جهان

نگاهی به تاریخ تمدن و فرهنگ اویغورها و ترکستان شرقی

درحالی‌که دولت چین با سیاهنمایی، اویغورهای مسلمان را مردمانی وحشی و نیازمند آموزش‌های اجباری معرفی می‌کند، آثار تاریخ دور و نزدیک، نشان از تمدن و فرهنگ آنها در زمینه‌های مختلف دارد.

15.01.2021 - به‌روز رسان : 16.01.2021
نگاهی به تاریخ تمدن و فرهنگ اویغورها و ترکستان شرقی

استانبول/اعظم احمدی، پژوهشگر مسائل سیاسی/خبرگزاری آناتولی

اویغورهای مسلمان برخلاف تبلیغات منفی دولت جمهوری خلق چین که همواره کوشیده است آنها را مردمی غیرمتمدن، رادیکال و تروریست به جهانیان معرفی و کشتار و سرکوب غیرقانونی آنان را توجیه کند، از پیشگامان فرهنگ و تمدن در زمینه‌هایی مانند زمامداری، تولید کاغذ و رسم‌الخط و انتشار و ترجمه کتب مختلف میان مسلمانان به ویژه منطقه آسیای مرکزی بوده‌اند.

اویغورها به همراه هون‌ها و گوک‌ترکها از قبایل بزرگ ترکها به شمار می‌روند. آنها با به ارث بردن امپراتوری گوک‌ترکها در سال 744 میلادی پایه‌های دولت بزرگی را بنا نهادند که در تاریخ آسیای میانه از اهمیتی ویژه برخوردار است. به مانند دیگر ترکها در بین اویغورها نیز، دولت دارای کیانی دوگانه؛ یعنی نیمه‌زمینی و نیمه‌ الهی بود و حاکمان خود را تنها نمایندگان برگزیده «اولوتانری» یعنی خدای متعالی می‌دانستند.

پس ازمرگ قوتلوبیلگه خاقان به دستور پسرش در ستون یادبودی چنین نوشته شد: «آسمان و زمین امر کردند و گوک [خدا] به یکباره او را گرفت». قوت یا کوت یکی ازعناوین الوهی خواقین بود. در برخی منابع اسلامی از ترکها باعنوان «ملت بزرگ» یاد می‌شود که به گروههای مختلف تقسیم شده‌اند؛ بزرگترین آنها اوغوزها هستند که خود شامل دوازده قبیله هستند. بخش‌هایی از اوغوزها، «دوققوز اوغوزلار»، «اویغور» «اوچ اوغوزلار» نامیده شده‌اند.

اویغورها پس از تشکیل دولت‌شان درسال 744 میلادی، بنای شهر جدیدی را در نزدیکی قاراقوروم بنام اوردوبالیق گذاشتند وآن را پایتخت خود اعلام کردند. اوردوبالیق، چون در کنار رودخانه بزرگی واقع بود خیلی سریع به شهری مرفه و بی‌نظیر تبدیل شد و رونق تجار بسیاری یافت. با گسترش دین مانی توسط تجار سغدی در «اوردوبالیق»، چندی بعد این شهرعلاوه بر اهمیت سیاسی، به مرکز دینی مهمی نیز تبدیل شد که تا زمان فروپاشی دولت اویغورها پابرجا بود.

از دیگر شهرهای مهم اویغورها «بارس خان» یا «یوخاری نوشجان» در 250 کیلومتری سمرقند و بین تاشکند و فرغانه بود. محمود کاشغری، معمار بزرگ زبان ترکی، که پدرش نیز متولد «بارس خان» است نام این شهر را برگرفته از خاقان اویغور «سئیس» یا طبق روایت دیگری از اسم «بارس خان» یا همان پسر افراسیاب می‌داند. پس از تصرف بایکند، سمرقند و بخارا توسط سپاه اسلام، پیروان مانی یا مانوی‌ها هم مسلمان و خود جزئی از سپاه آنان شدند.

اندیشمند بزرگ «ابن فقیه»، تمام ساکنان سمرقند را ترکها می‌داند که بیشترشان مجوس و آتش پرست و همچنین در میان زندیق یعنی مانوی هم بودند. البته بخشی از ترکها هم معتقد به بودا بودند، اما اکثرا عقاید شمنی داشتند. روایتهایی نیز درباره تغییر و فروپاشی اخلاقی ترکها بعد از پیوستن به ادیان الهی و غیرالهی جدید وجود دارد، چون این ادیان رابطه آنها با طبیعت را دگرگون کرده بود. 

اویغورهای تورفان یا به عبارتی اویغورهای شرق ترکستان از لحاظ تجاری و کشاورزی بسیار پیشرو بودند. آنها درتولید پنبه و لباسهای پشمی ید طولایی داشتند و از این جهت نسبت به همسایگان از رفاه و ثروت مکفی و بهتری برخوردار بودند. از آنجایی که اویغورهای شرق ترکستان نسبت به دیگر ادیان تساهل و مدارا داشتند، شهرهای خود را به مرکز فرهنگی و دینی پرجنب‌وجوشی تبدیل کرده بودند.

همکاری آنها با چینی‌ها در تبت باعث شد خطری که بوداییان این منطقه، متوجه اویغورها می‌کردند رفع شود. اویغورها همچنین با همکاری چینی‌ها، عصیان ژنرال «آن لوشان» ترک‌تبار را در درون مرزهای چین سرکوب کردند. در نتیجه این همکاری دوجانبه، درهای تجارت بین دو امپراتوری باز شد، ولی اما این همکاری‌ها دائمی نبود و در مواقعی که دولت چین رو به ضعف می‌نهاد، اویغورها به الحاق بخش‌هایی از این امپراتوری به سرزمین‌های تحت سلطه خود می‌پرداختند.

یک سیاح چینی بنام ونگ یانده (Wang-Yande) در سال 981 میلادی مراسم استقبال از سفیر دولت چین در پایتخت اویغورها را چنین روایت می‌کند: «روز پذیرش که فرارسید پسران، دختران و نفرات برگزیده دولت، سوار بر اسبان خود، در جایگاههایی معین قرار گرفتند. در پایان مراسم که با موسیقی فوق‌العاده نیز همراه بود، سفیر چین توسط خاقان اویغور پذیرفته و ضیافت شام بی‌نظیری نیز برگزار شد که تا پاسی از شب ادامه یافت».

اگرچه ونگ یانده در سفر طولانی خود به سرزمین‌های تحت حاکمیت اویغورها مشاهدات خود را با تمامی جزئیات ثبت و نگارش کرده اما چون یک بودایی متعصب بوده است چیزی از دین جدید یعنی اسلام که میان اویغورها پیروان بسیاری یافته بود روایت نمی‌کند. این درحالی است که اسلام از اوایل قرن هشتم میلادی در بین اویغورها رواج یافت. شهرهای واقع در مسیر «راه ابرایشم»، دارای سیستم کشاورزی پیشرفته بودند و از مراکز مهم تجاری به حساب می‌آمدند.

رفت‌وآمد تجار مسلمان زمینه‌ آشنایی اویغورها با دین اسلام را فراهم کرد. با مسلمان‌شدن تجار اویغوری، اسلام به آهستگی در سرزمین‌های مرکزی آسیا رسوخ کرد. گسترش اسلام در شهرهایی چون بئی کنت، بخارا و سمرقند، باعث تضعیف دین مانی دراین شهرها شد. بنابراین مانوی‌ها به سمت مرکز آسیا و شهرهایی چون کوچو، بئش بالیق و تورفان رفتند. دین مانی که در شهر و منطقه تورفان طرفدارانی داشت، با سقوط امپراطوری اویغور، که از بقایای آن دولت «اویغورتورفان» تشکیل شد به جایگاه درخوری دست یافت.

آریستوکرات‌های دولت بزرگ اویغور که به این منطقه پناه آورده بودند، خود را حامل و حامی پیام مانی نیز می‌دانستند. بدین‌ترتیب، دین مانی با تشکیل دولت اویغورِ تورفان توانست به دوران طلایی خود دست یابد، هر چند با گسترش بودیسیم رفته‌رفته دین مانی جای خود را به آیین بودا داد. مرکز بوداییان شهر بخارا بود که به آرامی به پایتخت زمستانی اویغورها یعنی کوچو نیز راه پیدا کرد، اما دیری نگذشت که اسلام به این شهرها نیز نفوذ کرد و موقعیت بودا هم تضعیف شد.

ناگفته نماند که علاوه بر تجار مسلمان، سامانیان نیز برای گسترش اسلام حملاتی به سرزمین اویغورها انجام دادند، چون هنوز آنها را معتقد به دو دین غیرآسمانی مانی و بودا می‌پنداشتند. سامانیان معمولا برای اهداف اقتصادی به سرزمین‌های اویغورها حمله و آنان را به بهانه کافربودن غارت می‌کردند. در اثر جنگ بین طرفین، مانویان سمرقند به شدت سرکوب شدند و رفته‌رفته این شهر به مرکزی برای مسلمانان تبدیل شد.

تاخت‌وتاز سامانیان طولی نکشید و جای خود را به ترکهای "قراخانی" دادند که مجذوب دین اسلام شده بودند. آنها ابتدا سامانیان را از آسیای میانه به عقب راندند و بعد به سراغ اویغورهای تورفان رفتند. چنان جنگی بین کفر و ایمان در این منطقه شروع شد که تاریخ هرگز مانند آن را ندیده بود. ترکهای قراخانی ترویج اسلام در میان ترکهای غیرمسلمان را وظیفه دینی و مقدس می‌پنداشتند و دوره جدیدی ازجهاد علیه کفار به راه افتاد. آنها اولین دولت مسلمان ترکها در آسیای میانه با مرکزیت کاشغر تشکیل و مرزهای اسلام را تا همسایگی چین گسترش دادند.

صدوق بوغراخان که فرماندهی این جنگهای مشهور به «جهادی» را برعهده داشت به عبدالفتاح پسر ابونصرسامانی بابت مجاهدت برای اسلام آوردن ترکهای غیرمسلمان لقب «آلپ تکین غازی» را داد. در پایان این جنگهای دینی که در میان ترکان سابقه نداشت اسلام جای ادیانی مانند شمن، مانی و بودایی را گرفت و شهرهای تحت حاکمیت اویغورها یکی پس از دیگری به دست ترکهای قراخانی افتاد.

همسایگی ایغورها با چینی‌ با سبب آشنایی آنان با کاغذ شده بود. اویغورها پس از گرویدن به دین اسلام، این اختراع مهم بشری را بین مسلمانان رواج دادند. آشنایی آنها با کاغذ و لوازم نوشتن باعث شده بود تا صاحب رسم‌الخط مخصوصی بشوند. به همین دلیل در بین ترکان، اویغورها بیش ازدیگران صاحب آثار نوشتاری بودند. کتاب قوتادغوبیلیک (علم خوشبختی) درباره سنت و فلسفه زمامداری در بین ترکها اثر مهمی است. کتبی مانند «معراج‌نامه»، «تذکره الاولیاء»، «مخزن الاسرار»، «بختیارنامه» و دیگر آثار دینی نیز علاوه بر ترجمه تمام آنها به زبان ترکی، به خط اویغوری نیز تحریر می‌شدند. محمود کاشغری از رواج الفبای اویغوری در بین تمامی ترکان سخن می‌گوید.

اگرچه اویغورها مانند بسیاری از اقوام و قبایل، نیمه کوچ‌نشین بودند ولی یکجانشینی آنان قدمتی بیش از دیگران داشت. آنها با توجه به چنین تاریخی توانستند در دوره خلافت مسلمانان نیز دولتهای خود را تاسیس و تاحدودی استقلال‌شان را حفظ کنند. با ظهور چنگیزخان، اویغورهای خسته از جنگهای ترکهای مسلمان به همکاری با مغول‌ها پرداختند و برای نخستین بار دولت ترک-مغول را تشکیل دادند. رئیس این دولت توسط چنگیزخان منصوب می‌شد.

اویغورها در اردوی مغول‌ها نقش کتابت را برعهده گرفتند و تاثیر به‌سزایی در دولتهای مغول داشتند که اثرات آن را بعد از فروکش‌کردن جنگها در اداره سرزمینهای تازه فتح‌شده میتوان دید. مغولها نیز الفبای اویغوری را به رسمیت شناختند. یاسای چنگیز با الفبای اویغوری نگاشته شد. پس ازمرگ چنگیز، میراث او بین چهار فرزندش تقسیم شد که ترکستان شرقی یا سرزمین اویغورها به جغتای رسید، اما بعد ازحمله تیمور دولت مرکزی در این منطقه فروپاشید. بعد از آن نیز حکومتهای محلی شکل گرفت و میان خان‌های اویغوری تورفان اختلاف افتاد. این اختلافات به جنگهای طولانی منتهی شد و تا سال 1755 ادامه یافت.

چهار سال بعد، یعقوب خان توانست با استمداد ازعثمانی‌ها تاحدودی آرامش را به منطقه برگرداند و خطبه‌ای بنام خلیفه عثمانی خوانده شد. پس ازمرگ یعقوب خان منطقه بار دیگر دچار اعتشاش شد و در سال 1877 ترکستان شرقی به اشغال چینی‌ها درآمد. اویغورها در سال 1933 علیه فشار و سرکوب دائمی چینی‌ها قیام و تاسیس جمهوری اسلامی ترکستان شرقی را در کاشغر اعلام کردند. در سال 1944 نیز جمهوری ترکستان شرقی برپا شد، اما هر دو دولت توسط ارتش سرخ شوروی سرکوب و به ایالت سین جیانگ الحاق شدند. تا اینکه ترکستان شرقی در سال 1955 بطور رسمی به جمهوری خلق چین الحاق شد.

خبرگزاري آناتولي اخبار خود از طريق سامانه مدیریت خبر (HAS) براي مشترکین رسانه‌ای ارسال و فقط بخشي از آنها را خلاصه و در وبسايت خود منتشر ميكند. بنابراين براي دريافت اخبار كامل ما، لطفا تماس گرفته و مشترك شويد!