آقای ماکرون نیز که برای حل همزمان مساله هستهای و موشکی ایران ارائه شد، تصریح شده بود که فارغ از حل مناقشه هستهای و رفع تحریمهای آمریکا در چارچوب تعهدات برجامی، توسعه برنامه موشکی ایران نیز تا جایی که در چارچوب برنامه دفاع ملی قابل توجیه باشد، امکانپذیر خواهد بود ولی ایران همچنان از گفتگو برای تعیین مصادیق مشخص برای برنامه موشکی خود طفره رفت. لذا با امتناع جمهوری اسلامی از گفتگوی نظامند، روشمند و هدفمند موجب تحمیل خسارتهای اقتصادی بزرگی به ایران و به ویژه به مردم ایران شد.
یورونیوز: به نظر شما اتخاذ این رویکرد یعنی آغاز مذاکرات از نقطه خروج آمریکا از برجام، در شرایط فعلی، منافعی برای ایران در بر خواهد داشت؟
مجید گلپور: اتخاذ این رویکرد به مذاکرات در شرایط فعلی، طرفهای غربی را با مساله افزایش بیاعتمادی به جمهوری اسلامی مواجه کرده است. چرا که رد مذاکراتی که از سوی دولت پیشین انجام شده، در عرصه روابط بینالملل معنایی جز افزایش بیاعتمادی به نتایج احتمالی مذاکرات با ایران ندارد. گذشته از این، هنوز تیم آقای باقری نتوانسته چارچوبی برای مذاکرات مشخص کند. در حالی که غرب منتظر تعیین تکلیف نقض تعهدات برجامی ایران است، مذاکره کنندگان ایرانی صرفا بر پایه رویهای تهاجمی که فیذاته مانع شکلگیری فضای گفتگوست، از لزوم اعطای امتیازهای تازه از سوی غرب سخن میگویند. لذا هنوز از شکلگیری یک مذاکره روشمند و نظامند که موضوعهای قابل مذاکره و بده و بستانهای آن به طور سلسله مراتبی و بر پایه زمانبندی مشخص روشن باشد، خبری نیست. در واقع، صرفا با طرح مطالبه لغو یک جای تحریمهایی که مطابق برجام قرار بوده مرحله به مرحله برداشته شود، جمهوری اسلامی دچار چرخش در استدلال شده و همین تغییر به یکی از دلایل بنبست مذاکرات بدل شده است.
به همین دلیل برخی دیپلماتهای غربی نگرانند که بار دیگر شاهد اتخاذ رویکرد «مذاکره برای مذاکره» از سوی ایران باشند که پیشتر در دوره حضور آقای جلیلی در راس تیم مذاکرات هستهای ایران شاهد آن بودند؛ کما این که آقای بورل و مورا در دوره ریاست خاویر سولانا بر سیاست خارجی اتحادیه اروپا به عنوان همکاران و زیردستان او در جریان مذاکرات حضور داشتهاند و به خوبی با ابعاد و چند و چون این رویکرد آشنا هستند.
یورونیوز: به هر حال، این فرضیه هم مطرح است که شاید هدف جمهوری اسلامی به دنبال خریدن زمان بیشتر باشد تا بتواند خود را به عنوان قدرت هستهای مطرح کند و امتیازهایی بیش از آن چه که در برجام مطرح شده بود، از طرف غربی مطالبه کند. این فرضیه را تا چه عملی میدانید؟
اتخاذ این رویکرد احتمالی از سوی ایران، در شرایط فعلی، حاوی خطای محاسباتی است. نخست این که آرایش نیروها چه در بعد بینالمللی و چه در مقیاس منطقهای با گذشته تفاوتهای اساسی پیدا کرده است؛ از شکلگیری رقابتهای تازه میان چین، روسیه و آمریکا تا روی کار آمدن طالبان در افغانستان، رخداد تنشهای تازه میان ایران و آذربایجان و نیز شکلگیری پیمان صلح ابراهیم میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی منطقه خاورمیانه.
در چنین شرایطی، این تصور احتمالی که با طولانی کردن روند مذاکرات و بدل شدن ایران به قدرت هستهای احتمالی، زمینه برای اخذ امتیازهای متنوع اقتصادی و سیاسی از غرب فراهم خواهد شد و آمریکا نیز وادار میشود که تضمین امنیتی به جمهوری اسلامی بدهد، تصوری غلط است که پاکستان نمونه قابل مطالعه آن است.
