، شاید باورش برای بسیاری سخت بود که شهروندان افغانستان با چه شرایط سختی خود را به ایران میرسانند. شاید هم کسی باور نمیکرد که نیروهای پلیس ایران جمهوری اسلامی به خودرویی که انسان در آن جابهجا میشود، شلیک کنند و همزبانانشان در آتش بسوزند. اما این واقعه، یک اتفاق استثنایی نبود؛ خاطرات مهاجران افغانستانی مملو از تصادف، هدف گلوله قرار گرفتن، گروگانگیری و خشونتهایی است که متحمل میشوند.
به روایت خودش برای «ایران وایر»، دیدن عکسهای بچههای هممحلهای با شلوار «جین» و تیشرت در میدان «آزادی» تهران او را ذوقزده کرده بود. آنها به خاک ایران رسیده بودند. قاچاقبران آنها را به جنگلی برده و توسط یک خودرو، به یکی از خوابگاههای قاچاقبران منتقل کرده بودند که از قبل، چند مسافر دیگر هم در آن نگهداری میشدند. در میان آنها، زنان و کودکان هم وجود داشتند. این کاروان، شب را در همان خوابگاه به صبح رسانده بود. قاچاقبران به هر مسافر نصف نام خشک داده بودند تا از گرسنگی تلف نشوند. درِ خوابگاه تا صبح و زمان حرکت، به روی مسافران قفل بود. با طلوع خورشید، مسافران در یک خودروی شش چرخ جای داده شدند.
چندین ساعت پیادهروی هنوز پایان این سفر نبود. قاچاقبر آنها را به خانهای مسکونی منتقل کرده بود تا شب را در آنجا بگذرانند و با طلوع آفتاب، دوباره مسیرشان را ادامه دهند. باید تپهای را پشتسر میگذاشتند. قاچاقبر گفته بود عبور از این تپه تنهاساعت طول کشیده بود. مسافران آب و غذای کافی به همراه نداشتند و بالا رفتن از تپه و ساعتها پیادهروی، جانشان را تحلیل برده بود.
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.