نگاهی به کتاب بهروز بوچانی؛ 'نوشتن شعر عاشقانه در حبس یک عمل سیاسی‌ است'

28/03/1399 12:53 ق.ظ

‌کتاب 'هیج دوستی به جز کوهستان' نوشته بهروز بوچانی، روزنامه‌نگار و نویسنده کرد ایرانی اهل ایلام، به تازگی توسط نشر چشمه در ایران منتشر شد و به چاپ چهاردهم رسید.

تقلیل آدم‌ها به شماره؛ 'هیچ دوستی جز کوه‌ها: نوشته‌ای از زندان مانوس'او مقالات متعددی درباره وضعیت غیرقانونی و غیرانسانی این اردوگاه برای روزنامه گاردین نوشت و با همکاری آرش کمالی سروستانی فیلم مستندی از این اردوگاه ساخت به نام 'چوکا ساعت چند است؟‌'‌‌Getty...

آقای بوچانی در گفتگوی اختصاصی با بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید نوشتن و خلق کردن برای زندانی به مثابه 'جنگیدن است برای بازپس گرفتن هویت و کرامت انسانی‌اش.' ‌ ریچارد فلاناگان جایگاه این کتاب را در قفسه‌ای از آثار برجسته ادبیات زندان می‌داند در کنار 'از اعماق' نوشته اسکار وایلد، 'یادداشت‌های زندان' اثر آنتونیو گرامشی، 'به سوی خفگی' نوشته ری پارکین، 'آن مَرد مُرد' نوشته وله سوینکا و 'نامه از زندان برمنگام' اثر مارتین لوتر کینگ. ‌‌فلیسیتی پلانکت، منتقد و نویسنده استرالیایی معتقد است که بهروز بوچانی هم مانند پریمو لوی، نویسنده یهودی ایتالیایی کتاب 'آیا این یک انسان است' می‌نویسد تا با فراموش کردن بجنگند. ‌

با اینکه کتاب از نگاه راوی روایت می‌شود اما نقش او در اتفاقات کمرنگ است و مخاطب خیلی کم درباره خود راوی می‌خواند. کتاب او از خاطرات و نقل تجربه اردوگاه فراتر می‌رود.

ادامه مطلب:
bbcpersian »

کرونا در راه بازگشت به چین؛ ۱۰ محله در پکن قرنطینه شددولت چین از شناسایی ۴۹ مورد جدید ابتلا به ویروس در کل کشور ظرف بیست و چهار ساعت گذشته خبر داده است. به گفته وزارت بهداشت چین ۳۶ نفر از این افراد در پایتخت مبتلا به کرونا شده‌اند.

شمار مبتلایان به کرونا در افغانستان به 25 هزار و 527 نفر رسیدشمار مبتلایان به ویروس کرونا با تشخیص 761 مورد جدید به 25 هزار 527 نفر افزایش یافت. - خبرگزاری آناتولی

شمار مبتلایان به کرونا در جهان به ۸ میلیون نفر نزدیک شد🔺شمار مبتلایان به کرونا در جهان به ۸ میلیون نفر نزدیک شد ⚡️در ادامه بحران شیوع کرونا در جهان شمار مبتلایان به کرونا به ۸ میلیون نفر نزدیک شده است و تا کنون بیش از ۴۳۵هزار نفر بر اثر ابتلا به این ویروس جان خود را از دست داده‌اند.

تفنگدار سابق آمریکا به اتهام جاسوسی در روسیه به ۱۶ سال زندان محکوم شدپل ویلان که خود در جلسه دادگاه حضور داشت پس از صدور رای آنچه «محاکمه صوری و مضحک» خواند را محکوم کرد و گفت که به این رای اعتراض خواهد کرد.

آرش گنجی به دلیل عدم توانایی در پرداخت قرار وثیقه به زندان منتقل شد

شهرام صفری به دلیل انتشار آمار مبتلایان به کرونا، به زندان محکوم شد

تقلیل آدم‌ها به شماره؛ 'هیچ دوستی جز کوه‌ها: نوشته‌ای از زندان مانوس'او مقالات متعددی درباره وضعیت غیرقانونی و غیرانسانی این اردوگاه برای روزنامه گاردین نوشت و با همکاری آرش کمالی سروستانی فیلم مستندی از این اردوگاه ساخت به نام 'چوکا ساعت چند است؟‌'‌‌Getty Images

خلق اثر هنری در طول تاریخ برای بسیاری از زندانیان یا محبوسان در اردوگاه‌های پناهجویان روشی خلاقانه بوده برای بیان احساسات و به تصویر کشیدن وضعیت آنها. ‌

آقای قوچانی نوشتن را در شرایط 'غیرانسانی' اردوگاه 'عمل مقاومتی' تعریف می‌کند که کمک می‌کند زندانی در برابر نظامی ناعادلانه بایستد. نظامی که 'هدفش از بین بردن هویت زندانی یا پناهجو است و تقلیل دادن او به عدد.'

آقای بوچانی در گفتگوی اختصاصی با بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید نوشتن و خلق کردن برای زندانی به مثابه 'جنگیدن است برای بازپس گرفتن هویت و کرامت انسانی‌اش.' ‌

'کرامت انسانی' برای بهروز بوچانی اهمیت زیادی دارد. در سال ۲۰۱۶ بعد از اینکه روزنامه نیویورک تایمز در مقاله‌ای مفصل به نام 'مردهای شکسته در بهشت' وضعیت اردوگاه‌های پناهجویی در جزیره مانوس را گزارش کرد، او در مقاله‌ای به نام 'نه همیشه و فقط شکسته' به نگاهی که در این مقاله به پناهجو‌ها شده انتقاد کرد، نگاهی که پناهجویان را به گفته او 'قربانی و شکسته' می‌بیند.بازتاب همین نگاه در 'هیچ دوستی به جز کوهستان' باعث شده که بعضی از منتقدین و نویسندگان مطرح جهان این کتاب را در کنار آثار برجسته ادبیات زندان قرار دهند.‌

ریچارد فلاناگان، نویسنده برجسته استرالیایی و برنده جایزه ادبی بوکر، در مقدمه نسخه انگلیسی کتاب بوچانی نوشته 'استرالیا جسم بهروز بوچانی را زندانی کرد اما روح او آزاد ماند.' ‌

ریچارد فلاناگان جایگاه این کتاب را در قفسه‌ای از آثار برجسته ادبیات زندان می‌داند در کنار 'از اعماق' نوشته اسکار وایلد، 'یادداشت‌های زندان' اثر آنتونیو گرامشی، 'به سوی خفگی' نوشته ری پارکین، 'آن مَرد مُرد' نوشته وله سوینکا و 'نامه از زندان برمنگام' اثر مارتین لوتر کینگ. ‌‌فلیسیتی پلانکت، منتقد و نویسنده استرالیایی معتقد است که بهروز بوچانی هم مانند پریمو لوی، نویسنده یهودی ایتالیایی کتاب 'آیا این یک انسان است' می‌نویسد تا با فراموش کردن بجنگند. ‌

لوی آنچه در اردوگاه مرگ آشویتس بر او گذشته را روی کاغذ می‌آورد چون نگهبانی در آشویتس خطاب به او گفته بود: 'آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد آنقدر بیرحمانه است که کسی باور نخواهد کرد.' همین جمله اراده نوشتن را در او برانگیخته است. پس لوی چاره‌ای ندارد جز اینکه خود را شاهد بگیرد و مخاطبان را به تماشا.

بهروز بوچانی هم می‌نویسد چون می‌خواهد به جهان ورای جزیره مانوس نشان دهد آنچه را که آنجا می‌گذرد.‌فراتر از روایت تجربه و خاطره ‌

با اینکه کتاب از نگاه راوی روایت می‌شود اما نقش او در اتفاقات کمرنگ است و مخاطب خیلی کم درباره خود راوی می‌خواند. کتاب او از خاطرات و نقل تجربه اردوگاه فراتر می‌رود.

نویسنده تنها به روایت اتفاقات اردوگاه و داستان‌های هم‌بندی‌ها بسنده نمی‌کند. او به پرسش‌های فلسفی می‌رسد درباره مفاهیم انتزاعی و رفتار انسان هنگام رویارویی با شرایط سخت و استیصال.

مثلا هنگامی که قایق آنها در مسیر استرالیا غرق می‌شود و او برای زنده ماندن تقلا می‌کند، درباره شجاعت می‌نویسد:‌

درک مفهوم شجاعت خود نیاز دارد به نوعی شجاعت در اندیشیدن. در زندگیم هرگز فرصتی دست نداده بود که عمیقا در مفهوم شجاعت غرق شوم و بفهمم که انسان شجاع چگونه انسانی است. آیا شجاعت درست نقطه‌ مقابل ترسیدن است یا مفهومی در دل ترس؟در بعضی از نقدهای فارسی زبان، این سوال مطرح شده که آیا این کتاب را باید به عنوان یک اثر ادبی در نظر گرفت یا تنها روایتی است درباره 'تجربه سخت و طاقت‌فرسای آدمی تلخ و ستم‌کشیده'. (از متن نقد پردیس جلالی درباره کتاب)‌آقای بوچانی می‌گوید هدفش از نوشتن این کتاب 'خلق ادبیات نبوده است.' ‌‌

با این حال کتاب زبانی شاعرانه دارد و پر است از توصیفات شاعرانه. حتی فصل‌های کتاب هم تصاویری زیبا و شاعرانه در ذهن خواننده ایجاد می‌کنند: ‌

