در طول دو روز گذشته ماجرای کتک خوردن و اعترافات تلویزیونی «بهاره چشمبراه» موسوم به «دختر آبادان» بیش از سایر اخبار در فضای مجازی تکرار شده است. گزارش زیر درباره ماجرایی است که در فضای مجازی به ماجرای «دختر آبادان» مشهور شد.
***
روز پنجشنبه یکم آبان ماه ویدیویی توسط «داریوش معمار»، نویسنده و روزنامهنگار ساکن آلمان، در توییتر منتشر شد که واکنش گسترده مخاطبان این شبکه اجتماعی را در پی داشت.
تصاویر این ویدیو که تا کنون قریب به دههزار بار بازنشر شده است، دختری را با صورت خونین و افتاده بر زمین نشان میدهد که توسط دو زن و یک مرد جوان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، یکی از زنهای حاضر روی بدن دختر گرفتار نشسته و زن دوم با دستش ضربههای پی در پی به سر و صورت دختر خونآلود فرود میآورد و موهای او را میکشد. در بخش دیگری از ویدیو، فردی که گفته میشود کارمند حراست پالایشگاه آبادان است و برای رسیدگی به اوضاع، با لباس فرم و باتوم و تجهیزات در محل درگیری حاضر شده است، ابتدا پای پوشیده با پوتینش را روی سینه زن زخمی گرفتارشده که توان تکان خوردن ندارد، میگذارد و دقایقی بعد برای دقایقی سینههای زن را لمس میکند.
گفته میشود مامور حراست مورد نظر با نام «مهدی کاظمی» روز بعد از این ماجرا بازداشت و روانه زندان شده است و پس از آن بود که روابط عمومی وزارت نفت اعلام کرد که از کار بر کنار شده است.
داریوش معمار درباره انتشار این ویدیو به «ایرانوایر» میگوید «روز چهارشنبه یکی این ویدیو را که از سوی آقای «سعید حافظی»، روزنامهنگار آبادانی، منتشر شده بود در یک گروه واتسآپی محلی دیده و آن را برایش ارسال کرده است و او علیرغم آن که شدیدا تحت تاثیر ویدیو قرار گرفته، از آنجایی که جزییات ماجرا را نمیدانسته، از انتشار آن سرباز زده است.» اما یک روز بعد به اطلاعاتی دست مییابد که تصمیم میگیرد ویدیو را در توییتر بازنشر کند:
«روز بعد از همان دوست ارسالکننده شنیدم که دختری که قربانی مراوداتی با "احمد جهاننژادیان" بوده در مراجعه به منزل او هم کتک خورده و هم آزار دیده و هم بازداشت شده است و حالا در حال پروندهسازی علیه او به جرم سرقت مسلحانه هستند و همین شد که مصمم شدم ویدیو را منتشر کنم.»
به گفته افراد محلی، «احمد جهاننژادیان» دارنده یک تیم فوتسال و اصالتا از اهالی روستای لیکک از توابع شهرستان بهمئی و از خانواده شهداست. برادر دیگر او رئیس امور غلات و بازرگانی و خودش نیز در حال حاضر مدیر فضای سبز پالایشگاه آبادان است.
داریوش معمار که نگران سوء استفاده و اعمال نفوذ جهاننژادیان بوده است، ویدیو را منتشر میکند و این ویدیو به سرعت از صفحه این کاربر به گوشه و کنار شبکههای اجتماعی راه پیدا کرد: «به طور طبیعی اطلاعات پراکندهای در مورد این خانم یا خانواده جهاننژادیان دریافت کردم و در این اثنا متوجه شدم که این خانم خودشان ده سال سابقه کار در پالایشگاه دارد. و برادرش نیز به عنوان پیمانکار مشغول به کار بوده است که با فشار آقای جهاننژادیان از کار اخراج شده است. همه این اخبار پراکنده نشان میداد که او به هر دلیل توسط آقای جهاننژادیان تحت فشار بوده است.»
معمار میگوید تلاش کرده است تا شرح ماوقع را از خانم بهاره چشمبراه بپرسد، اما متاسفانه او روز گذشته به بهانه رسیدگی پزشکی در «بیمارستان شرکت نفت آبادان» تحت مراقبت بوده است.
در مورد ماجرای بهاره چشمبراه چند روایت متفاوت وجود دارد، از احقاق حق برادر اخراجشده و فرار از یک رابطه ناخواسته گرفته یا پس گرفتن یک کولر تا بارداری و تجاوز که هر کدام از این گزینهها بارها رد و یا تایید شدهاند.
معمار در خصوص انتشار اخبار متفاوت درباره او میگوید: «آنچه در دقایق اولیه به من گفته شد این بود که او توسط آقای جهاننژادیان اغفال و باردار شده، ولی بچه را از دست داده و تحت فشار این ماجراها تحت درمانهای روانپزشکی قرار گرفته و متاثر از همین فشارها به درب منزل آقای جهاننژادیان مراجعه کرده است. البته من نمیتوانم صحت و سقم آنچه را شنیدهام، تایید یا رد کنم. روز بعد روایت دیگری مطرح شد و این بود که خانم بهاره از سوی آقای جهاننژادیان تحت فشار بوده برای ادامه رابطهای که دختر مایل به آن نبوده است، به همین دلیل هم به منزل او مراجعه کرده تا جریان را با همسرش در میان بگذارد که در هر دوی این اخبار رسیدن به نقطه اطمینان در شرایط فعلی ممکن نیست، چون شاید تکذیب خانم از سر فشار باشد.»
از آنجایی که او و خانوادهاش به جز در مقابل دوربین صدا و سیما، مستقیما با هیچ رسانه مستقل دیگری وارد گفتوگو نشدهاند، نمیتوان اظهارات طرحشده توسط چند منبع متفاوت را رسما رد یا تایید کرد، اما میتوان از شواهد موجود فهمید که بهاره تحت فشار بسیار بوده، به او ستم شده و قربانی یک ماجرای پیچیده شده است.
معمار یک روز بعد از انتشار ویدیوی اصلی، در توییت دیگری نوشت دختر آبادانی را شبانه برای ضبط اظهاراتش به خانه احمد جهاننژادیان برده و او را تحت فشار گذاشتهاند تا بگوید که حالت عادی نداشته است، همچنین از او خواستهاند که درباره رفتار جنسی مرد حرف نزند و در مورد مامور حراست نیز رضایت بدهد.
به نظر میرسد انکارهای مکرر او در مقابل دوربین صدا و سیما تحت فشار اعترافگیری و اقناع افکار عمومی ثبت و ضبط شده و عملا در مورد ماجرای این زن، مفهوم و جایگاه قربانی و آزارگر توسط قرائت دولتی و رسمی، جا به جا شدهاند.
بهاره چشمبراه بعدتر در ویدیویی که در تلویزیون دولتی ایران منتشر شد و چهرهاش را پوشانده بودند، گفت که باردار نیست و نمیداند که رسانههای خارجی چه میگویند. او در ادامه رو به دوربین میگوید دارد ماجرا را از مجرای قانونی پیگیری میکند و از حمایت خانوادهاش برخوردار است.
چند ساعت بعد، دادستان آبادان اعلام کرده است که کسانی که فیلم ضرب و شتم این زن در آبادان را منتشر کردهاند، شناسایی و دستگیر خواهند شد.
پس از آن بود که رسانه رسمی در خدمت خانواده جهاننژادیان قرار گرفت. دوربینهای متفاوتی در حمایت از این خانواده به منزل آنها سرک کشیدند. دختر کتکخورده در نقش مجرم و با لحنی سرشار از پشیمانی در مقابل دوربین حاضر شد و پدر بهاره چشمبراه مقابل دوربین اذعان کرد که دخترش قرص مصرف میکند و مشکل روانی دارد.
داریوش میگوید در جریان ویدیو نکته ظریفی وجود دارد که از چشم اغلب مخاطبان دور مانده است: «جایی در ویدیو پسر جوان میگوید من او را زدم. مادر میگوید خفه شو و برای اثبات این که پسرش در اوضاع آن دختر دستی نداشته است، جلوی دوربین دوباره شروع میکند به ضربه زدن. به هر حال آنچه مسلم است این است که ویدیوی مذکور از سوی نزدیکان آقای مدیر گرفته شده و تصور نمیشده است، نتیجه عکس در پی داشته باشد.»
آن روز طرفین ماجرا به مراجع قانونی منتقل میشوند. از این لحظه به بعد پروژه تخریب قربانی و جایگزین کردن او در نقش «سارق مسلح» یا کسی که جان خانواده جهاننژادیان را به مخاطره انداخته است، آغاز میشود.
ویدیوی دیگری از بازسازی صحنه درگیری در منزل منتشر شده است که همسر جهاننژادیان تاکید میکند خانم چشمبراه با شوکر، اسید و چاقو به آنها حمله کرده، چاقویش را زیر گلوی دختر کوچکشان گذاشته و تهدید کرده است که پول و طلا و جواهراتتان را تحویل دهید.
