در حالی که بیش از یک ماه و نیم از شروع سال تحصیلی گذشته، طی روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر حذف گستردهای از مفاد کتابهای درسی فارسی، به ویژه کتاب فارسی دوره دوم متوسط منتشر شده است. گفته میشود این مفاد براساس «سند برنامه درسی ملی» حذف شدهاند.
این تغییرات از سال تحصیلی ۱۳۹۵ در کتابهای درسی انجام شده، با این حال، دو سال بعد از سوی شهروندانی که تغییرات به چشمشان آمده، این اقدام آموزش و پرورش رسانهای و نقد شده است.
مسوولان آموزشی در برابر این نقدها، توجیهاتی را در روزهای گذشته ارایه کردهاند؛ «دستمان بسته است»، «پرهیز کردیم از متون دارای اندیشههای جهتدار»، «چون خوشایند دانشآموزان نبوده است، جرح و تعدیل کردیم» و «بعضی متنهای زیبایی در ادبیات داریم که چون متعلق به افرادی هستند که در دایره نظام ارزشی ما قرار نمیگیرند، نمیتوانیم از آنها اثری بیاوریم» و...
براساس لیست منتشر شده حذفیات، اشعاری از «رهی معیری»، «هوشنگ ابتهاج»، «اخوان ثالث»، «نیما یوشیج»، «خیام»، « محمدرضا شفیعی کدکنی» و «ایرج میرزا» از کتابهای درسی حذف شدهاند.
همچنین داستانهای «غلامحسین ساعدی»، «بزرگ علوی»، «سیاحتنامه» اثر «ابراهیم بیگ»، داستان «موسی و شبانِ» مولانا، بخشهایی از خاطرات «محمدعلی اسلامی ندوشن» و جملاتی از داستان «قاضی بست» اثر «ابوالفضل بیقهی» را از کتابها حذف کردهاند.
از سوی دیگر، نام برخی از نویسندگان مطرح ایرانی مانند «صادق هدایت»، «محمود دولتآبادی»، «ایرج میرزا»، «مرتضی مشفق کاظمی»، «احمد شاملو» و «فروغ فرخزاد» به طور کلی از کتابهای درسی حذف شدهاند.
در حالی نام محمود دولتآبادی و آثار اهوشنگ ابتهاج را از کتابهای درسی حذف کردهاند که تنها معدود داستاننویسان و شاعران مطرح ایرانی در قید حیات هستند.
حرکت آموزش و پرورش برخلاف نیازهای واقعی
«سعید پیوندی»، جامعهشناسی که فعالیتش روی حوزه آموزش متمرکز است، به «خبرنگاری جرم نیست» میگوید: «تصمیم آموزش و پرورش برای حذف و تغییرات در کتابهای فارسی، عکس پیشنهاد تحقیقات آموزشی در چندین دهه گذشته است. این حذفیات انجام شده آخرین ضربهها را به بدن بیجان آموزشی کشور وارد کرده به طوری که کتابهای درسی به مواد خطرناکی برای کودکان تبدیل شدهاند.»
او اضافه میکند: «حتی پیش از این حذفیات هم سیستم آموزشی ایران تفاوت عمدهای با کشورهای دیگر از نظر حضور پررنگ مطالب دینی، سیاسی و ایدئولوژیکی داشت. به طور متوسط، یک چهارم زمان آموزشی در مدارس ایران صرف مسایل ایدئولوژیک و دینی میشود. همچنین متوسط زمان جهانی که به آموزش مسایل دینی در مدارس اختصاص مییابد، تقریبا شش درصد است. اما در ایران حدود چهار برابر این زمان فقط صرف آموزش دینی میشود.»
سعید پیوندی با اشاره به تحقیقات میدانی در حوزه آموزش در دهههای اخیر میگوید: «در تحقیقات ۲۵ سال گذشته نشان داده شده است دانشآموزان از کلاسهای درس چیزی درباره فرهنگ و ادبیات و میراث ایرانی یاد نمیگیرند و مواد ایدئولوژیک باعث گریزان شدن آنها از مدرسه و یادگیری میشود.»
