معافیت ایران از تحریم هستهای؛ امتیازدهی یا استراتژی آمریکا؟
لغو برخی از تحریمهای مرتبط با فعالیتهای هستهای ایران توسط آمریکا را از سویی میتوان «امتیازدهی» واشنگتن به تهران تعبیر کرد و از سوی دیگر این تصمیم میتواند به ابزار فشار و اجماع دیگری از جانب طرفهای برجام علیه ایران منجر شود.
تهران/ سیدمحمدهادی موسوی/ خبرگزاری آناتولی
خبرگزاریها روز جمعه چهارم فوریه جاری اعلام کردند که دولت آمریکا با هدف احیای توافق برجام، لغو برخی تحریمهای مربوط با برنامه هستهای غیرنظامی ایران را از سرگرفته است. این تصمیم توسط آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و پیش از بازگشت او به وین برای شرکت در دور نهایی و تعیین سرنوشت مذاکرات برجام گرفته شده است.
بر اساس این گزارش، معافیت تهران از این نوع تحریم، تهدید علیه شرکتها و کشورهایی چون روسیه، چین و همچنین اروپا که در بخشهای غیرنظامی فعالیت هستهای ایران حضور داشتهاند را رفع میکند. به نوشته خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، این معافیتها، «گامی برای ترغیب» ایران به اجرای تعهدات مرتبط با توافق هستهای «برجام» است.
معافیت تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران، با رفع تحریم تفاوت دارد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در این زمینه گفته است: «ما ایران را از تحریمها معاف نکرده و نخواهیم کرد، مگر اینکه به تعهدات خود در قالب توافق برجام بازگردد. ما دقیقا همان کاری را کردیم که دولت قبلی انجام داد؛ به شرکای بینالمللی خود اجازه دادیم به مسئله افزایش ریسک تولید گسترش تسلیحات و امنیت هستهای در ایران بپردازند.»
این معافیتها حتی تا مدتها پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام نیز وجود داشت تا اینکه بالاخره در ماه مه 2020 کاملا توسط مایک پمپئو، وزیر امور خارجه سابق این کشور کنار گذاشته شد. اما آنتونی بلینکن، مجددا این معافیتها را تمدید کرده است.
معافیتهای تحریمی به کشورها و شرکتهای خارجی اجازه میدهد تا در پروژههای غیرنظامی ایران؛ مانند نیروگاه هستهای بوشهر، نیروگاه آب سنگین اراک و راکتور تحقیقاتی تهران فعالیت کنند. در این میان، تکمیل رآکتور اراک مهمترین فعالیتی به شمار میرود که مستقلا در بند 21 قطعنامه 2231 سازمان ملل بر انجام آن تاکید شده است.
-چرا آمریکا در این موقعیت، چنین معافیتی را اجرایی کرد؟
در نگاه اول شاید چنین برداشت شود که این تصمیم یک امتیازدهی به ایران در آستانه احیای برجام است، ولی به نظر میرسد مسائل دیگری نیز در میان باشد.
مذاکرات وین به مراحل پایانی خود رسیده و در این مرحله نیاز است ایران اقدامات عملی در زمینههای هستهای و برجام انجام دهد که عبارتند از: کاهش ذخایر اورانیوم 3.5 درصد، نابودسازی اورانیوم غنیشده 20 و 60 درصد، جمعآوری و انهدام سانتریفوژهای نسل جدید و توقف و انهدام اورانیوم فلزی.
این درخواستهای غرب از تهران، بههیجوجه از نظر ایران قابل قبول نیست، چراکه هزینههای سیاسی بسیار زیادی دارد و ابزارهای چانهزنی و برگهای برنده این کشور را از بین میبرد. این تواناییهای هستهای ایران، میتواند اهرمی جهت وادارسازی غرب به انجام تعهداتش باشد. تجربه دوره ماقبل خروج آمریکا از برجام، نشان داد حفظ این تواناییها و فعالسازی آنها شاید بتواند در رفتار طرف مقابل تاثیرگذار باشد.