در ویدیوی دیگری قربانی توضیح میدهد به خانه احمد جهاننژادیان رفته است تا برای همسر آقای مدیر توضیحاتی دهد. در ادامه همین ویدیوست که پدر بهاره او را بیمار روانی خطاب میکند که قرصهای اعصاب و روان مصرف میکرده است.
داریوش معمار میگوید نکته غمانگیز ماجرا بعد از اظهارات بهاره اینجاست که هیچکس به فشارهایی که در جریان این ماجرا، قربانی را به جایی رسانده است که به مصرف قرص بیفتد، اشارهای نمیکند در حالی که به خاطر همین رابطه بوده که او سر و کارش به دارو افتاده است.
به گفته معمار، وجود تناقضات فراوان در چند ویدیوی منتشرشده بعد از این ماجرا نشان میدهد که وحدت رویه و هماهنگی بین کسانی که این سناریو را جلو میبرند، وجود ندارد و فقط یک هدف مشخص وجود دارد، نشان دادن چهرهای تهاجمی و خشن از دختری که به شکل مسلحانه به یک خانواده بیدفاع حمله کرده است.
رئیس کل دادگستری خوزستان میگوید خانم بهاره مواد آتشزا، تیزبر و مقداری اسید داشته و در ابتدای ورود و درگیری با اهالی خانه از تیزبر به عنوان تهدید استفاده کرده است.
«رضا حاجیلو»، یکی از کاربران شبکه اجتماعی توییتر، که در مورد این ماجرا اطلاعرسانی کرده و در صفحه توییترش نوشته که با بهاره چشمبراه در ارتباط مستقیم است، به ایرانوایر میگوید در برگه شکایتنامه علیه خانم چشمبراه نوشته شده که او با خودش هفده لیتر بنزین حمل میکرده است که اساسا منطقی در این ادعا وجود ندارد، چون برای حمل این مقدار بنزین او نیازمند ماشین بوده است.
داریوش معمار هم به این تردید اشاره میکند: «آنها میگویند مواد آتشزا، اسید و این چیزها داشته است. سوال اینجاست که چرا کسی که حمله کرده، خودش کاملا آسیب دیده، ولی هیچکدام از اعضای خانواده آقای جهاننژادیان که مثلا مورد حمله قرار گرفتهاند، آسیب و خراشی ندیدهاند؟ مگر نمیگویند پسر ایشان تیزبر خورده است؟ این جوان در صحنه کتک خوردن دختر جلوی دوربین نشسته بود، اما هیچکدام از اعضا و جوارح بدنش خونآلود نبود. آن وقت دختری که ادعا شده است که حملهکننده و مهاجم بوده، غرق در خون روی زمین افتاده است.»
موضوع مهم از نظر داریوش معمار این است که چرا جهاننژادیان آزاد است؟
«چرا قربانی مجبور به اعتراف اجباری جلوی دوربین شده، اما آقای جهاننژادیان مورد سوال قرار نگرفته که جریان چه بوده؟ چرا به درخواست افکار عمومی آقای جهاننژادیان را جلوی دوربین ننشاندند تا برای مردم شرح دهد که اصل ماوقع چه بوده؟ چرا تمام فشار ماجرا روی قربانی بود؟»
به گفته این روزنامهنگار یک شبکه محلی از مدیران متخلف حمایت میکند و بر اعمال آنها سرپوش میگذارد.
«چندی پیش خبری در رادیو "گوشهوکنار" منتشر شد مبنی بر این که مدیر مالی پالایشگاه یک تعداد دختر را اغفال کرده است، ولی واکنشی به این خبر نشان داده نشد. دوباره در مورد فردی که سابقا رئیس اتاق اصناف آبادان بود، اخبار ناخوشایندی مطرح شد و پس از آن در مورد نایبرئیس اتاق بازرگانی آبادان که روابط نادرستی داشته، چیزهایی گفته میشد و کماکان واکنشی در کار نبود. متاسفانه یک شبکه محلی از این مدیران حمایت میکند برای این که بر موضوعات بزرگتری سرپوش بگذارند.»
ماجرایی که از سر دختر آبادانی گذشت، نمادی روشن از موقعیت زنانگی در ایران است.
مطالب مرتبط:
اعتراف اجباری و تکذیب؛ راه حل مقامات قضایی برای حل مساله دختر آبادانی
ماجرای دختر آبادان؛ بهاره چشمبهراه چیست؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر