ایران, خاورمیانه, اخبار تحلیلی

اثر انگشت ایران در بحران انسانی در یمن

تهران با پنهان شدن در پشت شعارهای «حمایت از اقلیت شیعه» و «محور مقاومت» از شورشیان حوثی به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه خود در یمن استفاده می کند.

21.03.2022 - به‌روز رسان : 22.03.2022
اثر انگشت ایران در بحران انسانی در یمن

استانبول/ دکتر محمد الحمیقانی/ تحلیلی/ خبرگزاری آناتولی

اقدامات تخریبکارانه ایران در یمن برای نخستین بار در سال 1986 با تاسیس یک گروه آموزش حوثی ها «اتحاد جوانان مؤمن» در شهر صعده بروز کرده و در سال 1990 حزب الحق و در سال 1992 انجمن جوانان مومن تاسیس شد و این انجمن در سال 1997 به جماعت جوانان مومن معروف شد و در سال 2002 پس از انصراف حسین الحوثی ، برادران و هوادرانش به گروه انصار الله (حوثی ها) تغییر نام کرده است.

پس از سفر حسین الحوثی به همراه پدرش به ایران در سال 1985 تحت تأثیر انقلاب خمینی قرار گرفت و با طرح ولایت فقیه به یمن بازگشت و به تبلیغ و نشر شعار «فریاد» که از شعار خمینی اقتباس شده بود، پرداخته و از آن به عنوان انگیزه برای جذب اتباع و هواداران که فریب آن را خورده بودند استفاده کرد.

در آن دوره، الحوثی ده ها جوان را از استان صعده به ایران فرستاد تا آموزش نظامی ببینند و آنها را از نظر فکری، سیاسی و عقیدتی آموزش دهند تا در خدمت اندیشه ولی فقیه باشند.

هواداران الحوثی در برخی از مساجد در صعده و صنعا شعار «فریاد» سر می‌دادند، که باعث اختلاف شدید بین مردم یمن شد و آنها حوثی‌ها را عنصر خارجی و نامشروع هرج و مرج در چارچوب «صدور انقلاب» خمینی می‌دانستند که ایران به دنبال صدور آن به کشورشان است.

شش جنگ در صعده

حوثی ها در ابتدای تاسیس خود مستقیماً از صالح رئیس جمهور سابق یمن حمایت می شدند.حزب کنگره وابسته به صالح یحیی بدرالدین الحوثی را برای عضویت در پارلمان یمن معرفی کرد. صالح همچنین امامان گروه حوثی را در مساجد انتصاب می کرد و این تلاش برای کاهش نفوذ حزب اصلاح و سلفی ها و استفاده این گروه به عنوان ابزاری برای خلاصی از مخالفان خود استفاده کرد.

در ژوئن 2004، جرقه جنگ اول بین حوثی ها و دولت یمن پس از تشدید تنش ها بین دو طرف آغاز شد، و به محض پایان جنگ، دوباره جنگ دیگر آغاز می شد و دولت یمن علیه شورشیان شش بار جنگ کرد که آخیرین آن سال 2010 بوده است.

پس از هر جنگ، شورشیان حوثی با حمایت پنهانی و مخفی از سوی برخی هواداران رئیس جمهور وقت یمن و رهبران دولت عمیق از امامیه ( دولت سابق) به آنها می‌دادند، قوی‌تر می‌شدند. هدف از این سلسله جنگ‌ها از بین بردن حوثی‌ها و و نابود کردن آنها نبود، بلکه هدف از آن اجرای برخی نقشه های صالح از جمله تضعیف «لشکر اول زرهی» که بطور کامل از اوامر وی اطاعت نمی کرد، بود.

جنگ های استان صعده و نقش ایران

دخالت ایران در امور یمن از ابتدا وجود داشت، چراکه در طول شش جنگ، حوثی ها علاوه بر آموزش و اعزام کارشناسان ایرانی به این کشور، حمایت نظامی و مالی دریافت کردند. مثلا «مرکز پزشکی ایران» و «بیمارستان ایرانیان» برای تأمین مالی این گروه به فعالیت‌های مالی مشغول بوده و حلقه ارتباطی بین ایران و حوثی‌ها محسوب می‌شدند.

