تجربه تحولات زیروزبرکننده در دهههای 50 و 60 ، همزمان با افزایش چشمگیر شمار تحصیلکردگان دانشگاهی، در میانه دهه 70 جامعهای پدید آورد که متقاعد شده بود برای حلوفصل مشکلات متعدد سیاسی و اقتصادی هیچ «نوشداروی فوری» وجود ندارد و راهی بهجز مشارکت فعالانه و صبورانه در بازسازی دولت -این ابرنهاد مدرن- موجود نیست. جامعه به این سازش تاریخی رسیده بود که تحولات اجتنابناپذیر باید بدون بینظمیهای ویرانگر انجام شود.
دولت بهمثابه نهادی که بهقدر کافی دانش دارد تا پیچیدگیهای روابط و جنبشهای تودهای و ویژگیهای کمی و کیفی آنها را توضیح دهد، بهمثابه مخلوقی مدرن که از شرایط جامعهای مدرن سر برآورده و قادر به درک پیچیدگیهای مدرن آن است؛ تنها نهادی که قادر به درک «منافع عمومی» و پرداختن به این چالشهاست. دولت بهعنوان آن نهادی که از ظرفیتی ممتاز برخوردار است که «واقعیت» را بشناسد، دولتی که با خود آشکار و شفاف است و در حقیقت اصلِ دولت «در خود اندیشیدن» است.
دقیقا شکست طبقه متوسط شروع سقوط بود
جمهوري اسلامي با حذف تدريجي ولي دائمي معترضان از طريق تجاوز گروهي نه تنها تعداد افراد فعال رو كم ميكنه بلكه انگيزه ميده به نيروهاي حيوان صفتش براي سركوب بيشتر (به دختراي ايران داره با مراجعه براي پيامك هشدار تجاوز ميشه) مهسا_امينى تجاوز_گروهى پيامك_هشدار
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.