close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

روایت فعالان عرب از مقابله با رسوم ضدزن: ما اولین منتقدان فصلیه و نهوه هستیم

۱۷ خرداد ۱۴۰۰
مریم دهکردی
خواندن در ۷ دقیقه
فصلیه جریمه‌ای است که زنان عشایر به‌ دلیل خطایی که به دست مردان رخ داده، می‌پردازند.
فصلیه جریمه‌ای است که زنان عشایر به‌ دلیل خطایی که به دست مردان رخ داده، می‌پردازند.
اهواز بزرگترین شهر حاشیه‌نشین ایران است. ضعف‌های قانونی را به فقر و توسعه‌نیافتگی مناطق عرب‌نشین علاوه کنید.
اهواز بزرگترین شهر حاشیه‌نشین ایران است. ضعف‌های قانونی را به فقر و توسعه‌نیافتگی مناطق عرب‌نشین علاوه کنید.
تلاش‌های فعالان فرهنگی باعث شده جلوی چندین و چند نهوه و فصلیه طی سال‌های گذشته گرفته بشود.
تلاش‌های فعالان فرهنگی باعث شده جلوی چندین و چند نهوه و فصلیه طی سال‌های گذشته گرفته بشود.
رسم «خون‌بس» که در میان عرب‌ها «فصلیه» نامیده می‌شود؛ در جوامعی که به صورت قبیله‌ای زندگی می‌کنند، وجود دارد و تنها مختص عشایر عرب نیست.
رسم «خون‌بس» که در میان عرب‌ها «فصلیه» نامیده می‌شود؛ در جوامعی که به صورت قبیله‌ای زندگی می‌کنند، وجود دارد و تنها مختص عشایر عرب نیست.

شهریورماه سال ۱۳۹۹ خبری تکان‌دهنده در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. تراژدی ساخته شده از دو سنت ضدزن. نخستین‌بار روزنامه اعتماد روایت دختری ۱۱ ساله را منتشر کرد که بنا بود، جنگ میان دو طایفه را پایان دهد. برادر دخترک با زنی از طایفه‌ای دیگر ازدواج کرده بود. سه روز بعد از ازدواج، پسرعموهای عروس بنا به سنت «نهوه» نسبت به اين وصلت اعتراض کرده و منزل خانواده تازه‌داماد را به رگبار بستند. واسطه‌هایی که خانواده داماد برای مذاکره با طایفه عروس فرستادند، توانستند رضایت خانواده عروس را برای برقرار ماندن وصلت جلب کنند؛ اما صلح به چه قیمتی؟ طايفه داماد باید علاوه بر سه ميليارد ريال جريمه مالی، یک زن را برای پایان مجادله پیشکش کند. پسرعموهای عروس در نهایت از گرفتن جريمه مالی هم صرف‌نظر کردند؛ اما آمدن خواهر ۱۱ ساله داماد به عنوان «فصلیه»، شرط پایان مجادله باقی ماند.

رسم «خون‌بس» که در میان عرب‌ها «فصلیه» نامیده می‌شود؛ در جوامعی که به صورت قبیله‌ای زندگی می‌کنند، وجود دارد و تنها مختص عشایر عرب نیست. در اقوام لر و حتی در عشایر ترک (کشور ترکیه) و بعضی از خانواده‌های روستایی اروپا که به صورت قبیله‌ای زندگی می‌کردند هم وجود داشته و ناشی از زندگی فئودالی است.

این سنت قرار است صلح را به جای اختلاف بنشاند؛ اما به چه قیمتی؟ برای پایان دادن به اختلافات دو قوم، بر سر زندگی یک یا گاه چند زن معامله می‌شود. بسیاری می‌پرسند که چرا برای حل و فصل چنین رخدادهایی اقدام منسجم، نظام‌مند و هدفدار از سوی فعالان حقوق زنان در خوزستان و نواحی دیگری که با آن دست به گریبانند، صورت نمی‌پذیرد؟ این گزارش به دنبال پاسخ این پرسش است.

***

«خاله لیلا» را وقتی دیدم که هفتاد سالی از عمرش گذشته بود. زن بلندبالا و درشت اندامی که در آستانه هفتاد سالگی سینه‌کش کوه را مثل یک جوان تازه‌نفس بالا می‌رفت. در یکی از روستاهای «رامهرمز» در شمال خوزستان مهمان خانه‌اش بودیم. از اقوام دور پدری‌ام بود؛ خوش‌زبان و گشاده‌دست. زیر داربست‌های درخت انار که در آن بهار به‌گل نشسته بودند، از زندگی‌اش گفت. از روزگار تلخ و تاریکی که عروس «خون‌بس» بود: «۱۲ سالم بود که برادرها و پسرهای دایی‌ام سر سهم آب همین باغ‌های انار، زدند جوانی از این آبادی را کشتند. جنگ کهنه بود و دو سال و نیم قبل، این مصیبت شروع شده بود که هی ما یکی از آن‌ها می‌کشتیم و آن‌ها یکی از ما. بعد از سه سال گفتند خون‌بس. قرعه افتاد به نام من بی‌طالع. شدم عروس اینا.»

خاله لیلا می‌گفت اگر چه مردی که به زنی‌اش درآمد، هرگز کلامی به مهر با او سخن نگفت؛ اما آزارش هم نداد: «شوهرم خدابیامرز انسان بود. با اینکه خون‌بسی بودم تا آخر عمرش با من زندگی کرد. گوش به حرف کسی نداد برای اینکه زن دیگری بگیرد. چهارتا پسر و دوتا دختر حاصل زندگی‌مان شد؛ اما خاله، عروس خون‌بسی بیچاره است. مدام باید سرکوفت بشنوی. همیشه اسمت یاد کسی را زنده می‌کند که برادرهات یا فک و فامیلت جان از او گرفته‌اند. آب خوش از گلویت پایین نمی‌رود. من جان‌سخت بودم. هر کسی تاب نمی‌آورد.»

موافقان آیین خون‌بس یا فصلیه می‌گویند، اجرای این رسوم الزاما زندگی زنان را نابود نمی‌کند؛ چرا که چنین رسمی مانع ادامه خونریزی بین طوایف می‌شود. در چند دوره حتی بحث ثبت ملی «خون‌بس» و «فصلیه» مطرح شده بود. سال گذشته در پی مطرح شدن دوباره این موضوع از سوی رییس دادگستری شوش، «الهام آزاد»، عضو هیات‌رییسه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، ضدزن بودن این رسوم را رد کرد و آن‌ها را «نماد صلح» خواند.

«هدی کریمی صدر» از فعالان حقوق زنان که پیش از خروج از ایران در شهرهای آبادان و خرمشهر فعالیت‌های زیادی برای توانمندسازی زنان انجام داده است، به ایران‌وایر می‌گوید: «ما در دو عرصه مبارزه کرده‌ایم. هم با حاکمیت که می‌خواهد این سنت‌ها را ثبت ملی کند، هم با جامعه و تاریخ مردسالار که پرزورتر از ماست؛ اما با این‌همه بلندترین صداها در نقد سنت‌هایی مثل فصلیه در خوزستان از آنِ فعالان مدنی و حقوق زنان محلی بوده است. هم درمیان زنان، هم مردان عرب، منتقدان جدی برای این فرهنگ وجود دارد.»

این فعال حقوق زنان با اشاره به بازداشت‌های گسترده زنان و مردان عربی که در جهت فرهنگ‌سازی و توانمندی زنان در خوزستان تلاش می‌کنند، می‌گوید: «تعداد زیادی از فعالان فرهنگی که سال گذشته در شهرهای مختلف خوزستان بازداشت شدند، یکی از عمده فعالیت‌هایشان حضور در میان خانواده‌های کم‌برخوردار در روستاها و صحبت درباره اقداماتی بود که می‌تواند جایگزین رسوم نادرست در میان طوایف شود. مثلا درباره رسم تیراندازی در مراسم عزا و شادمانی و عروسی، بزرگان را قانع کردند که از مردم بخواهند به جای تیرانداختن نخل بکارند. درباره فصلیه هم به جاهای خوبی رسیدیم و خیلی‌ از خانواده‌ها خودشان اصلا تن نمی‌دهند. درمورد همین دختر ۱۱ ساله اهوازی هم تمام اعضای خانواده مخالف این شرط بودند و بزرگان هر دو طایفه سعی داشتند، جریمه مالی برای مصالحه جایگزین کنند.»

هدی کریمی صدر از فعالیت‌های موثر موسسه مردم‌نهاد «آوای زنان ريحانه اهواز» برای توقف فصلیه شدن این دختر ۱۱ ساله یاد می‌کند و می‌گوید: «زینب محمداوی یکی از زنان فعال خوزستان و دبیر کارگروه این موسسه از همان ابتدا به رییس قوه قضاییه نامه‌نگاری کرد. نکته جالب و مهم این بود که ایشان از طریق یکی از مردان خانواده این دختر از این موضوع مطلع شده بود. این نشان‌دهنده میزان ناخرسندی مردان عرب از اجرای این رسم است. خانواده دختر حتی تا ۱۰ میلیارد ریال هم حاضر شدند، جریمه مالی بدهند؛ اما دخترشان فصلیه نشود.»

این فعال حقوق زنان که سال‌ها در شهرهای مختلف استان خوزستان فعالیت کرده است، به یک دغدغه‌خاطر مهم اشاره می‌کند. او می‌گوید تصورات نادرست مرکزنشینان نسبت به عرب‌ها بسیار آن‌ها را می‌آزارد: «تلاش‌های فعالان فرهنگی باعث شده جلوی چندین و چند نهوه و فصلیه طی سال‌های گذشته گرفته بشود. شاید خوب باشد هرجا اقدامی به نتیجه می‌رسد هم به اندازه وقتی اتفاق تلخی می‌افتد، بازتاب رسانه‌ای پیدا کند. خیلی وقت‌ها ما هم از جانب حکومت تحت فشاریم و هم از سوی هموطنان متهم می‌شویم به انفعال؛ درحالی‌که این‌طور نیست و فعالان زن عرب با همه توانشان مقابل این سنت‌ها می‌ایستند.»

فصلیه جریمه‌ای است که زنان عشایر به‌ دلیل خطایی که به دست مردان رخ داده، می‌پردازند. هدی کریمی صدر در پاسخ به این ‌پرسش که چرا علی‌رغم همه این تلاش‌ها این رسم منسوخ نشده است، می‌گوید: «باید بپذیریم که این رسوم قدمتی به اندازه تاریخ دارد. این رسم کاملا منسوخ نشده، اما خیلی کم شده است؛ آن‌قدر که خیلی از زنان و دختران عرب حتی نام سنت‌های نهوه یا فصلیه را نشنیده‌اند. اما این رسم هنوز در برخی از عشایر وجود دارد و به طور کلی از میان نرفته است؛ اما همان‌طوری که گفتم آن‌قدر این عمل شنیع بوده که خودِ قبایل، خودجوش به این نتیجه رسیده‌‌اند که کنارش بگذارند.»

«صادق» یکی از فعالان عرب اهوازی و از منتقدان جدی رسومی همچون فصلیه و نهوه است. صادق در پاسخ به این پرسش که چرا علی‌رغم تلاش‌هایی که از سوی فعالان فرهنگی محلی در خوزستان شده، همچنان در این استان زن‌کشی برای عدم پای‌بندی به سنت نهوه یعنی ازدواج اجباری دخترعمو و پسرعمو رخ می‌دهد، می‌گوید: «زیرساخت‌های اجتماعی موجود در جامعه به برخی زنان عرب آزادی عمل اندکی داده و آن‌ها را به ضعیف‌ترین عضو این جامعه بدل کرده است.»

او به درستی اشاره می‌کند که وقتی از مبارزه زنان با سنت‌ها صحبت می‌کنیم، باید بین زن روستایی و زن شهری و حتی زن شهری که در مناطق برخوردار زندگی می‌کند و زنی که در مناطق کم‌برخوردار و محروم زندگی می‌کند، تفاوت قائل شویم.

این فعال مدنی با اشاره به حاشیه‌نشینان شهر اهواز و دسترسی اندک شهروندان عرب ساکن این مناطق به منابع می‌گوید: «اهواز بزرگترین شهر حاشیه‌نشین ایران است. ضعف‌های قانونی را به فقر و توسعه‌نیافتگی مناطق عرب‌نشین علاوه کنید. این اعتراف صریح مقامات قانونی است که می‌گویند ۹۰ درصد مشکلات در خوزستان به‌صورت عشیره‌ای حل می‌شود؛ این یعنی حاکمیت رضایت دارد که این نظام قبیله‌ای با تمامی کم‌وکاستی‌ها و معضلاتش پایدار باقی بماند. در نبود قوانین کارآمد، مبارزات زنان در زمینه سنت‌های ناقض حقوق زنان سخت به نتیجه می‌رسد.»

صادق از تاسیس موسسات فرهنگی مردم‌نهاد در نیمه دهه هفتاد به عنوان یکی از عوامل موثر در حل مسائل زنان یاد می‌کند و می‌گوید: «در نیمه دهه هفتاد و با گشایش‌های اجتماعی که از پس یک دوره دشوار در کشور به وجود آمد، موسسات مردم‌نهاد زیادی با مشارکت خودِ زنان عرب در خوزستان آغاز به کار کردند. این موسسه‌ها تلاش کردند با آگاهی‌بخشی به زنان و دختران جوان شرایط را تغییر بدهند. بخش زیادی از کم‌رنگ کردن این سنت‌ها در آن دوره اتفاق افتاد.»

این فعال فرهنگی عرب می‌گوید: «زنان در ده‌ها یا صدها روستای اطراف شهرهای اهواز، آبادان و ماهشهر که شهرهای بزرگ استان هستند، از آموزش محروم‌اند. در مناطقی مثل کوی ملاشیه و کوی علوی که در دل کلان‌شهر اهواز واقع شده‌اند، اثری از توسعه‌یافتگی نیست. حتی یک پارک محله‌ای ندارند. هیچ موسسه فرهنگی وجود ندارد که با مردم در تماس باشد. فضا به شدت برای فعالیت فعالان فرهنگی بسته است و هر فعالیتی با نگاه امنیتی دیده می‌شود؛ با تمام این حرف‌ها، همین‌که با جلب توجه رسانه‌ها این اتفاق به مرحله اجرا نرسید، برای ما یک گام روبه‌جلو است.»

مطالب مرتبط:

الهام آزاد: سنت خون بس نماد صلح بوده است

خون بس؛ من فصلیه نیستم

خطر خون‌بس هم‌چنان در کمین دختر ۱۱ ساله اهوازی

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

چطور می‌توانم مطمئن شوم سند دست‌نویس انتقال ملک پدری به مادرم جعلی...

۱۷ خرداد ۱۴۰۰
سوال و جواب حقوقی
خواندن در ۱ دقیقه
چطور می‌توانم مطمئن شوم سند دست‌نویس انتقال ملک پدری به مادرم جعلی نیست؟