در همین راستا رسانه‌های ایران نیز شدیداً طرفداری از شورشیان حوثی می کردند و همچنین به این جنگ ها پوشش مذهبی می دادند و در مورد حوثی‌ها به عنوان شورشیان که دست به خشونت زده اند، ذکر نشده بلکه به عنوان یک اقلیات مذهبی شیعه که مورد ظلم قرار گرفته است، گزارش های منتشر می شود و از دالان ها و کتب تاریخ از " مظلومیت شیعه" خاطر نشان می کردند.

انقلاب فوریه و کنترل صعده

با وقوع انقلاب فوریه 2011 علیه عبدالله صالح، رئیس جمهور سابق یمن ، حوثی ها از فرصت استفاده کرده و به معترضان و تحصن کنندگان در میادین پیوستند و شروع به ایفای نقش "انقلابی مظلوم" کردند. در مارس 2011 استان صعده و بخش‌هایی از استان‌های دیگر را تحت پوشش انقلاب به کنترل خود درآوردند.

در ژانویه 2013، حوثی‌ها منطقه دماج، پایگاه اصلی سلفی‌ها را به بهانه مرکز حضور جنگجویان خارجی در آن تحت محاصره قرار دادند که در پی آن حدود 12 هزار نفر از آن مجبوران اخراج و بی خانمان شدند. این عملکرد نشانه خشونت این گروه علیه مردم یمن بوده و این اقدامات را تحت شعارهای سیاسی ایرانی و با پوشش مذهبی انجام دادند.

کنفرانس گفتگوی ملی

حوثی ها در کنفرانس گفتگوی ملی که اولین نشست آن در 18 مارس 2013 در صنعا برگزار شد، شرکت کردند و پس از نزدیک به 7 ماه مذاکره بین طرف های یمنی، سند "نتایج گفتگو" امضا شد که در یکی از آن ها حضور شبه نظامیان در صعده ممنوع اعلام شده بود و این استان باید به نیروهای دولت یمن واگذاری می شد اما حوثی به بهانه اینکه سند مذکور باعث " تجزیه یمن " می شود، به آن سند امضا نکردند. طرف های یمنی آن زمان متوجه شدند که حوثی خواهان وارد شدن به پروژه "یمن بزرگ" نیستند.

سقوط صنعا .. رویای ایران محقق می شود

در 21 سپتامبر 2014، حوثی ها به صنعا، پایتخت یمن حمله و دولت این کشوررا با زور سلاح و توطئه داخلی و برخی کشورهای های منطقه ای سرنگون کردند.

از زمان سقوط صنعا، تا کنون، حوثی‌ها فجیع‌ترین جنایات و تجاوزات علیه یمنی‌ها را مرتکب شده‌اند و این کشور فرسوده را برای دهه‌ها سال به عقب انداخته‌اند، مشکلات جدی و بحران‌های شدید که به دنبال جنگ حوثی ها در یمن ادامه دارد، به همه آشکار است.

پس از سیطره حوثی‌ها بر صنعا، روابط بین آنها و تهران از پنهانی به علنی تبدیل شده و دخالت ایران در این کشور بیش از هر زمان دیگری آشکار شد و اظهارات رسمی تهران که قبلا همکاری با حوثی‌ها بود به حضور در یمن تبدیل شد. به عنوان مثال در این مورد علیرضا زاکانی، نماینده مجلس ایران اظهار داشت که پس از بیروت، بغداد و دمشق، صنعا چهارمین شهر عربی است که به انقلاب اسلامی پیوسته است. در نوامبر 2016، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران اشاره کرد که کشورش ممکن است در یمن پایگاه دریای تاسیس کند.


تهران سفیر حوثی‌ها را پذیرفت و مقر سفارت یمن را به وی واگذاری کرد، این اقدام نقض آشکار الفبای دیپلماسی و روابط مثبت است.

گاه گاهی شخصیت ها و هیئت های حوثی در یک ماموریت غیررسمی برای هماهنگی و تقویت روابط تهران و صنعا و جلب حمایت دیپلماتیک، نظامی و مالی برای این گروه به ایران سفر می کنند.