گفتگو با مجید گلپور، مشاور اتحادیه اروپا؛ نقش تحولات منطقه بر برجام و دعوت نماینده اتحادیه به تهران
یورونیوز: البته فرضیههای دیگری هم مطرح است و آن این که شاید بخشی از ارکان جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که حفظ وضع موجود راضی کننده است؛ فروش بیش از یک میلیون بشکه نفت ممکن شده و با ادامه دور زدن تحریمهای آمریکا از طریق نهادهای اقتصادی زیر مجموعه رهبر ایران و سپاه پاسداران که رابطه مناسبی با دولت فعلی دارند، اداره کشور با توجه به منافع حاصل از توسعه بخش سیاه اقتصاد ایران منافع جمعی آنها را تامین میکند. یا این که شاید ایران بتواند الگوی کره شمالی را در پیش بگیرد. این دو فرضیه را تا چه حد واقعبینانه میدانید؟
مجید گلپور: این تصور که با حفظ وضع موجود برجام و فروش نیمبند نفت و همکاری نهادهای اقتصادی زیر مجموعه رهبر ایران، کشور قابل اداره است البته به کام کارتلهای اقتصادی و به زیان توده مردم، درست نیست. همچنین این تصور که با بدل شدن به قدرت هستهای، ایران میتواند همچون کره شمالی در لاک خود فرو برود و نظام ایران استمرار خود را تضمین کند، به واقعیت نمیپیوندد. چون از یک سو، سطح بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران وخیمتر از آن است که در میان مدت قابل مدیریت باشد؛ کما این که در چند ماهی که دولت آقای رئیسی روی کار آمده، هنوز چارهای برای مهار تورم لجام گسیخته پیدا نشده است.
از سوی دیگر، طی هفتههای اخیر و در جریان دیدارهایی که میان مقامهای اتحادیه اروپا، اسرائیل و آمریکا رخ داده، گرایشی به سمت برنامه جایگزینِ مذاکرات و دیپلماسی هستهای با ایران شکل گرفته است. همچنین آمریکا نیز تاکید کرده که مذاکرات باید از نقطه پایان یافته در دولت قبل، ادامه یابد و سایر گزینهها نیز بر روی میز قرار گرفته است. آقای بورل نیز پس دیدار اخیر خود با آقای بلینکن، وزیر خارجه آمریکا به طور تلویحی از وجود برنامه جایگزینی که او آن را ترسناک توصیف کرد، سخن گفته است. آقای مالی هم روز دوشنبه به صراحت گفت که در جریان سفر خود به اروپا و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس طرح جایگزین را با شرکا و متحدان آمریکا در میان گذاشته است.
یورونیوز: در چین شرایطی که شما تصویر میکنید، جمهوری اسلامی برای جلوگیری از آغاز اجرای طرح جایگزین مذاکرات هستهای وین که از سوی آمریکا و متحدانش آماده شده، چقدر زمان دارد؟
مجید گلپور: با توجه به تاکید مدام مقامهای آمریکایی و اروپایی زمان به سرعت برای ایران در حال سپری شدن است و به گمان من برگزاری نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در نوامبر برگزار میشود یک نقطه بحرانی در جریان مذاکرات هستهای ایران به شمار میرود. ابراز نگرانیهای اخیر آقای گروسی، رئیس این آژانس نیز در مورد روند همکاری ایران، اهمیت این نشست را نشان میدهد. به اعتقاد من اگر در این نشست پس از ارائه گزارش آژانس در مورد ایران، کشورهای غربی قطعنامه محکومیت اقدامهای هستهای ایران را صادر کنند، گام نخست برای اعتباردهی به برنامه جایگزین مذاکرات دیپلماتیک برداشته میشود.
گفتگوی یورونیوز با مجید گلپور؛ پنج بحرانی که آینده جمهوری اسلامی را تهدید میکند
یورونیوز: همانطور که اشاره کردید هنوز محتوای این طرح جایگزین روشن نشده است. آیا شما بر اساس شواهدی که در گفتگوهایتان با دیپلماتهای اروپایی داشتهاید، به ابعادی از این طرح دست یافتهاید؟
مجید گلپور: این جایگزین که از آن به عنوان Plan B یاد میشود، احتمالا حاوی بازآرایی و تشدید تحریمهای آمریکا با هدف تاثیرگذاری بیشتر آنها بر فعالیتهای هستهای ایران خواهد بود. همچنین در گام بعدی اروپا نیز میتواند تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کند و سپس پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود و تحریمهای فراگیرتری علیه این کشور وضع شود. باید توجه داشت که حتی آقای اولیانوف، مذاکره کننده ارشد روسیه که طی ماههای اخیر سعی کرده بود با به دست گرفتن جریان خبری، فضای مذاکرات را بسیار مثبت جلوه دهد، در تازهترین اظهارات خود از تکرار «بازگشت به زودی به مذاکرات» از سوی ایران انتقاد کرده است. بنابراین همسویی روسیه و حتی چین با طرح جایگزین دور از انتظار نخواهد بود.
همچنین حملات سایبری و خرابکارهایی که در تاسیسات هستهای ایران در سالهای اخیر رخ داده که با وجود عدم اقرار صریح به اسرائیل نسبت داده شده، نشان میدهد که تحرکات اخیر این کشور صرفا یک تهدید تبلیغاتی علیه توان هستهای ایران نیست و گزینه بمب در مقابل بمب بیش از پیش مطرح است؛ شبیه آن عملیاتی که اسرائیل در قبال تاسیسات هستهای عراق و سوریه انجام داد. مقامهای اسرائیلی هم طی روزهای اخیر از اختصاص بودجه ۱.۵ میلیارد دلاری برای طرح حمله به تاسیسات هستهای ایران خبر دادهاند و به گفته آنها برخی پروازهای تمرینی آنها برای اجرای این حمله آغاز شده است.
