تصویری که «فاطمه قاسمی» به اشتراک گذاشت. همراهان او در این تصویر همه جان باختهاندبنابر آمار رسمی، ۴۳ نفر در این فاجعه کشته و ۳۸ نفر از شهروندان آبادان مصدوم شدند. درباره اجساد باقیمانده زیر آوار، آسیب دیدگان و خانوادههای داغدار چه میدانیم؟روز سهشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، رسانههای ایران به نقل از فرماندار ویژه آبادان خبر از تخریب باقیمانده برج فروریخته «متروپل» دادند.
بنابر آمار رسمی، ۴۳ نفر در این فاجعه کشته و ۳۸ نفر از شهروندان آبادان مصدوم شدند. درباره اجساد باقیمانده زیر آوار، آسیب دیدگان و خانوادههای داغدار چه میدانیم؟روز سهشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، رسانههای ایران به نقل از فرماندار ویژه آبادان خبر از تخریب باقیمانده برج فروریخته «متروپل» دادند.به گزارش «باشگاه خبرنگاران جوان»، «احسان عباسپور» گفته است: «پس از تصمیمگیریهای کارشناسی، تقسیم کار و استقرار تجهیزات لازم مانند جرثقیل ۲۵۰ تنی در خیابان امیرکبیر این شهرستان، عملیات تخریب بقایای سازه متروپل آغاز شد.»به گفته او، قرار است تخریب این ساختمان توسط «قرارگاه خاتمالانبیا» و از بالا و طبقهای انجام شود و اولویت در این مرحله، آسیب ندیدن سایر مغازهها و منازلی است که در اطراف این سازه قرار دارند.
یکی از سرکارگرهای متروپل آبادان در گفتوگو با رسانه خبری «امتداد» در ایران شمار کارگران مینوشهری در این مجموعه را ۹۰ نفر و کل افرادی که روزانه برای کار به متروپل میآمدند را ۱۵۰ نفر اعلام کرده بود.
تصویری که «فاطمه قاسمی» به اشتراک گذاشت. همراهان او در این تصویر همه جان باختهاند
تخریب کامل ساختمان ۱۰ طبقه «متروپل» آبادان که روز دوم خرداد ۱۴۰۱ فرو ریخت، در حالی آغاز شده است که همچنان ابهامات زیادی درباره مفقودان این فاجعه وجود دارد.
بنابر آمار رسمی، ۴۳ نفر در این فاجعه کشته و ۳۸ نفر از شهروندان آبادان مصدوم شدند. درباره اجساد باقیمانده زیر آوار، آسیب دیدگان و خانوادههای داغدار چه میدانیم؟روز سهشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، رسانههای ایران به نقل از فرماندار ویژه آبادان خبر از تخریب باقیمانده برج فروریخته «متروپل» دادند.به گزارش «باشگاه خبرنگاران جوان»، «احسان عباسپور» گفته است: «پس از تصمیمگیریهای کارشناسی، تقسیم کار و استقرار تجهیزات لازم مانند جرثقیل ۲۵۰ تنی در خیابان امیرکبیر این شهرستان، عملیات تخریب بقایای سازه متروپل آغاز شد.»به گفته او، قرار است تخریب این ساختمان توسط «قرارگاه خاتمالانبیا» و از بالا و طبقهای انجام شود و اولویت در این مرحله، آسیب ندیدن سایر مغازهها و منازلی است که در اطراف این سازه قرار دارند.
عملیات تخریب کامل متروپل در حالی آغاز شده است که منابع محلی بارها در خصوص شمار زیاد کارگران شاغل در این مجموعه که در زمان وقوع فاجعه مشغول کار در طبقات میانی یا مشغول ناهار خوردن در طبقه زیرزمین این برج بوده، صحبت کردهاند.
یکی از سرکارگرهای متروپل آبادان در گفتوگو با رسانه خبری «امتداد» در ایران شمار کارگران مینوشهری در این مجموعه را ۹۰ نفر و کل افرادی که روزانه برای کار به متروپل میآمدند را ۱۵۰ نفر اعلام کرده بود.
یک پیک غذا که در روز فاجعه و نیم ساعت پیش از فرو ریختن آوار غذای کارگران و پرسنل متروپل را به محل ساختمان برده و تحویل داده بود نیز در گفتوگو با همین رسانه، تعداد غذاهای تحویل داده شده را ۱۵۰ عدد اعلام کرده است.
