اگر شما هم تصور میکنید در مراجعه به تعمیرکاران کیف و کفش با پیرمردهای عینک به چشم و دستهای پینهبسته آنها روبرو میشوید، این گزارش ممکن است نظرتان را تغییر دهد. «محمدعلی»، «رضا» و «میرزایی» سه جوان تعمیرکار کیف و کفش هستند که در حجرههای کوچک بازار نرگسیه ساری مشغول به کارند.
به نظر نمیرسد نارضایتیای از شغلش نداشته باشد، برعکس به عقیده رضا هر فردی باید یک کار به قول قدیمیها «یدی» را برای روزهای مبادای زندگی یاد بگیرد، با لبخند میگوید: شغل پدرم همین بوده و حالا من کنار باقی کارها این کار را هم انجام میدهم، هرچه باشد یک هنر است، خوبیش این است که شما در هر شرایطی بلدید یک کاری را حرفهای انجام دهید و اگر روزی در تنگنا گیر افتادید به کمک آن درآمد داشته باشید. درباره من هم اجباری در کار نبود و با علاقه خودم این کار را انجام میدهم.
ادامه میدهد: لااقل در این سه سالی که من یادم هست مشتری تعمیراتی بیشتر شده و بازار تعمیرات دوباره جان گرفته، خب طبیعی است که ما مشتری بیشتری داشته باشیم، ۲۰ و چند سال پدرم توی این بازار کار کرد و مشتریهای ثابت خودش را دارد، این روزها که همه چیز گران شده مشتریها بیشتر سراغ پدرم میآیند چون از قدیمیهای این راسته است. البته اهالی بازار از قدیم هوای هم را داشتند، اگر کسی مشتری بیشتری داشته باشد سراغ بقیه میفرستد تا کسی بینصیب از روزی نماند.
محمدعلی هم مثل رضا جوان دهه هفتادی است، درباره علاقه به شغلش و چرایی انتخاب آن میگوید: من کلا کار کردن را دوست دارم، خوشم میآید که یک کاری را درست بلدم انجام بدهم و مهارت دارم، شکر خدا راضیم. دوست داشتم شغلم درآمد بیشتری داشته باشد، اما الان هم شکر، ناراضی نیستم. او متاهل است و به تازگی ازدواج کرده، درباره درآمد کارش کمی ناراضی است: چی بگم! شکر! دخل و خرج ما که یکی نیست اما شکر که میگذرد، اینجا رییس خودم هستم و اختیارم دست خودم هست.
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.
منبع: isna_farsi - 🏆 2. / 63 ادامه مطلب »
منبع: isna_farsi - 🏆 2. / 63 ادامه مطلب »
منبع: isna_farsi - 🏆 2. / 63 ادامه مطلب »
منبع: isna_farsi - 🏆 2. / 63 ادامه مطلب »
منبع: ilnanews - 🏆 10. / 53 ادامه مطلب »