"زیر نور هراس انگیز ماه، قصه ی جزیره ی کریسمس؛ پسر بی وطن و تعقیب ستاره ای در مسیر تبعیدگاه، کولی ها می رقصیدند و جغدها تماشا می کردند، درخت شکوهمند انبه و غول مهربان‌ و …"

نویسنده مخاطب را با درد و رنج آشنا می‌کند و بعد با زبانی شاعرانه امان می‌دهد و تسکین:‌ آخرهای شب زندان در تاریکی جنگل و سکوت اقیانوس گم می‌شود. وحشت مانند یک زن شرقی گیسوانش را بر فضای زندان پهن می‌کرد و هر کدام از ما سایه تاریکی بودیم که به دنبال تکه‌های نور می‌گشتیم. من بیشتر از هر کسی آزادی را در دود سیگارم ترسیم می‌کردم… و در رویای آزادی دود سیگارم را به روی شب پشت حصارها پرتاب می‌کردم. گاهی هم آزادی را در محبس، بازوان زنی چشم‌بادامی می‌پنداشتم.

آقای بوچانی می‌گوید از ادبیات استفاده کرده به عنوان زبانی قابل فهم‌تر تا با مردم ارتباط برقرار کند. او می‌خواسته به جای استفاده از زبان روزنامه‌نگاری، از زبانی 'آزادتر و عمومی‌تر' استفاده کند. ‌‌

زبان روزنامه‌نگاری در نظر او 'بخشی از زبان سیستم حاکم است که دارد با آن می‌جنگد.'

'نوشتن شعر عاشقانه در اردوگاه مانوس، یک عمل سیاسی است'

آقای بوچانی می‌گوید هدفش از نوشتن این کتاب افشاگری درباره وضعیت اردوگاه و سیستم سیاسی استرالیا بوده است:‌

'نباید فراموش کنیم که زمینه اصلی این کتاب سیاست است و ما داریم در مورد یک امر سیاسی صحبت می‌کنیم. حتی نوشتن یک شعر عاشقانه در جزیره مانوس توسط پناهجو، یک عمل سیاسی است. چون در پروپاگاندایی که ضد پناهجوها در جامعه استرالیا ایجاد شده، آنها با مفاهیمی همچون تروریست، مجرم یا متجاوز تعریف می‌شوند. ‌حالا در چنین فضایی وقتی یک پناهجو یک شعر عاشقانه می‌نویسد یا آوازی می‌خواند و اثرش را از جزیره خارج می‌کند و منتشر می‌کند، در واقع آن ذهنیت را درباره پناهجوها و آن پروپاگاندا را به چالش می‌کشد. چون آن پناهجو خودش را به عنوان یک انسان معرفی می‌کند.'‌انتقاد دیگری که در بعضی از نقدهای فارسی زبان به کتاب 'هیچ دوستی به جز کوهستان' آمده، این است که چرا راوی با عناوین 'تحقیرآمیز' پناهجویان دیگر را خطاب می‌کند مثل گاو، غول، تخم سگ یا بی‌دندان و از رفتار آنها انتقاد می‌کند. ‌

آقای بوچانی اما معتقد است که پناهجویان مثل هر انسان دیگری در این اردوگاه تصویر شده‌اند و نه مانند قربانیانی که نگاه سازمان‌های حقوق بشری یا نگاه روزنامه‌نگاری به آنها دارد. ریچارد فلاناگان هم در توصیف تصویری که بوچانی از پناهجویان کتاب خلق کرده می‌گوید: ‌

'بوچانی آنها را مقدس یا قهرمان تصویر نکرده است، آنها فرشته نیستند، ممکن است خشن باشند یا خودخواه. بوچانی آنها را انسان‌ نشان داده است.' (از مستند آی‌بی‌سی نیوز درباره بهروز بوچانی)‌آقای بوچانی در پاسخ به این انتقاد که چرا نسخه فارسی کتاب را با حذف قسمت‌هایی از آن در ایران منتشر کرده و تن به سانسور داده می‌گوید قبول دارد که این کار 'خلاف اصول بوده است' چون او 'سیستمی را به دلیل نبودن آزادی بیان طرد کرده و حالا در همان سیستم کتابش را با حذف قسمت‌هایی منتشر کرده است.' ‌

آقای بوچانی می‌گوید متاسف است و اگر زمان به عقب برگردد این کار را تکرار نمی‌کند. او توضیح می‌دهد که در شرایط دشواری برای تصمیم گیری قرار داشته و دوست داشته روایت او در ایران هم شنیده شود.

بهروز بوچانی که زمانی گفته بود تا وقتی که در مانوس محبوس است باید داستان پناهجوها را روایت کند و تصویرگر وضعیت آنها باشد و نمی‌تواند درباره چیزهای دیگری بنویسید مثل زندگی و عشق. حالا که انسان رهایی است می‌گوید فعلا دوست دارد به کارهای دانشگاهی بپردازد و البته داستان‌نویسی را هم فراموش نخواهد کرد.