یورونیوز: اما جمهوری اسلامی از قدرت منطقهای و توان موشکی خود سخن میگوید؛ توانی که سوریه و عراق از آن برخوردار نبودند. به همین دلیل تهدیدهای اسرائیل از سوی ایران عمدتا تبلیغاتی ارزیابی میشود. با این وجود، آیا شما معتقدید که تهدید نظامی اسرائیل اینبار جدی است؟
مجید گلپور: پس از کشته شدن آقای سلیمانی و سطح مواجهه ایران با این اقدام آمریکا، به نظر میرسد که بر خلاف پروپگاندای جمهوری اسلامی، این کشور نفوذ و توان منطقهای قابل توجهی برای مقابله با آمریکا و اسرائیل ندارد. در کنار این مساله باید توجه داشت که نیروهای آمریکایی نیز در خلیج فارس حضور دارند و با بهبود روابط اسرائیل و کشورهای مسلمان و عرب منطقه، امکان حمایت از اقدام نظامی اسرائیل نسبت به گذشته افزایش یافته است.
یورونیوز: راهکار پیشنهادی شما برای خروج از بنبست مذاکرات هستهای و غیرفعالسازی طرح جایگزین مذاکرات وین چیست؟
مجید گلپور: به اعتقاد من جمهوری اسلامی همچنان این فرصت را دارد که گره مذاکرات را با تامین منافع ملی خود باز کند. بدین صورت که ابتدا چارچوب مذاکرات را بر مبنای برنامهزمانبندی اجرای تعهدات و مطالبات خود تنطیم کند و به جای اتکا به روسیه از اتحادیه اروپا بخواهد که به جای نقش میانجی، نقش داوری را بر عهده بگیرد. چرا که تعریف این جایگاه تازه برای اتحادیه اروپا میتواند نگرانی دو طرف ایران و آمریکا را از ایفای تعهداتشان رفع یا همان مشکل به اصطلاح «اول تو» را حل کند و دو طرف بتوانند گامهای عملی خود را برای احیای برجام و رفع تحریمها بردارند. آمریکا هم به گفته آقای بلینکن انتظار دارد که اتحادیه اروپا نقش فعالتری در مذاکرات هستهای با ایران داشته باشد، بنابراین اگر جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی بدهد با توجه با تلاش اتحادیه اروپا برای پیگیری یک استراتژی امنیتی مستقل، مورد موافقت قرار میگیرد.
همچنین جمهوری اسلامی میتواند با بازگشت نظامند و روشمند به مذاکرات این برنامه جایگزین را به نفع منافع ملی ایران از اعتبار ساقط کند. همزمان برای رفع تشتت دیدگاهها در ارکان نظام نسبت به توافق هستهای میتواند از ابزار قانونی همهپرسی استفاده کند تا ضمن رفع این مشکل، حمایت ملی را برای عبور از یکی از دشوارترین شرایط ایران در تاریخ معاصر، جلب کند؛ امری که اعتبار تیم مذاکره کننده را نیز در برابر اروپا و آمریکا افزایش میدهد.یورونیوز: سفر روز چهارشنبه آقای باقری به بروکسل را تا چه میزانی برای گشایش گره مذاکرات هستهای ایران راهگشا میدانید؟
مجید گلپور: من معتقدم که این سفر آخرین شانس جمهوری اسلامی برای برای منطقی و معتدل کردن راهحلهای جمهوری اسلامی برای پایان دادن به بنبست مذاکرات هستهای با غرب است. هر چند که مذاکره روز چهارشنبه تاثیر مستقیم بر اهداف مذاکرات وین ندارد ولی میتواند بدبینیهای شکل گرفته را نسبت به رویکرد ایران برای در بنبست نگاه داشتن مذاکرات رفع کند. البته آن چیزی که بیش از این سفر مهم است، تصمیمات طولی و عرضی بزرگی است که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی پس از بازگشت آقای باقری به تهران باید بگیرند. تصمیمهایی که گرفتن آنها به اعتقاد من برای جمهوری اسلامی به هیچ وجه ساده نخواهد بود. چرا که رویکرد تهاجمی اتخاذ شده در واقع ناشی از تلاش برای رسیدن به یک راهحل واحد برای مهار مجموعه بحرانهای ملی و منطقهای جمهوری اسلامی بوده که در عین حال مذاکرات هستهای را نیز به بنبست کشانده است. اما عقبنشینی از این رویکرد به معنای پذیرش انجام اصلاحات عمیق در ساختار و رویکردهای این نظام خواهد بود که نه با سرشت ایدئولوژیک آن سازگار است و نه با شعارهای جناح حاکم.