حسین صمصامی اقتصاددان طرح حذف دلار4200 را یک دام برای مجلس دانست و گفت:بازار آزاد ارز یک بازار فاسد، جعلی و محل نفوذ دشمن است و تا جمع نشود، ارز محاسباتی 17500 باعث افزایش قیمت دلار آزاد به 30هزار تومان می شود. اشتباه مهلک احمدی نژاد را تکرار نکنیم. بههرحال جنگ اقتصادی یکی از واقعیتهای اقتصاد ایران است، و الآن دیگر کسی نیست که این را قبول نداشته باشد. بله، یک زمانی مسخره میکردند، اما الآن یکی از واقعیتهای مسلّم و مهم در عرصۀ اقتصاد ما جنگ اقتصادی است.
یکی از محلهای ورود و نفوذ بسیار اساسی دشمن همین بازار ارز فاسد است تا کلیدیترین متغیرهای اساسی اقتصاد ما ــ و اصولاً هر اقتصاد دیگر، یعنیو قدرت پول ملی ــ را منهدم کند. دقت کنید این را من نمیگویم که برخی بخواهند موضع بگیرند، خوشبختانه کتابهای طراحان تحریم ایران اینها را مدل کرده و بیان نموده است. بسیاری از اقتصاددانهای سرشناس در دنیا هم به این موضوع مهم و روشن اذعان دارند.
خب، در این شرایطی که ما در جنگ ارزی هستیم، و محدودیت شدید منابع ارزی داریم، مکانیزم «بازار آزاد ارز» برای این کشور عمل میکند؟ آیا باید اجازه بدهیم قاچاقچی و دلال و دشمن و دیگران که برشمردم، برای کل اقتصاد ما تعیینتکلیف کند؟ و بخشهای مولد، منفعل و تابع و متأثر از این گروهها باشند؟ آیا در شرایطی که ما در شرایط جنگ اقتصادی هستیم، همینطور بدون دلیل و کورکورانه باید سهمیه بگذاریم و به هر فرد 2200 دلار بدهیم؟
امیدوارم از ۱۰۰ هزار عبور کنه تا حسن کذاب دست از دروغ گفتن برداره
و به تبع آن کل اقتصاد ایران نبودیم. آن اطلاعیه اجرا نشد. نرخ 4200 تومان، براساس مدلهای ریاضی که ما داریم، نرخ بسیار معقول و منطقی بود، اما اصلاً صدرش به ذیلش نمیآمد، یعنی در نحوۀ اجرای آن نرخ معقول اصلاً این را در نظر نگرفتند که در این شرایط جنگ اقتصادی چقدر باید جدیت داشت و اصولاً اول باید آن بازار فاسد تحت کنترل قرار بگیرد تا بخشهای دیگر را به فساد نکشد و تخریب نکند.
بههرحال جنگ اقتصادی یکی از واقعیتهای اقتصاد ایران است، و الآن دیگر کسی نیست که این را قبول نداشته باشد. بله، یک زمانی مسخره میکردند، اما الآن یکی از واقعیتهای مسلّم و مهم در عرصۀ اقتصاد ما جنگ اقتصادی است. یکی از محلهای ورود و نفوذ بسیار اساسی دشمن همین بازار ارز فاسد است تا کلیدیترین متغیرهای اساسی اقتصاد ما ــ و اصولاً هر اقتصاد دیگر، یعنیو قدرت پول ملی ــ را منهدم کند. دقت کنید این را من نمیگویم که برخی بخواهند موضع بگیرند، خوشبختانه کتابهای طراحان تحریم ایران اینها را مدل کرده و بیان نموده است. بسیاری از اقتصاددانهای سرشناس در دنیا هم به این موضوع مهم و روشن اذعان دارند.
خب، در این شرایطی که ما در جنگ ارزی هستیم، و محدودیت شدید منابع ارزی داریم، مکانیزم «بازار آزاد ارز» برای این کشور عمل میکند؟ آیا باید اجازه بدهیم قاچاقچی و دلال و دشمن و دیگران که برشمردم، برای کل اقتصاد ما تعیینتکلیف کند؟ و بخشهای مولد، منفعل و تابع و متأثر از این گروهها باشند؟ آیا در شرایطی که ما در شرایط جنگ اقتصادی هستیم، همینطور بدون دلیل و کورکورانه باید سهمیه بگذاریم و به هر فرد 2200 دلار بدهیم؟
در شرایط جنگ ارزی که منابعمان محدود است، و بازار در سلطۀ سفتهباز و دلال و ارز مسافری و فرار سرمایه قرار دارد، ما بیاییم این را مبنای تعیینقرار بدهیم؟ و بعد براساس آن بیاییم کالاهای اساسیمان را قیمتگذاری کنیم؟ بعد مثل عزیزان مجلس دلار مورد نیاز مایحتاج مردم را ــ به بهانۀ حذف رانت ــ با آن قیمت تنظیم کنیم؟ خب، این اشتباه است، این اشتباه محض است!نرخ ارزمتأسفانه بانک مرکزی و دولت در این ورطه افتاده و نمایندگان محترم مجلس هم اصلاً به این ریشهها و بنیانهای مهم توجه ندارند (البته این فقط یک وجه از اشتباه عزیزان است، که توضیح خواهم داد). اصلاً توجه ندارند که این بازار که شما رهبر قرار دادی، محل نفوذ دشمن در عرصۀ اقتصادی است. عنان ارز کشور را نمیشود دست او داد. این بازار آزاد محل نفوذ دشمن برای خراب کردن و بدتر کردن وضعیت معیشتی مردم است.
