close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

پروپاگاندا چیست؟ چیزی که احتمالا فکر می‌کنید نیست

۲۷ آذر ۱۳۹۹
رنی هابز
خواندن در ۹ دقیقه
واژه پروپاگاندا در اصل توسط روحانیان کلیساهای کاتولیک مورد استفاده قرار می‌گرفت که مردم جهان «از انجیل بشارت » می‌دادند
واژه پروپاگاندا در اصل توسط روحانیان کلیساهای کاتولیک مورد استفاده قرار می‌گرفت که مردم جهان «از انجیل بشارت » می‌دادند
در اوایل قرن بیستم رسانه‌های جمعی این امکان را برای رهبران و نهادها فراهم کرد که در لحظه به انبوهی از مخاطب دسترسی پیدا کنند.
در اوایل قرن بیستم رسانه‌های جمعی این امکان را برای رهبران و نهادها فراهم کرد که در لحظه به انبوهی از مخاطب دسترسی پیدا کنند.
پروپاگاندا عبارت مناسبی است که می‌تواند احساسات جمع را برانگیزد، آگاهی بدهد و به عمل ترغیب کند.
پروپاگاندا عبارت مناسبی است که می‌تواند احساسات جمع را برانگیزد، آگاهی بدهد و به عمل ترغیب کند.
از وقتی قاسم سلیمانی توسط نیروهای آمریکایی کشته شد جمهوری اسلامی تلاش می‌کند تصویری انسانی از او نمایش دهد. این عکس سال 2018 با فرزندان سربازان کشته‌شده گرفته شده است
از وقتی قاسم سلیمانی توسط نیروهای آمریکایی کشته شد جمهوری اسلامی تلاش می‌کند تصویری انسانی از او نمایش دهد. این عکس سال 2018 با فرزندان سربازان کشته‌شده گرفته شده است

«پروپاگاندا» اصطلاحی است برای توصیف هر پیامی که از آن خوش‌تان نمی‌آید و با آن مخالف‌اید. پروپاگاندا بخش اعظم سخنرانی‌های سیاسی و اطلاع‌رسانی‌های حکومت‌هاست. شاید تمام رسانه‌های خبری در سال انتخابات است. بسا ترانه مشهوری درباره یک معضل اجتماعیِ باشد. هر کس درک متفاوتی از پروپاگاندا دارد و از همین رو بود که «نیل پستمن»، نظریه‌پرداز رسانه، زمانی آن را «خبیث‌ترین واژه» خواند.

پروپاگاندا در کشورهای دموکراتیک و کشورهای اقتدارگرا اشکال متفاوتی دارد.

پروپاگاندا وقتی با نیروی نظامی، خشونت حکومت و سرکوب صداهای مخالف پیوند می‌خورد، واقعا خطرناک می‌شود. اگر هم برای انسانیت‌زدایی و نشان دادن تصویری غیرانسانی از دیگری به کار رود می‌تواند به جنگ، قتل عام و حتی نسل‌کشی منجر شود.

اما برای اینکه بفهمیم پروپاگاندا به راستی چیست باید از سرآغازها شروع کنیم. صدها هزار سال پیش انسان قدرت اجتماعی زبان را کشف کرد. دریافت که یک عبارت مناسب می‌تواند احساسات جمع را برانگیزد، آگاهی بدهد و به عمل ترغیب کند. با کلمه می‌توان واقعیت اجتماعی بنا نهاد و مردم را مجاب کرد که همراه یک‌دیگر عمل کنند.

پروپاگاندا به مثابه تجلی قدرت اجتماعی

کسانی که در کار ترغیب و اقناع دیگران بودند با هر شکل جدید بیان و ارتباط بر دایره مخاطبان خود می‌افزودند و از طریق همین اشکال جدید ارتباط، حفظ اطلاعات در زمان‌ها و مکان‌های مختلف را ممکن می‌ساختند. از اینجا بود که آنان توانستند به انتشار موثر ایده‌ها بپردازند. کنترل نحوه‌ انتشار اطلاعات، اخبار و سرگرمی‌ها، در کنار اقناع بخش بزرگی از مخاطبان با استفاده از نمادهای تاثیرگذار، به ارکان اصلی حفظ اطلاعات بدل شد.

هر شکلی از نهاد و سازمان در عمیق‌ترین لایه خود در پی آن بود که با استفاده درست از نمادها و جذب مخاطبان وسیع، انتشار اطلاعات، مشغولیت‌ها و اقناع کردن‌ها را در کنترل خود داشته باشد. تعریف جا افتاده پروپاگاندا که آن را «گرت جووت» ارائه کرده نیز از چنین تاریخی سرچشمه می‌گیرد. تعریف جووت از پروپاگاندا این است: 

«تلاش عامدانه و سامان‌مند برای شکل دادن ادراک، دست‌کاری کردن شناخت و و هدایت کردن بی‌واسطه رفتار دیگران به منظور دست‌یابی به واکنشی که حتی از مقصود مورد نظر عامل پروپاگاندا نیز فراتر برود.»

اما پروپاگاندا می‌تواند در جامه‌های مختلف، از جمله در قالب فرهنگ، نمودار شود. عوامل پروپاگاندا برای دستیابی به موفقیت باید پیام‌های خود را با تحولات فرهنگی، اجتماعی و فن‌آوری‌های جدید تطبیق دهند. واژه «پروپاگاندا» را نخستین بار کلیسای کاتولیک استفاده کر و مراد از آن «ترویج» و «تبلیغ» مذهبی بود. انجمنی که «پاپ گرگوری پانزدهم» در سال ۱۶۲۲ برای مقابله با ظهور پروتستان‌ها تشکیل داد، «کنگره ترویج ایمان» نام داشت و در زبان لاتین به نام «Propaganda Fide» معروف بود. این پروپاگاندا یا ترویج به موفقیت دست یافت. از طریق روحانیان کاتولیک که به «نشر بشارات نیکو» به مردم دنیا می‌پرداختند.

با پیدایش و رواج روزنامه، مجله، فیلم، بلندگو و رادیو در اوایل قرن بیستم رسانه‌های جمعی این امکان را برای رهبران و نهادها فراهم کرد که در لحظه به انبوهی از مخاطب دسترسی پیدا کنند. خیلی زود، هر کسی که خلاقیت و راهبردی داشت می‌توانست از تمام قدرت رسانه‌های جمعی بهره ببرد.

«ادوارد برنیز»، یکی از پیشگامان روابط عمومی، در سال ۱۹۲۹ برای ترویج سیگار کشیدن بین زنان، جمعی از خانم‌های زیبا را واداشت که سیگار به لب در یک خیابان قدم بزنند. عکس‌های این زنان را به روزنامه‌های سراسر ایالات متحده فرستادند با این شرح که این زن‌ها با دود کردن «مشعل‌های آزادی» به مبارزه با ستمگری برخاسته‌اند. تصاویر تکان‌دهنده بود و بحث‌های زیادی پیش آورد. برنیز بدون اینکه روزنامه‌ای داشته باشد و بدون خرج کردن پولی توانسته بود با ارتباط بصری بین سیگار کشیدن و آزادی، بر افکار عمومی اثر بگذارد. او در ابتدا این کار را پروپاگاندا می‌نامید ولی بعد واژه «روابط عمومی» را جایگزین آن کرد. به این ترتیب، با بهره‌گیری خلاقانه و راهبردی از رسانه‌های جمعی، شکل دادن افکار عمومی ممکن بود.

ممکن است بپرسید که پروپاگاندا چگونه می‌تواند مفید باشد؟ برای کمک به سلامت عمومی و متحد کردن گروه‌های مختلف اجتماعی غالبا از پروپاگاندا استفاده می‌شود. مطمئنا با پیام‌ها و آگهی‌های آموزشی و خدمات عمومی آشنایید. مثلاً در همه‌گیری کرونا مرتب به مردم یادآوری می‌شود: دست‌هایتان را بشویید، ماسک بزنید و در خانه بمانید تا از شیوع بیماری جلوگیری شود. چنین اقداماتی به طور راهبردی با این هدف طراحی شده‌اند که بر رفتار ما تاثیر بگذارند. پروپاگاندای خوب می‌تواند زندگی مردم را نجات دهد.

اما پروپاگاندا، به درستی، شهرت بدی نیز دارد زیرا می‌توانند گمراه‌کننده و مضر باشند. پروپاگاندا ممکن است حقیقت را بگوید، یا نیمی از حقیقت را یا حتی به کلی دروغ بگوید. پروپاگاندا می‌تواند به جنگ، مرگ و نسل‌کشی بینجامد. 

پروپاگاندا متکی به دستکاری افکار عمومی است. به آسانی هم قابل تشخیص نیست زیرا سازندگانش با دقت پیام‌هایی را انتخاب می‌کنند که گاهی به نظر می‌رسد به نفع برخی آرمان‌ها یا ارزش‌ها هستند، در حالی که در واقع علیه آنها و برای زیر سؤال بردن آنها ساخته شده‌‌اند. 

«جیسون استنلی»، استاد فلسفه در «دانشگاه ییل»، بر این باور است که اکثر مردم قادر به تشخیص پروپاگاندای معاصر نیستند چون پروپاگاندا در مرزهای مبهم اطلاع‌رسانی، سرگرمی و اقناع عمومی پنهان شده است.

پروپاگاندا وسیله‌ای حیاتی برای هر نوع حکومتی است و در رژیم‌های اقتدارگرا و دیکتاتوری که حکومت شدیدترین کنترل را بر بسیاری از (اگر نگوییم همه‌) وسایل ارتباطی دارد، می‌تواند مهلک و مخرب باشد. در نظام‌های دموکراتیک، پر.پاگاندا می‌تواند گمراه‌کننده یا صادقانه، مضر یا مفید باشد؛ اما در این نظام‌ها منابع مستقل اطلاع‌رسانی، آزادی بیان و رسانه‌های آزاد هستند که وزنه مهمی برای ایجاد موازنه در برابر پیام‌رسانی حکومتی محسوب می‌شوند.

چگونه پروپاگاندا را تشخیص دهیم؟

چرا مهم است که مردم بیاموزند چگونه پروپاگاندا را تشخیص دهند؟ زیرا محتوای تبلیغات باعث برانگیختن احساسات تند می‌شود، اطلاعات و اندیشه‌ها را ساده و سطحی جلوه می‌هد، امیدها، بیم‌ها و آرزوهای مخاطبان را به بازی می‌گیرد و مخالفان را آماج حمله خود می‌کند.

پروپاگاندا می‌تواند رفته رفته پردازش اطلاعات را به روندی خودکار تبدیل کند و تفکر انتقادی را کنار بگذارد. امروز پروپاگاندا را می‌توان در خبرها و خبررسانی‌هایی یافت که بیش از آنکه اطلاع‌رسان باشند در تلاش برای اقناع هستند. پروپاگاندا را می‌توان در آگهی‌های تبلیغاتی و روابط عمومی‌ها دید که چگونه بر رفتار مصرفی مردم اثر می‌گذارند. می توان در نظام آموزشی دید آنجا که تلاش می‌کند روایتی از تاریخ ارائه دهد که هم‌سو با ارزش‌های صاحبان قدرت است. و می‌توان آن را در هر بعدی از زندگی روزمره دید. چهار ویژگی پروپاگاندا که در زندگی روزمره با آن سر و کار داریم از این قرار است:

به جوش آوردن احساسات

پروپاگاندا با احساسات انسانی، نظیر نگرانی، امید، خشم، نومیدی و همدردی، بازی می‌کند تا مخاطب خود را به سمت هدف مورد نظر سوق دهد. سازندگانِ پروپاگاندای موفق می‌دانند پیام‌های خود را چگونه طراحی کنند که احساسات مردم را برانگیزد و چنان حس هیجانی به آنها دست دهد که جایی برای تفکر انتقادی باقی نماند. با فعال 

با تحریک احساسات، مخاطب جذب پیامِ سازنده پروپاگاندا می‌شود. کدام احساسات برای پدیدآورندگان پروپاگاندا اهمیت دارد؟ ترس، دل‌سوزی، خشم، هیجان، همدردی، نفرت و شباهت. همه این احساسات می‌تواند با استفاده از نمادها، تقویت و تشدید شود.

ساده‌سازیِ اطلاعات و اندیشه‌ها

پروپاگاندا به یاری مردم می‌آید تا تکلیف اخلاقی‌شان را درباره موضوعات و اتفاقاتی که دل‌مشغولی عمده‌ آنهاست روشن کنند. تبلیغات موفق، روایت‌ها و داستا‌هایی ساده را بازگو می‌کند که مردم با آنها آشنا هستند و به آنها اعتماد دارند. برای طبیعی یا «راست» جلوه دادن داستان‌ها غالبا از استعاره و تصویرسازی و تکرار هم استفاده می‌شود. و همین جمله‌های کوتاه جذاب و در یاد ماندنی تفکر انتقادی را کنار می‌زند و به جای آن می‌نشیند. ساده‌ کردن بیش از حد اطلاعات به آگاهی بیشتر یا درک بهتر کمکی نمی‌کند اما این شکل از پروپاگاندا به این دلیل اثربخش می‌شود چون مردم به‌ طور طبیعی می‌کوشند از میزان پیچیدگی‌ها کم کنند.

پاسخ به نیازها و ارزش‌های مخاطب

پروپاگاندایی که با عمیق‌ترین ارزش‌های مخاطب سخن می‌گوید، از فکر عبور می‌کند و مستقیم به دل راه پیدا می‌کند. در واقع از متن و مجرای ضخیم روزمره‌ها نفوذ می‌کند. پروپاگاندای اثربخش با استفاده از پیام‌ها، مضامین و زبانی خاص مستقیما با گروه‌هایی مشخص در جامعه به عنوان بخشی از یک جمعیت ارتباط برقرار می‌کند. مثلا شما را به عنوان عضوی از خانواده‌تان، بخشی از نژاد و قومیت‌تان، بنا به فلان عادت و علاقه‌ای که دارید، یا از راه شخصیت‌های مورد پسندتان یا امیدها و ایده‌هایتان درباره آینده جذب می‌کنند. گاهی هم ارزش‌های جهان‌شمول را بیدار می‌کنند؛ مثلاً وقتی از ژرف‌ترین ارزش‌های انسانی (نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن یا حس تعلق و احساس نسبت به یک مکان) سود می‌جویند. پیام‌هایی که مستقیم به نیازها، امیدها و بیم‌های گروهی خاص اشاره می‌کند، موجب می‌شود که پروپاگاندا جنبه شخصی و مربوط به خود بگیرد. هنگامی که پیام‌ها شخصی می‌شود، توجه مخاطب جلب می‌شود و اطلاعات کلیدی پیام را جذب می‌کند.

حمله به مخالف 

پروپاگاندا می‌تواند به شکل سرکوب سیاسی و اجتماعی استفاده شود و مخالفان را شناسایی و بدنام کند. می‌تواند مشروعیت، ارزش، صحت و حتی شخصیت مخالفان و عقاید آنها را زیر سوال ببرد. از آن‌جا که مردم به‌طور طبیعی جذب ماجراهای جنجالی و مناقشه‌برانگیز می‌شوند، طراحان پروپاگاندا می‌توانند از این دست مشاجره‌ها بهره ببرند و توجه مخاطبان را جلب کنند. پروپاگاندا همچنین می‌تواند در خدمت بی‌اعتبار کردن افراد و نابودی شهرت آنها دربیاید. پروپاگاندا از آن‌جا که می‌تواند گروه‌‌های خاصی را در جامعه هدف بگیرد، قادر است آنها را منزوی کند یا موجب تشدید حس نفرت یا بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت این گروه‌ها شود. واژه‌ها و نمادها می‌توانند حقیقتا خطرناک باشند. پروپاگاندا می‌تواند مشوق مفاهیمی مثل «یا این یا آن» و «ما و آنها» بشود و نگرشی سطحی و ساده‌انگارانه به دست دهد که مانع بررسی اطلاعات و عقاید پیچیده‌تر می‌شود.

مهم است که در مورد فواید و مضرات پروپاگاندا تامل کنیم و ببینیم در هر یک از نظام‌های دموکراتیک، اقتدارگرا و تمامیت‌خواه چگونه عمل می‌کند. در کشورهایی مثل ایران، روسیه، و چین، پیام‌های رسانه‌ای فراوانی به چشم می‌خورند اما تقریباً همه آنها تحت کنترل حکومت هستند.

در یک نظام دموکراتیک، پروپاگاندا در بازار ایده‌های فراوان است و برخورد مردم با ایده‌ها و باورها از طریق آدم‌های مختلف و بازیگران گوناگون صورت می‌گیرد. تهدید و اجبار و نیروی نظامی جایی در پروپاگاندا ندارد. سازندگان پروپاگاندا بیش‌تر از راه برانگیختن احساسات تند، ساده‌انگاری، حمله به مخالفان و پرداختن به امیدها و رویاهای مردم آنها را به سوی اهداف مورد نظرشان جلب می‌کنند. مردم اما آزادند که قبول یا رد کنند؛ هرچند که برای تفسیر و تحلیل پیام‌های دریافتی باید چندین راهبرد گوناگون را به کار بگیرند. از عمده‌ترین این راهبردها می‌توان به شناسایی هویت پیام‌دهنده، هدف پیام و منظر پیام اشاره کرد. شهروند بودن در یک جامعه دموکراتیک ایجاب می‌کند که اطلاعات، مشغولیت‌ها و استدلال‌های روزمره را بررسی انتقادی کنید.

* برای واژه پروپاگاندا در فارسی برابرهایی همچون «تبلیغات»، «تبلیغات سیاسی»، «جوسازی»، «شعار» و «ترویج مسلک سیاسی» پیشنهاد شده است اما هیچ یک اقبال عمومی نیافته و فارسی‌زبانان همچنان خود این واژه را بیش از برابرهایش به کار می‌برند. از این رو در ترجمه حاضر نیز واژه پروپاگاندا به همین شکل آمده است.

 

مطالب مرتبط:

آموزش هولوکاست در یک رسانه ایرانی: چرا که نه؟

پیام اخوان؛ از دادگاه جنایت جنگی یوگسلاوی و پرونده نسل‌کشی در میانمار تا عدالت در ایران

ایران‌وایر و موزه یادبود هولوکاست ایالات متحده، یک همکاری بی‌نظیر

آموزش هولوکاست در یک رسانه ایرانی: چرا که نه؟

مستند «درویش کُرکوت»؛ مسلمان بوسنیایی، قهرمان هولوکاست

 درویش کورکوت؛ ادیب مسلمانی که برای نجات میراث یهودیان زندگی خود را به خطر انداخت

جمهوری اسلامی و دستگاه پروپاگاندا؛ نماز جمعه

 

 

ثبت نظر

بلاگ

روایت‌های زندان؛ از تجاوز جنسی تا صیغه و ملاقات‌های شرعی

۲۷ آذر ۱۳۹۹
روایت‌های زندان
خواندن در ۹ دقیقه
روایت‌های زندان؛ از تجاوز جنسی تا صیغه و ملاقات‌های شرعی