این جامعهشناس که در فرانسه زندگی میکند، میگوید: «اگر در گذشته آثار ادبی و نوشتههای مشاهیر ادبی یکی از زمینههای لازم برای یادگیری ایرانی بودن بود، حالا با کم و کمتر شدن این مطالب در کتابهای درسی، بحران هویت جوانان یا بلاتکلیفی هویتی زیادتر خواهد شد. در همه پژوهشهای آموزشی تاکید شده است در کتابهای درسی باید نشانههای هویت ملی و مصادیق آن در بعدهای مختلف فرهنگی، هنری، مردمشناسی و... آموزش داده شود. طبیعتا در کتابهای فارسی، دانشآموز باید با تنوع زبانی و فرهنگی ایران و میراث کشورش آشنا شود؛ امتیازتش نسبت به کشورهای دیگر و این که باید به چه چیزهای از این فرهنگ و زبان و ادبیات افتخار کند. اما بچهای که در ایران به مدرسه میرود، معنای اینها را در خلال کتابهای درسی خود نمیفهمد بلکه با کتابهای مملو از ایدئولوژی و مذهب، خسته و دلزده از یادگیری میشود.»
به گفته این جامعهشناس، آموزش و پرورش ایران در مسیر خالیتر کردن کتابها از معنا، نشانهها و مصداقهای هویت و فرهنگ ایرانی پیش میرود و فقط هم و غم آن نشر ایدئولوژی مورد قبول دولت است.
در حالی در چند روز گذشته اخبار تغییرات و حذفیات در کتابهای فارسی در شبکههای اجتماعی و رسانهها منتشر شدهاند که طبق گفته مسوولان وزارت آموزش و پرورش، این تغییرات در سال ۱۳۹۴ رخ داده و از مهرماه ۱۳۹۵، یعنی از دو سال گذشته کتابهای تغییر یافته در مدارس تدریس میشدهاند.
پس از نقدهای فراوان در روزهای گذشته، وزیر آموزش و پرورش پاسخی دیرهنگام در مورد سانسور و تقطیع کتابها داد. «محسن حاجی میرزایی» روز ۱۳ آبان با بیان این که تغییرات مطرح شده مربوط به سه سال پیش هستند، گفت البته الان دستور بررسی کارشناسانه داده است.
در واقع، به گفته وزیر آموزش و پرورش، از سه سال پیش کتابهای فارسی مدارس بدون آن که نیازی برای توضیح احساس شود، دچار سانسور و تقطیع شدید شدهاند.
«کوروش امیرینیا»، معاون برنامهریزی دفتر تالیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه در مصاحبهای با خبرگزاری «ایسنا» گفت دلیل حذفیات، پرهیز از متون دارای «اندیشههای جهتدار» و... بوده است.
امیرینیا با بیان این که این تغییرات به دلیل همسو شدن با خواستهها و انتظارات سند برنامه درس ملی رخ دادهاند، گفت باید بر این اساس به ادبیات ۴۰ سال گذشته در کتابهای درسی بیشتر توجه میشد.
سند درس ملی برای مقابله کردن با «سند۲۰۳۰» است که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تنظیم کرده است. براساس این سند، نام بسیاری از شاهان هم در کتابهای تاریخ و تاریخ اجتماعی حذف شده است.
حذف متون زیبا به دلیل عدم همخوانی با ارزشها
از سوی دیگر، «حسین قاسمپور مقدم»، مدیر گروه تالیف کتاب درسی ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نیز به صراحت گفته است برخی از متونهای زیبا در ادبیات ایران چون با نظام ارزشی حکومت جمهوری اسلامی همخوانی ندارند، حذف شدهاند.
او درباره علت این حذفیات و جابهجایی آثار کمتر شناخته شده به جای آثار مهم ادبیات به روزنامه «همشهری» گفته است: «دستمان بسته بود.»
مدیر گروه تالیف کتاب ادبیات فارسی آشکارا میگوید کتابها براساس دایره ارزشی نظام تغییر کردهاند: «وقتی شما در یک نظام ارزشی زندگی میکنید، برای حفظ کیان آن موظفید بین دو متن آن را انتخاب کنید که به اعتقادات و باورهای نظام نزدیک باشد. اما من اسم این را تبعیت از یک ایدئولوژی خاص نمیگذارم. دقیقا بر همین اساس میگویم بعضی متنهای زیبایی در ادبیات داریم که چون متعلق به افرادی هستند که در دایره نظام ارزشی ما قرار نمیگیرند، نمیتوانیم از آنها اثری بیاوریم.»