از سوی دیگر، بدون تعیین تکلیف موارد فنی مذکور، احیای برجام نیز عملا غیرممکن است. در چنین مواردی، نیاز به مطالعات فنی و کارشناسی است تا بتوان یک راهکار مرضیالطرفین را ارائه کرد. در زمان مذاکرات برجام، چنین گرههای فنی در زمینههایی مانند رآکتور اراک، سایت غنیسازی «فردو» و برنامه تحقیق و توسعه اتمی ایران وجود داشت، ولی با درایت، تخصص و رابطه خوب ریاست وقت سازمان انرژی اتمی با طرف آمریکایی، سناریوی مطلوب طرفین تصویب شد.
به نظر میرسد، در این دور از مذاکرات، ریاست و تیم کارشناسی سازمان انرژی اتمی ایران تبحر و ارتباطات لازم جهت حل این موضوع را ندارد. یکی از اهداف آمریکا در تمدید این معافیتها، استفاده از «اشخاص ثالث» جهت مشورتدهی در زمینه مسائل فنی است. در حقیقت، ضعف تیم فنی ایران، باعث خواهد شد پای کشورهای دیگر در موضوعات فنی باز شود که از نظر سیاسی قطعا به نفع تهران نیست.
هدف دیگر آمریکا از تمدید معافیتهای فوق، میتواند کنترل و کانالیزهکردن فعالیتهای هستهای ایران حتی در صورت شکست مذاکرات وین باشد. در چنین شرایطی، حضور شرکتها، سازمانها و کشورهای ثالث در تکمیل برنامههای هستهای ایران میتواند دسترسی آمریکا به اطلاعات بهروز را تضمین و به کمک اشخاص ثالث، پیشرفت این برنامهها را کنترل و کانالیزه کند. حتی همکاری اشخاص ثالث در برنامه های اتمی ایران میتواند موقعیت لازم جهت خرابکاری را نیز فراهم آورد.
از منظر سیاسی نیز این اقدام واشنگتن باعث خواهد شد کفه ترازو در مذاکرات وین به سمت ایالات متحده سنگینی کند. دولت آمریکا با این اقدام میتواند مدعی شود که تلاشی تنشزدایانه جهت اثبات حسننیت خود را انجام داده است. در این شرایط، دیگر کشورهای عضو برجام نیز احتمالا جانب آمریکا را خواهند گرفت و از تهران توقع خواهند داشت که «اقدام متقابل» مناسبی را انجام دهد؛ موضوعی که میتواند فشار دیپلماتیک و افکار عمومی بر ایران برای کنارگذاشتن پیشرفتهای فرابرجامی خود را افزایش دهد.
حتی اگر این اقدام داوطلبانه آمریکا را در راستای ایجاد فشار بر ایران جهت اتخاذ تصمیمات بزرگ قلمداد نکنیم، شاید نوعی پالس مثبت برای تسریع در روند آزادسازی زندانیان دوتابعیتی نیز باشد. این اقدام واشنگتن همچنین میتواند نشانه حسن نیت طرف آمریکایی باشد و هم برنامهریزی دقیقتر جهت هدایت بهتر مذاکرات وین در دور آتی، اما همین خبر به ظاهر ساده نیز تاثیر مثبتی در بازار ایران گذاشت و ارزش ریال حدود ده درصد افزایش یافت. این امر نشان میدهد که برخلاف ادعای دولتمردان ایران، بازار این کشور به چه میزان به برجام و مذاکرات وین گره خورده است.
*سیدمحمدهادی موسوی، روزنامهنگار و کارشناس ارشد نانوتکنولوژی است.
*نکات مندرج در این مقاله بیانگر دیدگاه نویسنده است و الزاما بازتاب رویکرد خبرگزاری آناتولی نیست.
خبرگزاري آناتولي اخبار خود از طريق سامانه مدیریت خبر (HAS) براي مشترکین رسانهای ارسال و فقط بخشي از آنها را خلاصه و در وبسايت خود منتشر ميكند. بنابراين براي دريافت اخبار كامل ما، لطفا تماس گرفته و مشترك شويد!