حوثی ها به عنوان یک چرخ دنده در ماشین ایران

تهران از سقوط دولت یمن به نفع خود استفاده کرده و از حوثی ها به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه خود استفاده می کند و همسایگان منطقه ای خودرا با ترساندن از مترسک «محور مقاومت در صنعا» تهدید می کند. به همین منظور، ایران از حوثی‌ها حمایت نظامی، مالی و لجستیکی می کند و در سطح نظامی، تهران همچنان به ارسال محموله‌های تسلیحاتی (موشک‌ها و پهپادها) به حوثی‌ها، علاوه بر اعزام کارشناسان نظامی میدانی، ادامه می‌دهد.

وب سایت المصدرآنلاین، طی گزارشی از وجود منصب « معاون جهادی عبدالملک الحوثی» در یمن افشا کرده و نوشت که وی (معاون جهادی) یکی از شخصیت‌های مرکزی و نماینده مرکزی محور مقاومت - سپاه پاسداران، ژنرال ایرانی نیروی قدس بوده و دارای اختیارات گسترده تصمیم گیری و به هدایت عملیات جهادی و بر توسعه توانمندی های مربیان و سازماندهی نیروی زمینی نظارت دارد و معاون او از حزب الله لبنان و گروهی از کارشناسان ایرانی و لبنانی به آنها کمک می کنند.

حاکم نظامی ایرانی در صنعا

در اکتبر 2020، جهان از اعلام تهران مبنی بر انتصاب افسر سپاه پاسداران «حسن ایرلو» به عنوان سفیر خود در صنعا، پس از ورود وی به صورت مرموز و بر خلاف تمامی موازین و پروتکل‌های دیپلماتیک حیرت زده شد.

ایرلو در گذشته هیچ فعالیت دیپلماتیک نداشته و در صنعا به عنوان فرماندار نظامی این شهر بود و وظیفه نظارت بر عملیات نظامی گروه حوثی ، علاوه بر این به عنوان رابط بین آنها و کشورش فعالیت می کرد.

پس از ورود ایرلو به صنعا، حملات حوثی‌ها به عربستان سعودی تشدید شده و یمن به‌عنوان عرصه‌ای برای تسویه حساب‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ایران استفاده می‌شود بدون توجه به حاکمیت کشورها یا نگرانی یا پیامد این اقدامات.

معمر العریانی، وزیر اطلاع رسانی دولت یمن در این مورد اظهار داشت که ایرلو در صنعا به عنوان حاکم واقعی در این شهر عمل می کند و دستورات خود به مناطق تحت کنترل حوثی در دیگر مناطق یمن را صادر کرده و از این کشور در چارچوب پروژه توسعه گرایی و تخریب کارانه خود استفاده می کند.

روزنامه «وال استریت ژورنال» آمریکایی به نقل از مقامات برخی کشورهای منطقه طی گزارشی نوشت که ایرلو با توجه به نفوذ زیاد او در یمن، به یک مشکل سیاسی تبدیل شده است و این نشانه آن است که حوثی ها به اوامر ایران حرکت می کنند.

ایرلو نیز پس از ایفای نقش خرابکارانه و ریختن نفت بر روی آتش، و پیچیده تر کردن اوضاع در یمن بطور مرموز از این کشور خارج شد، وی یمن را ترک کرد اما اقدامات تخریب کارانه وی ادامه داشته و همیشه از اقدامات شبه نظامیان حوثی حمایت و استقبال می کرد.

*نکات مندرج در این مقاله بیانگر دیدگاه نویسنده است و الزاما بازتاب رویکرد خبرگزاری آناتولی نیست.

خبرگزاري آناتولي اخبار خود از طريق سامانه مدیریت خبر (HAS) براي مشترکین رسانه‌ای ارسال و فقط بخشي از آنها را خلاصه و در وبسايت خود منتشر ميكند. بنابراين براي دريافت اخبار كامل ما، لطفا تماس گرفته و مشترك شويد!
موضوعات مرتبط
Bu haberi paylaşın