سراینده بیوزنی و نویسنده کوچهدوم مرداد ۱۳۷۹: ۲۰ سال پیش در چنین روزی احمد شاملو در تهران درگذشت. میگفت:"تولدم مرا در قفس زندگی انداخت".احمد شاملو در سال ۱۳۰۴ در تهران زاده شد. مادرش از مهاجران قفازی و پدرش افسر ارتش و پیوسته با خانواده در شهرهای گوناگون در مأموریت بود:
دوم مرداد ۱۳۷۹: ۲۰ سال پیش در چنین روزی احمد شاملو در تهران درگذشت. میگفت:"تولدم مرا در قفس زندگی انداخت". احمد شاملو در سال ۱۳۰۴ در تهران زاده شد. مادرش از مهاجران قفازی و پدرش افسر ارتش و پیوسته با خانواده در شهرهای گوناگون در مأموریت بود:
"به شدت تنهایی کشیدهام. در عوالم پنج و شش و هفت و ده سالگی وقتی همزبانی، همسخنی، همدلی، همراهی، همذائقهای گیر نمیآوریم ناچار میشویم با خودمان حرف بزنیم، یعنی اولین قدمها را به طرف جنون برمیداریم".
آنچنان شیفته زبان آلمانی بود که از کلاس سوم به کلاس اول دبیرستان صنعتی تهران رفت تا بتواند پیش آموزگاران آلمانی درس بخواند ولی سرانجام دبیرستان را رها کرد:"از اسم مدرسه و مدرسه رفتن بیزارم. نمیدانم مدرسه به چه درد میخورد". headtopics.com
۱۸ ساله بود که تب مخالفت با روس و انگلیس او را کوتاهمدت به دامان آلمانیها انداخت و زمانی زندانی نیروهای متفقین به هنگام اشغال ایران شد. ۲۲ ساله بود که نخستین جُنگ شعر و مقالهاش"آهنگهای فراموش شده" چاپ شد که به همسر نخستش پیشکش کرده است.
سراینده بیوزنی و نویسنده کوچه
دوم مرداد ۱۳۷۹: ۲۰ سال پیش در چنین روزی احمد شاملو در تهران درگذشت. میگفت:"تولدم مرا در قفس زندگی انداخت".
احمد شاملو در سال ۱۳۰۴ در تهران زاده شد. مادرش از مهاجران قفازی و پدرش افسر ارتش و پیوسته با خانواده در شهرهای گوناگون در مأموریت بود:
"به شدت تنهایی کشیدهام. در عوالم پنج و شش و هفت و ده سالگی وقتی همزبانی، همسخنی، همدلی، همراهی، همذائقهای گیر نمیآوریم ناچار میشویم با خودمان حرف بزنیم، یعنی اولین قدمها را به طرف جنون برمیداریم".
آنچنان شیفته زبان آلمانی بود که از کلاس سوم به کلاس اول دبیرستان صنعتی تهران رفت تا بتواند پیش آموزگاران آلمانی درس بخواند ولی سرانجام دبیرستان را رها کرد:"از اسم مدرسه و مدرسه رفتن بیزارم. نمیدانم مدرسه به چه درد میخورد".
۱۸ ساله بود که تب مخالفت با روس و انگلیس او را کوتاهمدت به دامان آلمانیها انداخت و زمانی زندانی نیروهای متفقین به هنگام اشغال ایران شد.
۲۲ ساله بود که نخستین جُنگ شعر و مقالهاش"آهنگهای فراموش شده" چاپ شد که به همسر نخستش پیشکش کرده است. بعدها نوشت:"قطعههای آن کتاب، نوشتههایی هستند که در حقیقت میبایستی سوزانده شده باشند".
۲۵ ساله بود که"تا شکوفه سرخ یک پیراهن" را سرود و برای نخستین بار وزن را کنار نهاد و آن قطعه را"شعر سفید" نامید: