زنی به نام اعظم ولیپور از اهالی روستای دیزج قربان، برای سرکشی به باغش رفته بود که متوجه حادثهای هولناک شد. پلی که روی جادهای در حوالی باغ آنها وجود داشت، ناگهان ریزش کرد، این در حالی بود که چند خودرو بیخبر از اوضاع پل با سرعت زیاد در این جاده در حرکت بودند و هر لحظه احتمال داشت حادثهای هولناک رخ داد.در تعطیلات نوروزی حادثهای در یکی از روستاهای شهرستان مرند در آذربایجان شرقی رخ داد که اگر فداکاری زن جوان نبود، تبدیل به یک فاجعه میشد.
پلی که روی جادهای در حوالی باغ آنها وجود داشت، ناگهان ریزش کرد، این در حالی بود که چند خودرو بیخبر از اوضاع پل با سرعت زیاد در این جاده در حرکت بودند و هر لحظه احتمال داشت حادثهای هولناک رخ داد. او ادامه میدهد: همان موقع چشمم به پیکانی افتاد که با سرعت زیاد در حرکت بود و به پل نزدیک میشد. شک نداشتم که راننده متوجه ریزش پل نشده و درصورت رسیدن به آن حتما سقوط میکند و اتفاقی هولناک برای سرنشینان رخ میدهد. برای همین به وسط جاده دویدم اما میدانستم اگر برای راننده دست تکان دهم، شاید توجه نکند. این بود که وسط جاده ایستادم و با دست به سر و صورت میزدم تا اینکه راننده پیکان با دیدن من ترمز کرد. داخل ماشین اعضای یک خانواده بودند و راننده پیاده شد.
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.
منبع: isna_farsi - 🏆 2. / 63 ادامه مطلب »
منبع: bbcpersian - 🏆 15. / 51 ادامه مطلب »
منبع: ilnanews - 🏆 10. / 53 ادامه مطلب »
منبع: isna_farsi - 🏆 2. / 63 ادامه مطلب »
منبع: ilnanews - 🏆 10. / 53 ادامه مطلب »
منبع: IranIntl - 🏆 3. / 63 ادامه مطلب »