«تابلو» یک صفحه مجازی از سمت اتحادیه طلافروشان است که تمامی مغازههای طلافروشی باید با خرید اشتراک، از خدمات این تابلو شامل قیمت لحظهای طلا و سکه و دلار و یورو استفاده کنند و مبنای خرید و فروش آنها این تابلو است.
آقای منوچهری طلای آبشده را هم این طور تعریف میکند: «عیار عرفی و رایج و مرسوم برای خرید و فروش طلا در ایران ۱۸ است و طلای آبشده یک فلز زرد رنگ است که کارگاههای سازنده طلا، برای ساخت زیورآلات از آن استفاده میکنند.»
به گفته آقای منوچهری مردم این روزها برای سرمایهگذاری به سمت خرید طلای آبشده آمدهاند: «چون این طلا ساخته نشده است و اجرتی به طلای آبشده تعلق نمیگیرد. این روزها مردم عادی هم برای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند.» headtopics.com
آقای منوچهری در ادامه صحبتهایش میگوید: «من نزدیک ۴۰ سال است که در همین مغازه مشغول خرید و فروش طلا هستم. این میزان بیثباتی و نوسان را هیچ وقت تجربه نکرده بودم. تا کمتر از یک سال پیش، نوسان قیمت طلا به ۵ هزار تومان روی هر گرم در هفته هم نمیرسید، اما حالا تقریبا از صبح تا شب حدود۴۰ هزار تومان هر گرم طلا رشد قیمت دارد.
افزایش لحظه به لحظه قیمت سکه و طلا، بازار زرگرها را دچار التهاب کرده است. خریداران و فروشندگان به صورت لحظهای قیمت را چک میکنند و با استرس خرید و فروش میکنند. دیگر بنکداران طلا و سکه در بازار تهران قبول نمیکنند که معاملات با کارت بانکی انجام شود و مشتریان یا باید پول نقد همراه داشته باشند و یا با چک بانکی تضمینی خرید کنند.«تا سه هفته پیش، اگر کسی ۵۰ تا سکه هم میخواست، ما یک زنگ میزدیم و قیمت را فیکس میکردیم و تا شب پول را واریز میکردیم. اگر قیمت سکه هم بالا و پایین میشد، دیگر هیچ کدام از طرفین اعتراضی نداشتند. الآن شما بگو ۱۰ تا سکه، پولت هم نقد باشد یا بهت نمیفروشند یا اگر کسی بفروشد ۲۰۰ هزار تومان بالاتر از تابلو میفروشد. طلاها هم وضعیت بهتری ندارد.» اینها بخشی از صحبتهای آقای «منوچهری» است که یک حجره کوچک در بازار طلافروشان تهران دارد و طلای آبشده میفروشد.
«تابلو» یک صفحه مجازی از سمت اتحادیه طلافروشان است که تمامی مغازههای طلافروشی باید با خرید اشتراک، از خدمات این تابلو شامل قیمت لحظهای طلا و سکه و دلار و یورو استفاده کنند و مبنای خرید و فروش آنها این تابلو است.
آقای منوچهری طلای آبشده را هم این طور تعریف میکند: «عیار عرفی و رایج و مرسوم برای خرید و فروش طلا در ایران ۱۸ است و طلای آبشده یک فلز زرد رنگ است که کارگاههای سازنده طلا، برای ساخت زیورآلات از آن استفاده میکنند.»
به گفته آقای منوچهری مردم این روزها برای سرمایهگذاری به سمت خرید طلای آبشده آمدهاند: «چون این طلا ساخته نشده است و اجرتی به طلای آبشده تعلق نمیگیرد. این روزها مردم عادی هم برای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند.»
آقای منوچهری در ادامه صحبتهایش میگوید: «من نزدیک ۴۰ سال است که در همین مغازه مشغول خرید و فروش طلا هستم. این میزان بیثباتی و نوسان را هیچ وقت تجربه نکرده بودم. تا کمتر از یک سال پیش، نوسان قیمت طلا به ۵ هزار تومان روی هر گرم در هفته هم نمیرسید، اما حالا تقریبا از صبح تا شب حدود۴۰ هزار تومان هر گرم طلا رشد قیمت دارد. به همین دلیل هم من و هم همکاران سکهفروشم دیگر قبول نمیکنیم که مشتری روی دستگاه پوز بانکی کارت بکشد، چون پولش فردا به حساب میآید و فردا معلوم نیست قیمت چهقدر بالا رفته است و چه اتفاقی افتاده است.»
او در پایان صحبتهایش به موضوع تلختری اشاره میکند و میگوید: «برای هر کاسبی مشتری داشتن برکت است، اما این روزها سکهفروشها و طلافروشها از ترس این که از بالا رفتن قیمت جا بمانند جرات نمیکنند فروش زیادی داشته باشند. الآن شما اگر ۵۰ تا سکه بخواهی، گیر نمیآید. از ۱۰ تا سکهفروش هم نمیتوانی ۵۰ تا سکه را جور کنی. وضعیت همینطور ادامه پیدا کند تا هفته آینده طلای خام و آبشده هم دیگر پیدا نمیشود.»
«سمیرا» کارمند است و یکی از افرادی که راهی بازار زرگرها شده است تا طلای آبشده بخرد. او میگوید: «راستش حقوق کارمندی من تمام و کمال، تقدیم صاحبخانه میشود.» او تعریف میکند که دو سال پیش از همسرش جدا شده است و پولی را که بابت مهریه گرفته بوده، همراه یک مقدار پسانداز ماهانهاش گذاشته بوده است: «هر ماه با سودی که از آن میگرفتم زندگی میکردم، اما با این که آدم خیلی اهل حسابی و کتابی هم نیستم، در یک سال گذشته به وضوح متوجه بیارزش شدن پولم شدم و به پیشنهاد همکارم پولم را از بانک در آوردم که طلای آبشده بخرم.» او توضیح میدهد که پسانداز اندکش کفاف خرید ماشین و خانه و ملک را نمیدهد: «پول من که آنقدر نیست که بتوانم زمین یا حتی ماشین بخرم، برای همین برای جلوگیری از این که پولم از بین نرود و بیارزش نشود، بهترین گزینه خرید طلای متفرقه یا آبشده بود.»
طلای متفرقه، طلاهای ساختهشده دست دوم است که طلافروشان به قیمت طلای خام از مردم میخرند و با درصد ناچیزی آن را به دیگران میفروشند که هم قابل استفاده است و هم با توجه به این که اجرت کاملی برای آن پرداخت نمیشود، گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری است. البته این کار بر حسب قانون اتحادیه طلافروشان جرم است و طلای متفرقه باید آب شود و طلافروشان حق فروش آن به صورت قانونی را ندارند.
سمیرا توضیح میدهد که همین پروسه به ظاهر ساده تبدیل پول به طلا، ۴ روز طول کشیده است: «نزدیک به ۸۰ هزار تومان در این ۴ روز به قیمت هر گرم طلا اضافه شد. ۲ روز درگیر این بودم که پولم را از بانک بگیرم که اول موافقت نمیکردند و بعد هم که پذیرفتند ۲۴ ساعت طول کشید تا پولم را برایم واریز کنند و من از همه جا بیخبر با معرفی یک آشنایی به بازار رفتم برای خرید طلای آبشده و متوجه شدم فقط پول نقد میگیرند و یا چک بانکی تضمینی، که دیگر به بانک نمیرسیدم و روز چهارم با چک بانکی موفق به خرید طلا شدم.» او در پایان صحبتهایش میگوید: «واقعا تو این مملکت همراه همیشگی همه، سردرگمی هست. من سرمایهام را طلای آبشده خریدم، اما واقعا نمیدانم از این ماه باید اموراتم را چهطور بگذرانم. نه دلم میآمد پولم توی بانک میماند که با این حجم از تورم، هر روز بیارزشتر میشد، و نه الآن هم که طلا خریدهام میدانم چهجوری ازش خرج روزمرهام را در بیاورم.»
آقای «شجاعی» سالهاست که در یکی از مجتمعهای تجاری مطرح شرق تهران مغازه طلافروشی دارد. این روزها اما حال و روز خوبی ندارد. میگوید: «یک موقعی اسم شغل ما طلافروشی بود، ولی الآن واقعا شغل ما طلانفروشی است. هم به این خاطر که واقعا با طلای گرمی یکمیلیونوسیصدوپنجاههزار تومان که با احتساب اجرت و مالیات بر ارزش افزوده و سود مغازه حدودا گرمی یک میلیونوهشتصد هزار تومان میشود، مشتری پیدا نمیشود. از طرف دیگر با این نوسان قیمت، که هر روز قیمت طلا بالا میرود، ما هر چیزی بفروشیم، اگر در همان لحظه طلای آبشده به جایش نخریم، فردایش ضرر کردهایم و باید برای جنس خودمان که فروختهایم، پول بیشتری از آنچه گرفتهایم، بپردازیم.» او در ادامه میگوید: «باور کنید هیچ طلافروشی در یک سال گذشته سود نبرده است؛ به این دلیل که هر کس هر تعداد مشتری که داشته، بالاخره با این قیمتها، مشتریهایش کم شده است. از طرفی این کار شغل ما است، بنابراین، زندگیمان از این راه میگذرد. نمیتوانیم هر چیزی میفروشیم سریعا طلایش را بخریم و به جایش بگذاریم. زمان هم که میگذرد دیگر نمیتوانیم با پولی که گرفتیم اصل طلایمان را که همان سرمایهمان است، سر جایش بگذاریم. از همین پول، خرج زن و بچهمان را میدهیم. دارایی و شارژ پاساژ و برای مستاجرین اجاره مغازه هم از همین راه تامین میشود. این نوسان و افزایش قیمت طلا اصلا به نفع مغازهدار نیست و باعث میشود ما با وجود ۱۲ ساعت کار در روز، هر روز سرمایهمان کمتر و کوچکتر بشود.»
خانم «نیساری» معلم بازنشسته است و از دو هفته قبل که سنواتش را گرفته است، تمام پولهایش را در چند مرحله سکه خریده است. او در این مورد میگوید: «راستش از صحبتهای یک کانال تلگرامی، به این نتیجه رسیدم که پولم را سکه بخرم و الآن هم ناراضی نیستم. با قیمت ۱۲ میلیون و هفتصد هزار تومان، من سکه امامی ۸۶ خریدهام و الآن قیمتش پانزده میلیون و ۳۰۰ تومان است.» سکه امامی ۸۶ به سکهای گفته میشود که از سال ۱۳۷۰، با تصویر بنیانگذار جمهوری اسلامی ضرب شده است و به سکه طرح جدید معروف است و ۱۳۸۶ تاریخی است که از آن سال به بعد، ضرب سکه هر سال، با همین تاریخ انجام شد و برای خرید و فروش به سکه تاریخ ۱۳۸۶ پول ضرب تعلق میگیرد و به سکههای ماقبل از آن پول ضرب تعلق نمیگیرد.
خانم نیساری با وجود این که در مدت اندکی سود کرده و سرمایهاش افزایش یافته، اما از دست فروشندگان سکه ناراضی است: «امان از دست این سکهفروشها که همه سود را برای خودشان میخواهند. اسمش این است که از روی تابلویی که دارند خرید و فروش میکنند، اما ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان بالای قیمت تابلو سکه را به من فروختند و ۳۰۰ هزار تومان هم زیر قیمت تابلو سکه را میخرند و استدلالشان این است که نوسان قیمت زیاد است و تابلو زود به زود قیمتش تغییر میکند و بالا میرود. ما اگر روی قیمت تابلو خرید و فروش کنیم به اصطلاح جا میمانیم و ضرر میکنیم.»