یک منبع آگاه درباره آواربرداری و تخریب ساختمان متروپل به «ایرانوایر» میگوید: «روز ششم آواربرداری ما در آنجا بودیم که یکی از امدادگرها فریاد زد حق تخریب ندارید، آن پایین هنوز کلی پیکر هست. از همان روز میخواستند ساختمان را خراب کنند. حالا هم اقدام کردهاند اما هنوز هم مفقودان زیادی وجود دارد؛ هم از بین کارکنان آزمایشگاه کنار ساختمان و رهگذرها و هم کارگرانی که کسی از وجودشان خبر نداشت. چون غیرقانونی مشغول کار بودند.»
این منبع آگاه از کارگری اهل یکی از روستاهای محروم چهارمحال و بختیاری حرف میزند که پیکرش پیدا نشده است: «همین الان که گفتند از صبح تخریب شروع شده است، یک جسد مجهولالهویه دیگر پیدا کرهادند از زیر یکی از ستونها. کارگری از چهارمحال بوده که خانوادهاش نمیدانستهاند کجا مشغول کار است و کسی سراغش را نگرفته است. حتی همکارانش هم درست او را نمیشناختهاند، چون چند روز قبل از فرو ریختن آوار کارش را شروع کرده بود. یک پراید با شش پیکر از زیر آوار خارج شده است که تصویر ماشین همه جا هست اما کسی نمیگوید که وضعیت پیکرها آن قدر بد بود که نشد از ماشین آنها را خارج کنند. کارگران مینوشهری هم هنوز هستند که پیکرشان پیدا نشده است اما فریادرسی ندارند.»
پیشتر نیز یک منبع مطلع از دو کارگر به نامهای «کیومرث علی مدد» از ایلام و «حسن دالوند» از اهالی دورود نام برده بود که بهعنوان نگهبان به صورت شبانهروزی در متروپل بودند و در دو کانتینر در طبقات زیرزمین زندگی میکردند.آبادان زیر آوار اندوه است. فقط خانوادههای جانباختگان نیستند که داغدار و عزادارند. داغ بزرگ است و بر دل همه اهالی شهر.
یکی از شهروندان آبادان که در روزهای وقوع فاجعه در کنار خانوادههای داغدار بوده است و همچنان در مراسمها شرکت میکند، درباره حال و هوای شهر به «ایرانوایر» میگوید: «نمیتوانم برایتان شرح بدهم. دیدید که میگویند گرد مرگ پاشیدهاند؟ ۲۲ روز است که همه آبادان یک پایش در خاکستان شهر است و یک پایش در مراسم عزاداری و یادبودهایی که دستهجمعی برگزار میشود. چند شب قبل مقابل ساختمان کلیسا مراسمی برگزار شد و مردم دور هم جمع شدند و عزاداری کردند. مادر حمید جلیلیان، یکی از کسانی که زیر آوار جان نازنینش از دست رفت، چنان خودش را میزد که دلم میخواست همانجا جان بدهم. آنها را از سالها قبل میشناسم. از وقتی حمید کودک بود، او را بغل مادرش میدیدم. شش هفت سالش که بود، خیلی بازیگوش و شیرین بود و با مادرش برای خرید میآمد. پدرش یک تاکسی قدیمی دارد. وضع مالی خیلی خوبی ندارند و به زحمت این بچه را بزرگ کردند. حال من از رفتن حمید اینقدر خراب است، خدا به مادر و پدرش صبر بدهد که دردانه و تنها فرزندشان را گذاشتند زیر خاک.»
اگر چه داغ بزرگی بر دل مردم آبادان است اما آنها همزمان به دادخواهی فکر میکنند. در همان نخستین روزهای فرو ریختن متروپل، شماری از وکلای شهر آبادان در فراخوانی اعلام کردند رسیدگی به پروندههای شکایت مصدومان و خانوادههای جانباختگان این فاجعه را تقبل خواهند کرد.» از دستور رییس کل دادگستری استان خوزستان برای تشکیل یک کارگروه ویژه برای بررسی ابعاد مختلف این فاجعه خبر داد.
دادستان عمومی و انقلاب استان خوزستان همچنین گفته بود «عزم دستگاه قضایی، برخورد با همه مظاهر فساد است و با هر فرد در هر جایگاه و هر موضوعی که موجب تضییع حقوق بیتالمال شود، با قاطعیت و در چارچوب قانونبا این همه، روایت شهروندان خسارت دیده و خانوادههای جانباختگان این فاجعه از رسیدگی به شکایات آنها با آنچه در رسانههای رسمی منتشر شده، متفاوت است.
یک منبع مطلع درباره شکایت مصدومان و خانوادههای جانباختگان فاجعه متروپل به «ایرانوایر» میگوید: «وکلایی که تصمیم گرفتند به خسارت دیدگان جانی و مالی در این پرونده به صورت داوطلبانه کمک کنند، وقتی به دادگستری مراجعه کردند، به آنها گفته شد مطالعه پرونده و تنظیم شکایت این مسایل را فراموش کنید، این پرونده محرمانه و امنیتی است و شما فقط خانوادهها را برای گرفتن دیه راضی کنید تا به شکایتهایشان به سرعت رسیدگی شود.»
این در حالی است که شواهد و قرائن نشان میدهند فرو ریختن ساختمان متروپل حاصل زد و بندها و فساد گسترده سیستماتیک موجود در میان مقامات شهرداری، منطقه آزاد اروند، شرکت سازنده و شماری از مقامات بلندپایه در جمهوری اسلامی بوده است.
شهروندان آبادان از همان نخستین روزهای فرو ریختن این ساختمان، مطالبه رسیدگی دقیق قضایی به این پرونده را داشته و در تجمعات مردمی و ویدیوهایی که در صفحات مجازی خود منتشر کرده بودند، خواهان شناسایی و محاکمه کلیه مسببان این فاجعه شدهاند.
در بخشی از نامهای که به همین منظور در وبسایت «کارزار» و خطاب به ریاست قوه قضاییه منتشر شده،: «برای رسیدگی قضایی دقیق به پرونده متروپل آبادان علاوه بر مالک و سازنده و مجموعه هلدینگ عبدالباقی، باید مسوولیتهای گروه طراح نقشه، پیمانکار مجری، مهندس معمار، مهندس ناظر و نهادهای شهرداری، سازمان آتشنشانی، کمیسیون ماده ۱۰۰، اداره گاز، اداره برق، اداره آب، اداره کار، اداره بهداشت، اداره راه و شهرسازی، سازمان نظام مهندسی، شرکت مشاور و شرکت آسانسور به عنوان اضلاع دخیل در ساز مجتمع و مسوولیت دیگر نهادهای استانداری و فرمانداری (وزارت کشور)، شورای اسلامی شهر و دیگر دستگاههای ناظر در شهر آبادان به عنوان دستگاههای نظارت در ترک فعل مورد بررسی قرار گیرد تا با شفافیت و به طور عادلانه و علنی مقصرین و مسببین شناسایی و محاکمه شوند.»
برخی از خانوادههای داغدار که مقامات و مسوولان به خانههای آنها رفته و با آنها دیدار کرده بودند هم میگویند: «آقایان عکس و فیلمهایشان را با درد و اندوه ما گرفتند و رفتند، حالا از این که میخواهیم پیگیری کنیم، به ما اجازه ورود به فرمانداری داده نمیشود.»در روزهای اول فاجعه، تصویر زن جوانی که تا گردن زیر آوار مانده و سراپا خاک و غبار بود با گوشی تلفنی در دست در شبکههای اجتماعی منتشر شد. نامش «فاطمه قاسمی» است که به عنوان کارمند فروش در ساختمان متروپل به کار مشغول بود.
فاطمه که ۱۸ روز پس از فاجعه از بیمارستان مرخص شده، در حساب کاربری اینستاگرامش درباره آنچه بر او گذشته، نوشته است. او از به دست آوردن سلامتش شاد است اما در عین حال اندوه از دست دادن دوستان، توانش را گرفته است. تصویری پنج نفره از خودش همراه با «شیرین معصومی»، «رامین معصومی»، «مریم قربانی» و زن جوانی به نام «نادیا کعبی»است؛ همراهان و همکارانش که پس از فاجعه، جان خود را از دست دادهاند: «خدایا بهم صبر بده. شیرین، عروس قشنگم، مریم و رامین مهربون و نادیا جانم...»
فاطمه قاسمی که برای مداوا به «بیمارستان گلستان» منتقل شده بود، با عوارض تروما و قرمزی شدید چشم، آسیب مهرههای کمری و اختلال در عملکرد کلیه بر اثر فشار ناشی از حجم آوار و ترشح ماده «میوگلوبین» در رشتههای ماهیچهای شده و یکی از بدحالترین مصدومان این فاجعه بود.
مطابق آمار منتشر شده در منابع خبری ایران، شمار مصدومان فرو ریختن متروپل ۳۸ نفر بوده است اما به جز فاطمه قاسمی خانقاه و «ساسان صادقی»، راننده بیل مکانیکی که در آخرین روز آواربرداری از ناحیه سر دچار سانحه شد، درباره هیچیک از آنها جز نام، اطلاعات چندانی در دست نیست.