close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

سرنوشت تلخ دختر نوجوانی که از خانه گریخت

۱۷ آبان ۱۳۹۹
ماهرخ غلامحسین‌پور
خواندن در ۶ دقیقه
شیما صباگردی مقدم بعد از سه بار گریختن از خانه و اعتیاد به مواد مخدر، ربوده شد و سپس به قتل رسید.
شیما صباگردی مقدم بعد از سه بار گریختن از خانه و اعتیاد به مواد مخدر، ربوده شد و سپس به قتل رسید.
مقام‌های ایران با وجود هشدارهای متعددی که درباره فرار دختران از خانه می‌دهند از ارائه آمار دقیق در این باره سرباز می‌زنند.
مقام‌های ایران با وجود هشدارهای متعددی که درباره فرار دختران از خانه می‌دهند از ارائه آمار دقیق در این باره سرباز می‌زنند.

ویدئویی از پدر یک دختر نوجوان که ماجرای ناپدید شدن فرزندش و احتمالا قتل او به دست یک توزیع‌کننده مواد مخدر را شرح می‌دهد در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود.

***

«شیما صباگردی مقدم»، چهارده سال و اندی داشت و تنها فرزند خانواده و عزیزدردانه پدر و مادرش بود. این خانواده در محله نارمک تهران زندگی می‌کرد.

اما شیما، از سر کنجکاوی یا اتفاق، به تشویق یکی از دوستانش به سوی مواد مخدر جذب شد. پدر و مادرش پس از اینکه این موضوع را فهمیدند او را نزد روانپزشک بردند و بعد او را خانه محبوس کردند.

آن طور که پدر شیما، «احمد صباگردی مقدم»، بعدها به «رکنا» گفت، دخترش بار اول که از خانه گریخته بود مدتی را در خانه یکی از دوستان نوجوانش سپری کرد که پدرش در ارتباط با جرایم مواد مخدر اعدام شده بود.

به هر روی، شیما برای بار دوم از خانه پدری می‌گریزد و وقتی او را پس از مدتی پیدا می‌کنند و به خانه بازمی‌گردند کاملا به ماده روانگردان «شیشه» آلوده شده است.

شیما برای بار سوم هم از خانه گریخت. جست‌وجوهای خانواده برای یافتن او دوباره شروع شد و این بار مژدگانی صد میلیون تومانی نیز اعلام شد. پدر شیما نیز با انتشار ویدیوهایی خطاب به دخترش گفت چشم انتظار بازگشتش به خانه است و هر خطایی از او سر زده باشد هم برایش مهم نیست.

اما این بار شیما نمی‌توانست صدای پدر را بشنود. او جان باخته بود و سرانجام یک نفر ربودن و مرگ او را برعهده گرفت.

شیما تنها دختری نبود که از خانه گریخت. آمار مربوط به این موضوع هر ساله روندی افزایشی نشان می‌دهد. مثلا تعداد «فرار دختران» که در سال ۱۳۹۵به اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی گزارش شد کمی بیش پنج هزار مورد بود. اما این آمار فقط در شش ماه نخست ۱۳۹۶ به بیش از سه هزار نفر رسید.

مقام‌های ایران با وجود هشدارهای متعددی که درباره فرار دختران از خانه می‌دهند از ارائه آمار دقیق در این باره سرباز می‌زنند.

«نیما ستارزاده»، روانشناس بالینی، به ایران وایر می‌گوید ماجرای شیما یک مورد استثنایی نیست و موارد مشابه دیگری نیز روی می‌دهد.

به گفته این روانشناس، کودکان در سنین ۱۳ تا ۱۸ سالگی بحرانی‌ترین دوران زندگی را تجربه می‌کنند و احتمال گرایش به سمت مواد مخدر بیش از هر دوره دیگر زندگی در آن‌ها نمودار می‌شود.

ستارزاده می‌گوید: «کودک در این دوره در پی یافتن هویت مستقل است و تلاش می‌کند از خانواده فاصله بگیرد و به سمت دوستانش برود. اگر دوستی که به سمت او رفته زمینه اعتیاد یا آشنایی با مواد مخدر داشته باشد، احتمال اعتیاد این کودک هم افزایش می‌یابد.»

پدر شیما گفته است که دخترش در شبی که خانه را ترک کرد، در ساعت‌های اولیه از یک مغازه اسباب‌بازی فروشی نزدیکی پایانه بیهقی به مادرش تلفن زد اما بی‌تاب بود، گریه می‌کرد، به  اصرارهای مادرش توجهی نکرد و در نهایت تلفن قطع شد.

نیما ستارزاده با اشاره به اینکه والدین به طور طبیعی در شرایط مشابه ممکن است به شدت خشمگین باشند می‌گوید : «طبیعی است که دور باطل و سختی که فرزند نوجوانشان آن‌ها را درگیر کرده از مرحله نخست فرار تا قضاوت و طعنه‌ها و کنایه‌های جامعه اطراف و دلشوره‌هایی که ممکن است یک والد متحمل شود، تا فرار دوباره اش، آن‌ها را خسته و پریشان کرده باشد، اما باید نهایت تلاششان را برای بازگردان نوجوان فراری به خانه ایی که امن‌ترین جای جهان است انجام بدهند چون کودکی که به دام اعتیاد کشیده شده به شدت در مقابل افراد غریبه آسیب‌پذیر است.»

پدر شیما می‌گوید تصاویر دوربین‌های مداربسته پایانه بیهقی و اطراف میدان آرژانتین بعدا نشان داد که دخترش بعد از تماس تلفنی با خانه، روی نیمکت‌های سالن ترمینال نشسته بوده و در حال گریه بوده است که مرد میانسالی به او نزدیک می‌شود.

این مرد که بعدا هویتش «بهلول ا.» اعلام شد در نهایت آن دختر نوجوان را با خود همراه می‌کند و از ترمینال بیرون می‌روند.

پدر شیما از همان روز نخست گم شدن دخترش و با پرس و جوها و پیگیری‌اش به این نتیجه می‌رسد که عامل ربودن دخترش یک مرد میانسال است که به گفته مغازه‌داران پایانه بیهقی، کارش شکار دختران تنهاست.

مشخصات این فرد بعدها این گونه اعلام می‌شود: بهلول، معروف به «حاج محمود»، ۶۲ ساله و متولد کلیبر آذربایجان شرقی.

با شکایت پدر شیما، پلیس آگاهی این شخص را بازداشت می‌کند. اما او در جریان بازجویی می‌گوید فقط شیما را به عنوان مسافر، از ترمینال به نظام‌آباد برده و او آنجا پیاده شده است. به این ترتیب، مظنون به علت فقدان شواهد آزاد می‌شود.

شواهد نشان می‌دهد در همان زمانی که این شخص در پلیس آگاهی منکر اطلاع از سرنوشت آن دختر داشت، شیما در خانه‌اش محبوس بود.

نیما ستارزاده، کارشناس روانشناسی بالینی، می‌گوید «فردی که به مواد مخدر وابستگی دارد خصوصا اگر کم‌سن باشد با ترس‌ها و مشکلات عدیده‌ای روبه‌روست. او قدرت مقاومتش را از دست داده و دچار یک میل فلج کننده می‌شود و در مقابل هر کسی که نیازش را مرتفع کند کوتاه می‌آید. او قادر به حمایت از جسمش نیست و ممکن است خودش را در معرض خطراتی جدی قرار دهد.»

به هر روی پلیس آگاهی با وجود شهرت مظنون به ربودن دختران تنها اقدام به تفتیش خانه او نمی‌کند.

با پیگیری‌های بعدی پدر شیما، بخش دیگری از پلیس آگاهی بار دیگر همان مظنون قبلی را بازداشت می‌کند. او این بار اعتراف می‌کند که شیما برای دو هفته در خانه‌اش ساکن بود اما یک روز بی‌خبر آنجا را ترک کرد.

این بار نیز مظنون پرونده بعد از چهل روز بازداشت با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

پدر شیما در ادامه تلاش‌هایش برای یافتن دخترش، این بار با انتشار ویدئویی از مردم و مسئولان قضایی درخواست می‌کند صدایش را بشنوند.

سرانجام بهلول برای سومین بار بازداشت می‌شود و این بار اعتراف می‌کند جسد این نوجوان را در شهرستان کلیبر به خاک سپرده است.

برخی رسانه‌ها گزارش داده‌اند بهلول فقط گفته است یک روز متوجه مرگ شیما در خانه‌اش می‌شود و چون ترسیده بود جسد او را با خودرویش به کلیبر منتقل و آنجا دفن کرد. اما پدر شیما می‌گوید بهلول «قتل» را پذیرفته است.

جست‌وجوهای ماموران برای یافتن بقایای جسد در محلی که مظنون گفته نیز به نتیجه نرسید.

احمد صباگردی مقدم می‌گوید در خانه بهلول کفش‌های کودکانه و دخترانه کشف شد و یکی از همسایگان نیز از شنیدن صدای فریاد یک زن در خانه او و شکسته شدن شیشه خبر داد.

پدر شیما ویدئوی دیگری منتشر کرده که گریان توضیح می‌دهد چگونه پس از ماه‌ها جست‌وجو سرانجام با خبر مرگ تنها فرزندش مواجه شده و حتی به جنازه او هم دسترسی پیدا نکرده است.

نیما ستارزاده توصیه می‌کند والدینی که نوجوان معتاد دارند به جای سرزنش و تحقیر او تلاش کنند موانعی را که بر سر ارتباط عاطفی‌شان قرار دارد از میان بردارند.

او می‌گوید: «به او محبت کنید. اما محبت کردن به معنای دادن امتیازهای مالی نیست. تا آنجا که ممکن است جنجال راه نیندازید و به هیچ وجه او را سرزنش نکنید و به یاد داشته باشید که بحث‌های طولانی و فرساینده با نوجوان کار را دشوارتر می‌کند. بردبار باشید و بدانید که برای حل این مشکل نباید در پی نتیجه سریع و کوتاه مدت باشید. و حتما از مشاور کمک بگیرید.»

ثبت نظر

گزارش

کرونا در ایران؛ سه روز تا تعطیلی گسترده کرونایی

۱۷ آبان ۱۳۹۹
پویان خوشحال
خواندن در ۶ دقیقه
کرونا در ایران؛ سه روز تا تعطیلی گسترده کرونایی