یک کمی روشنتر بگویم، ببینید چه اتفاقی میافتد. الآن عامل اصلی افزایش تورم در شرایط موجود افزایشاست. حالا این بازار یک نرخی را به نام «نرخ بازار» تعیین کرده است، که الآن بالای 20هزار تومان است، بانک مرکزی به تبعیت از آن آمده نرخ نیمایی را با آن تقریباً تثبیت کرده و به آن میرساند، اسمش را هم میگذارد «یکسانسازی». این از این.
یک بخش ارز به نام 4200 تومان میماند. این را چه کنیم؟ دوستان مجلس میگویند فاصلۀ این ارز 4200 تا نرخ نیمایی و بازار آزاد محل رانت است، این رانت را باید از بین ببریم! این ارز چه مصارفی دارد؟ ارزی است که قرار بوده به کالاهای اساسی بدهیم، تا مثلاً برنج و روغن و خوراک دام بشود، که البته اگر شما دقیق بررسی کنید مکن است بخشی از آن اصابت نکرده باشد و البته بخش قابل توجهای از آن نیز اصابت کرده است. در سال گذشته و امسال که ارز 4200 تومانی برخی از کالاهای اساسی همانند برنج، شکرو غیره حذف شد ما شاهد افزایش شدید قیمت این کالاها بودیم. حالا مجلس محترم با این استدالال که اصابت نکرده و محل رانت است میخواهند حذفش کنند.
خب، برادران! این را بروید دقیق بررسی کنید ببینید چقدر اصابت کرده و چقدر نکرده است. اگر اصابت نکرده مکانیزمش را اصلاح کنید، نه این که حذفش کنید. حذفش بار به مراتب بیشتری بر گردۀ قشر ضعیف خواهد گذاشت.
* حذف دلار 4200 و جایگزینی با 17500، نرخ بازار آزاد را تثبیت نمی کند
تسنیم: چرا فکر میکنید حذف این 4200 شرایط را بدتر میکند؟نرخ ارز
همیشه یک متغیر کلیدی است و بر همۀ اقتصاد اثر میگذارد. آیا نرخ 24 هزار تومان نرخ منطقی و معقول است؟ پاسخ این است که نه خیر! غلط است! این نرخ، نرخی است که مناسب اقتصاد ما نیست، مناسب معیشت اکثریت مردم نیست، مناسب رشد اقتصادی و سرمایهگذاری نیست. مثلاً اگر ما آمارهای اقتصادی را نگاه کنیم، میبینیم در سالهایی کهبهشدت افزایش پیدا کرده، رشد اقتصادی ما را بهشدت تحتتأثیر قرار داده و موجب کاهش آن شده است؛ سال 98-97 رشد اقتصادی 4.9 درصد منفی، سرمایهگذاری6.5 درصد منفی، به همین ترتیب رشد سرمایهگذاری ما در سال 97، 12.3درصد منفی و در سال 98، 5.9درصد منفی بوده؛ تورم در سال 97-98 به ترتیب 31 و 41 درصد بوده است. بنابراین نشان میدهد که متغیریک متغیر بسیار کلیدی است.
در شرایط موجود این سیاست ارزی که ما داریم دنبال میکنیم یک سیاست ارزی اشتباه است. بعضی از نمایندهها دادشان بلند شده که آقا دولت سیاست ارزی ندارد؛ اولاً که اتفاقاً دولت در سال 90-91 سیاست ارزی نداشت. الآن بالاخره یک تلاشهایی میشود، ولو معتقدم دقیق نیست و شرایط را لحاظ نکرده و لذا نتیجهاش مطلوب و درست نیست.
باید دید آیا سیاست ارزی دولت عملاً تبعیت از بازار آزاد است؟ یعنی اینکه سیاست ارزی دولت این است که به قاچاقچی و فرار سرمایه و سفتهباز و دشمن اجازه بدهد که برای واردات کالاهای اساسی تعیینتکلیف کند؟ آیا بهخاطر اینکه نمیخواهد یا نمیتواند خوب نظارت کند، باید نرخ کالاهای اساسی را با نرخ بازار آزاد مقایسه کنیم و همسان کنیم؟ آیا اصلاً چنین چیزی ممکن است؟ یعنی
اگر نرخ 4200 را بالا ببری، نرخ بازار آزاد تحریک نمیشود و بالا نمیرود و باز در دور نمیافتی؟ آیا همین رقم 17500 که خیلی میشنویم همین رانت را در یک سطح بالاتر صورتبندی نمیکند و شکل نمیدهد؟ آیا باز فاصلۀ دلار آزاد با دلار دولتی حفظ نخواهد شد؟ فکر تبعات سنگین این تصمیم، که آوردهای هم نخواهد داشت و رانت را از بین نخواهد برد را کردهاید؟
* واردکنندگان با دلار 4200 که مشخصند، چرا مانع رانتخواری آنها نمی شوید؟
استدلالهای غلطی میآورند. میگویند به این خاطر داریم نرخ را بالا میبریم که با حفظ این شرایط رانت ایجاد میشود، یعنی اختلاف بین 4200 با بازار آزاد رانت ایجاد میکند. خب، صغری کبرایتان درست نیست، اگر رانت ایجاد میکند جلویش را بگیرید، نه اینکه با یک تصمیم غلط دیگر شرایط را بدتر کنید!
میگویند ما ارز را به کالاهای اساسی میدهیم، ولی یا کالاهای اساسی وارد نمیکنند، یا وارد میکنند اما با نرخ مصوب به دست مصرفکننده نمیرسد. آقا چه کسانی وارد میکنند؟ این که مشخص است! واردکنندۀ عمدۀ کالاهای اساسی مثل برنج، شکر، نهادۀ دام و غیره مگر چند تا داریم؟ چند هزار تا و حتی هزار تا که نیستند؛ شما نگاه کنید چندتا محدود هستند که انحصار کالاهای اساسی را دارند. اینها در کنترل دولت هستند. مگر دولت به اینها مجوز نمیدهد؟ مگر دولت نمیتواند نظارت کند روی اینها؟ خیلی کار سختی است؟ خیلی کار شاقّی است؟
این بزرگترین خطای استراتژیک دولت در سیاستگذاری ارزی است.
از یک زاویۀ دیگر بحث کنیم. اصلاً علم اقتصاد یک پیامی برای ما دارد، که متأسفانه بسیاری از اقتصادخواندههای ایران توجهی به آن نمیکنند. علم اقتصاد میگوید"در شرایطی که بازار شکست میخورد ضرورت دارد دولت وارد بشود". اصلاً ایجاد پدیدۀ «اقتصاد کلان مدرن» که با بحران 1930 در آمریکا و کشورهای غربی همراه بود، همین پیام را داشت. «جان مینارد کینز» با نوشتن کتاب «نظریۀ عمومی اشتغال، بهره و پول» برخلاف کلاسیکها که معتقد بودند «دست نامرئیای در بازار خودبهخود تعادل ایجاد میکند»، گفت اینجا و در این شرایط بازار شکست خورده. راه برونرفت را هم دخالت دستی قوی از خارج مکانیزم بازار تعریف کرد، یعنی گفت دولت باید دخالت و قیمتگذاری دستوری کند، تا شرایط بحران بر طرف شود.
* دولت در سال 98، 212 هزار میلیارد از جیب مردم برداشت، به جیب افراد خاص ریختنرخ ارز
دستوری نمیشود»! اصلاً اقتصاد کلان مدرن با اقتصاد دستوری رقم خورده و ایجاد شده است! در غرب هم بعد از اینکه اقتصاد کشورهای غربی از رکود خارج میشوند و در دهۀ 1950 به بعد وارد دوران طلایی اقتصاد سرمایهداری میشویم، کمکم دخالتهای دولت از بین میرود. البته باز هر جایی اقتصاد با بحران مواجه میشود، مثل بحران 2008، دولت دخالت میکند. حالا در اقتصاد ما، چطور به سوداگر و عامل غیرقانونی اجازه بدهیم شرایط بازار به این مهمی و استراتژیکی را برای ما تعیینتکلیف کند؟ این اشتباه بزرگی است.نرخ ارز
من یک حساب سرانگشتی دارم. براساس آمار گمرک، در سال 98 صادرات غیرنفتی ما با میعانات گازی، 41 میلیارد دلار بوده است؛ در همین سال، بانک مرکزی صادرات غیرنفتی بدون میعانات گازی را 30 میلیارد دلار اعلام کرده است. میعانات گازی را کنار میگذارم، پس فقط صادرات غیرنفتی حدود 30 میلیارد دلار بوده است.
در سال 98 بر اساس مدلی که در کتاب «جعبه سیاه تضعیف ریال» به تفصیل آوردهام، (هدفگذاری این مدل این است که تورم کنترل و را به صفر نزدیک کند)