به گزارش خبرنگار ایلنا، در مراسم یادبود داود فیرحی که ازسوی انجمن علوم سیاسی ایران و خانه اندیشمندان علوم انسانی به صورت آنلاین برگزار شد،به عنوان اولین سخنران برنامه گفت: سخن گفتن کار سختی است هم به دلیل اینکه استاد فیرحی مرد بزرگ و استاد بزرگی بود و هم اینکه این رویداد ناگهان رخ داد و ضربهای روحی که به ما و همه اساتید و دانشجویان وارد شده، قابل وصف نیست.
احمدی با بیان اینکه ایشان با کلام آرام خواستههایش را مطرح میکرد، گفت: یکبار به او گفتم چرا آنقدر در تئوریهایتان بحث از فوکو و مانند او میکنید و به شوخی گفتم شما روحانیون الان بیشتر از همه غربزده شدید و برای نوشتن هر تز سراغ این اندیشمندان میروید که ایشان خندید و گفت از این حرفها نزن خوب نیست و ما هم متقاعد شدیم. دکتر فیرحی همیشه خواستههایش را با لبخند مطرح میکرد و هیچ وقت ندیدیم عصبانی شود.
احمدی در پایان صحبتهایش خاطرنشان کرد: امیدوارم راه دکتر فیرحی ادامه پیدا کند. به خانواده ایشان تسلیت میگویم و امیدوارم این اندوه را با بردباری تحمل کنند و امیدوارم ما بتوانیم الگوی ایشان را ادامه دهیم.هم سخنران بعدی مراسم بود که با تسلیت فقدان داود فیرحی، گفت: سابقه آشنایی من با دکتر فیرحی به سی سال پیش برمیگردد که مراوده علمی بسیار خوبی با ایشان داشتم. یادم هست از مقطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی با آشنایی با آقای دکتر تصمیم گرفتم مسیر و جهت علمی خودم را با مسیر دکتر فیرحی هماهنگ کنم.
او با بیان اینکه میخواهد سه دهه دوستی و آشنایی نزدیکش را با دکتر فیرحی در جملهای خلاصه کند، گفت: این است که ایشان عاشق بود و هرچه را انجام میداد از صمیم قلبش بود. احمدوند یادآور شد: نکته دیگر اینکه ایشان آمادگی زیادی برای مرگ داشت. یکبار چند سال پیش به من گفت فلانی، من زود میمیرم. من خیلی تعجب کردم و صحبت را به شوخی کشیدم و گفتم کی؟ گفت 50 سالگی! این آمادگی یک انسان برای رفتن، در ایشان پر کاری عجیبی را ایجاد کرده بود که با حدت کارها را انجام میداد تا پروژه فکریاش را به سرانجام برساند چون فکر میکرد وقت زیادی ندارد. وقتی خبر بستری شدن ایشان را در بیمارستان شنیدم حرف آن زمان دکتر در ذهنم بود و آزارم میداد که متاسفانه این اتفاق رخ داد.
این استاد علوم سیاسی تصریح کرد: برای ایشان شاید اگر دین نتواند توسعه و عدالت برقرار کند یا حتی نتواند یک دولت کارآمد را سر و سامان دهد شاید قابل بخشایش و فهم بود اما اینکه عامل استبداد سیاسی شود برایشان قابل فهم نبود. تجربه استبداد اولین چیزی که از انسانها سلب میکند احساس کرامت است. ملتی که احساس تحقیر کند بستر همه چیز در میانش مسدود میشود. ایشان سه دوره فکری داشت که در هر سه دوره استبداد دینی را دنبال میکرد.
سجادپور ادامه داد: ایشان فقط دانشمند نبود، بینشی متعالی هم داشت. یک نگرش منسجم در مورد مسائل ایران و نسبت مذهب و سیاست همراه با تعادل داشت. پرهیز از دوگانههای مصنوعی داشت. بینش ایشان فقط مربوط به ایران نبود بلکه بینشی فراگیر و منطقهای بود. اما حتی در مورد گروههای افراطی منطقه هم نگاهی متعادل داشت. فکر نمیکنم کسی از دکتر فیرحی افراطی دیده باشد و این بینش ذخیرهای معنوی است که برای ما میماند.
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.