به گفته قاسمپور مقدم، از سال ۱۳۹۵، کتابهای ادبیات فارسی براساس ادبیات پایداری، غنایی، انقلاب اسلامی، شهادت، حماسی و تعلیمی تقسیم بندی شدهاند: «در واقع، جای خالی داستانهای مدرن، پست مدرن، افسانهها، داستانهای برتر جهان، کلاسیک و... که در تمامی نظامهای آموزشی تدریس میشود، از سیستم آموزشی ادبیات ایران حذف شدهاند.»
مدیر گروه تالیف کتاب درسی ادبیات فارسی درباره حذف نام صادق هدایت و قسمتهایی از داستانهای نویسندگان دیگر نیز گفته است خوشایند دانشآموزان نبودند، بنابراین جرح و تعدیل شدند.
منع نام بردن از شاملو، کوندرا و فرخزاد
معلم ادبیات یکی از مدارس دولتی تهران با اشاره به این که حتی معلمان در کلاسهای تدریس کنترل میشوند، به «خبرنگاری جرم نیست» گفت: «وضعیت خیلی بدتر از اینها است. ما حتی نمیتوانیم درباره آثار نویسندگان ایرانی و خارجی که نامشان در کتابها نیامده است، در کلاسهایمان صحبت کنیم. نمیدانم برخی از بچههای کلاس خبر میدهند و یا مدیر مدرسه صحبتها را شنود میکند. اما چندین بار وقتی خودم درباره فروغ فرخزاد و یا احمد شاملو و یا حتی میلان کوندرا حرف زدم، مدیر مدرسه به من غیرمستقیم گفت بهتر است در کلاسهای درس طبق مفاد کتابها تدریس کنم. بعد از این که این تذکرات زیاد شدند، نه تنها من خودم اظهارنظری نمیکنم و کتابی را خارج از کتابهای درسی معرفی نمیکنم بلکه اگر شاگردی هم سوالی از نویسندگان ممنوعه بپرسد، مستقیم به او میگویم خارج از کتاب من نمیتوانم صحبت کنم.»
این معلم ادبیات در ادامه افزود: «گاهی با شاگردان بیرون از کلاس حرف میزنم. آن لحظات کمی اوضاع آرامتر و بهتر است و من گاهی اظهارنظرهای شخصی خود را هم اضافه میکنم. اما به طور کلی محتاطتر شدهام. یک جور فضای پلیسی در مدارس حاکم است.»
این معلم ادبیات گفت: «دردناک است که حتی من به عنوان معلم نمیتوانم نویسندگان مهم ایرانی و خارجی را به دانشآموزانم معرفی کنم. مدیر مدرسه میگفت بگذار از خانوادههای خود و آدمهای دیگری خارج از مدرسه بشنوند. اما سوال من این است مگر مدرسه وظیفهاش آموزش نیست؟ مگر من به عنوان معلم نباید تجربیات خودم، کتابهایی را که خوانده و نام نویسندگانی را که میشناسم، با شاگردانم در میان بگذارم؟ نه، ظاهرا دیگر نمیشود!»
این معلم که نمیخواست نامی از او درج شود، گفت: «من خانوادهای دارم که باید خرجشان را بدهم و به این کار نیاز دارم. پس صبحها در راه مدرسه به خودم تکرار میکنم تو فقط یک وظیفه داری؛ درس دادن طبق کتاب. حرف اضافی دیگر موقوف.»
به گفته این دبیر ادبیات، شاگردان او با «تتلو» و شعرهایش که «بیادبانه» می داند، با «چاووشی» و غم نهفته در صدایش بزرگ میشوند بدون این که حتی یک خط از «فریدون مشیری»، احمد شاملو، اخوان ثالت و غلامحسین ساعدی و... خوانده باشند.
این معلم معتقد است در چنین شرایطی، چند دهه بعد ایرانیان آدمهای بیسواد و تهی از کلمات و فرهنگ میشوند: «آدمهایی که با رباط فرقی نخواهند داشت.»
به گفته این جامعهشناس، آموزش و پرورش ایران در مسیر خالیتر کردن کتابها از معنا، نشانهها و مصداقهای هویت و فرهنگ ایرانی پیش میرود و فقط هم و غم آن نشر ایدئولوژی مورد قبول دولت است.
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید: www.journalismisnotacrime.com
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر