مذاکرات وین برای رفع تحریمهای آمریکا و بازگشت برنامه اتمی جمهوری اسلامی به محدودیت، در جریان است. در جریان شروع ششمین دور مذاکرات وین، «راب مالی» نماینده وزارت خارجه آمریکا در امور ایران در توییتی مرگ «ساسان نیکنفس» زندانی عقیدتی در تهران را ناعادلانه و بیرحمانه خوانده و از جمهوری اسلامی خواسته مقررات حقوق بشر را رعایت کند. توییت مذاکرهکننده ارشد اتمی آمریکا، در طول دو ماهی که مذاکرات در جریان است، بیسابقه بوده است. آیا وضعیت وخیم حقوق بشر ایران در مذاکرات اتمی مطرح میشود؟
**
آنچه در گراند هتل وین بین ایران و قدرتهای جهانی و البته حضور غیرمستقیم آمریکا جریان دارد، منحصرا مربوط به احیای توافق اتمی برجام است؛ توافقی که هیچ ارتباطی با پرونده وخیم حقوق بشری جمهوری اسلامی ندارد و نظام ایران را اصلا از این بابت تحت فشار قرار نمیدهد.
مذاکرهکنندگان ایرانی تلاش کردهاند، مدتها قبل از شروع گفتوگوها، موضوع را منحصر به پرونده اتمی نگه دارند. باز شدن باب مذاکرات در زمینهای غیر از موضوع هستهای، خط قرمزی است که جمهوری اسلامی علاقهای به آن ندارد. تمام تلاش ایران متمرکز بر رفع هرچه بیشتر تحریمهاست؛ اما جمهوری اسلامی اختیاری بر مسائل پیرامونی مذاکرات ندارد.
همانطور که اعدام «روحالله زم» مدیر کانال «آمدنیوز» یکبار جو مذاکرات در کمیسیون مشترک برجام را تحت تاثیر خود قرار داده بود، مرگ ساسان نیکنفس در زندان، توجه ایالات متحده را جلب کرده است. حکومتی که آمریکا میخواهد تحریمهای اتمی علیه آن را رفع کند و آن نظام امیدوار است که شرکتها و موسسات اروپایی را تشویق به سرمایهگذاری و امضای قراردادهای بازرگانی کند، تا این حد به رعایت حقوق شهروندان خود بیاعتناست و آنچه برایش اهمیت دارد، صرفا دسترسی به منابع مالی بیشتر است.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی که تحریمهای آمریکا را بهطور بزرگنمایی شده مانع رسیدن دارو و مقابله با همهگیری کرونا عنوان و سوءمدیریت خود را پشت آن پنهان میکند، به شهروندی که بابت ابراز عقیده زندانی کرده تا حدی کمکهای پزشکی نمیرساند که به مرگ وی منتهی شود.
چنین وضعی پذیرش استدلالهای حکومت درباره تاثیر تحریم بر سلامت شهروندان را با تردید جدی مواجه میکند، اما این مانعی برای مذاکرات اتمی نیست. به احتمال قریب به یقین ایالات متحده آمریکا سرانجام با هدف دفع خطرات اتمی جمهوری اسلامی تحریمها را در ازای محدود کردن این برنامه رفع خواهد کرد؛ اما رفع تحریم از جمهوری اسلامی یک نظام عادی برای تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی نمیسازد.
قرار بود توافق برجام روابط ایران و اروپا را وارد مذاکرات «سطح بالا» میان رهبران آن کند. با اینکه قبل از خروج آمریکا از این توافق و برقراری تحریم ماهها فرصت بود، روابط جمهوری اسلامی با اروپا به دلیل ماهیت غیرتوسعهیافته حکومت ایران به چنان سطحی نرسید.
وضعیت نقض حقوق بشر در ایران از پنج سال پیش تاکنون به مراتب وخیمتر شده و حکومت در چند اعتراض عمومی به سوی مردم رسما شلیک کرده و معترضان را کشته است. نظام حاکم بر ایران اینک زیر حجمی از قطعنامههای حقوق بشری قرار دارد و پرونده شلیک موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای مسافری بر آسمان تهران هنوز در مراحل اولیه رسیدگی بینالمللی است.
شدت و فراگیری اعتراضات در ایران قابل مقایسه با دوره قبلی که قرار بود تحریمهای بینالمللی علیه این کشور رفع شود، نیست. تمام این موضوعات وقتی شرکتی برای کار با ایران دعوت میشود، مورد بررسی «ریسکسنجی» قرار میگیرد.
چنین کشورهایی که دارای سوءسابقه در رعایت حقوق شهروندان خود هستند و اصطلاحا قانون در آن حکمرانی نمیکند؛ ممکن است صرفا برای موسسات و شرکتهای خردهپا و کوچک جذاب باشند که نه تنها قصد سرمایهگذاری ندارند؛ بلکه هدف آنها صرفا فروش کالاهایی است که به محض وخیم شدن شرایط امکان قطع فوری و تعطیلی آن وجود دارد.
حضور شرکتها و موسسات در چنین کشورهایی هم زیر فشار افکار عمومی و رسانههای آزاد، کار آسانی نیست؛ چنانکه اقتصاد چین با اهمیتی غیرقابلمقایسه با ایران در معرض چنین تهدیداتی است.
به طور مثال وقتی دولت چین مظنون به اعمال جرایمی در ردیف جنایت علیه اقلیتهای «اویغور» است، بحثهای جدی در اروپا و آمریکا برای تحت فشار گذاشتن چین برای پایان دادن به این سرکوب در جریان است. همکاری با چنین کشورهایی برای سرمایهگذاران در کشورهای توسعه یافته نوعی «هزینه حیثیتی» دارد.
مرگ ناعادلانه شهروندان ایرانی در زندانها که در سالهای اخیر به امری تکراری و کماهمیت برای حکومت بدل شده، درگیری مسلحانه با مردم صرفا معترض به وضعیت معیشتی و حتی شکل برگزاری انتخابات ریاستجمهوری که حتی در معیارهای جمهوری اسلامی هم غیردموکراتیک و فرمایشی است، بههیچوجه در مذاکرات مربوط به رفع تحریمهای اتمی مطرح نخواهد شد.
اگر اوضاع بحرانی حقوق بشر ایران در حد توییت مذاکرهکننده ارشد اتمی آمریکا مورد اشاره قرار گیرد، در نتیجه مذاکرات کمترین اثری نخواهد گذاشت. هدف برای کشورهای غربی کم کردن از خطر اتمی ایران است؛ اما پرونده در همین جا خاتمه نمییابد.
هدف جمهوری اسلامی از برداشتن تحریم، برخورداری از منافع آن است.
این منافع حداکثر میتواند دوباره همان فروش نفت باشد. نقض ساختاری و ممتد حقوق بشر در ایران که به نارضایتیهای گسترده در این کشور انجامیده، مانعی بسیار بزرگ در عادی شدن وضعیت بینالمللی جمهوری اسلامی است.
حکومتی که وضعیتی غیرعادی دارد، جذابیتی برای سرمایهگذاران ندارد؛ حتی اگر تحریمهای اتمی از روی آن برداشته شده باشد. واکنش سرد بینالمللی به احتمال رفع تحریم از ایران، بهترین شاهد این وضع است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر