«بد نیست، تاریخ را مرور کنیم؛ ما اولین شهیدانی که در سوریه تقدیم کردیم، آن روزها نمیدانستیم اینها را تحت چه عنوانی تشییع کنیم؛ بگوییم اینها کجا شهید شدند، برای چه اینها را اعزام کردیم، هدف ما چه بود؟» سردار «امیرعلی حاجیزاده» فرمانده هوافضای سپاه که یگان تحت امرش، سال گذشته یک هواپیمای مسافربری را هدف موشکهای سپاه قرار داد، با این، از این واقعیت مهم پرده برداشت که تقدسبخشی به اقدامات نظامیان یک اصل مهم در استراتژی حفظ دیکتاتور به هر قیمتی است.
برای روشن شدن موضوع مروری داریم بر یکی از آخرین گزارشهای خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با عنوان « خشم داعشیها از ۲ رزمنده/ برادرانی که با عنایت حضرت زهرا (س) درجه شهادت گرفتند». خبرگزاری فارس که ماموریت پروپاگاندای رسانهای این نهاد نظامی را عهدهدار است، روز ۲۲ تیر ۱۴۰۰ در گزارشی که به داستانی تخیلی میماند، صحنههایی کاملا جعلی و دروغین ترسیم میکند؛ بیآنکه پاسخ دهد، نگارنده این داستان کیست؟ و اگر این روایتها ساختگی و جعلی نیست، چگونه به آن دسترسی پیدا کرده است؟میتوانید بخوانید. چند نکته جای تامل دارد:فارغ از عنوان جعلی «مدافعان حرم» که به گفته حاجیزاده برای توجیه چرایی کشته شدن جوانان در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران طراحی شد، نویسنده این گزارش مدعی است دو جوان ایرانی برای پیوستن به صف مدافعان حرم، تغییر هویت داده و خود را افغانستانی معرفی کردهاند تا بتوانند به لشکر فاطمیون بپیوندند و راهی سوریه شوند.
PTahavori فقط اونجاش که داعش از دست این دو برادر ب تنگ آمده بود. چرا آخر داستان دو برادر ب این راحتی کشته شدن؟ میتونستن مثل حسین فهمیده با فدا کردن خودشون یک پل رو ببندن یا یک دسته از داعشی ها مثل فیلم دیده بان یکجا بکشن. یا مثل سلحشور در فیلم پرواز در شب نقش حسین و عباس رو بازی کنن؟
«بد نیست، تاریخ را مرور کنیم؛ ما اولین شهیدانی که در سوریه تقدیم کردیم، آن روزها نمیدانستیم اینها را تحت چه عنوانی تشییع کنیم؛ بگوییم اینها کجا شهید شدند، برای چه اینها را اعزام کردیم، هدف ما چه بود؟» سردار «امیرعلی حاجیزاده» فرمانده هوافضای سپاه که یگان تحت امرش، سال گذشته یک هواپیمای مسافربری را هدف موشکهای سپاه قرار داد، با این، از این واقعیت مهم پرده برداشت که تقدسبخشی به اقدامات نظامیان یک اصل مهم در استراتژی حفظ دیکتاتور به هر قیمتی است. سیاستی که از ابزار رسانه بیشترین بهره را میبرد و بخش عمدهای از فضای رسانهای داخل ایران را به کنترل خود درآورده است.
برای روشن شدن موضوع مروری داریم بر یکی از آخرین گزارشهای خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با عنوان «
خشم داعشیها از ۲ رزمنده/ برادرانی که با عنایت حضرت زهرا (س) درجه شهادت گرفتند».
خبرگزاری فارس که ماموریت پروپاگاندای رسانهای این نهاد نظامی را عهدهدار است، روز ۲۲ تیر ۱۴۰۰ در گزارشی که به داستانی تخیلی میماند، صحنههایی کاملا جعلی و دروغین ترسیم میکند؛ بیآنکه پاسخ دهد، نگارنده این داستان کیست؟ و اگر این روایتها ساختگی و جعلی نیست، چگونه به آن دسترسی پیدا کرده است؟میتوانید بخوانید. چند نکته جای تامل دارد:فارغ از عنوان جعلی «مدافعان حرم» که به گفته حاجیزاده برای توجیه چرایی کشته شدن جوانان در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران طراحی شد، نویسنده این گزارش مدعی است دو جوان ایرانی برای پیوستن به صف مدافعان حرم، تغییر هویت داده و خود را افغانستانی معرفی کردهاند تا بتوانند به لشکر فاطمیون بپیوندند و راهی سوریه شوند. مگر حضور نظامی ایران در سوریه محدود به ساماندهی و اعزام دو لشکر فاطمیون (مهاجران افغانستانی) و زینبیون (مهاجران پاکستانی) بود؟ این ادعا میتواند پوششی برای ورود اتهام اعزام همراه با تهدید و تطمیع افغانستانیها به جنگ در سوریه برای حفظ «بشار اسد» توسط ایران باشد. در واقع نویسنده این گزارش جعلی میکوشد، واقعه را چنین صحنهآرایی کند که لشکر فاطمیون از نیروهای داوطلب ایرانی-افغانستانی تشکیل شده است.تحریک احساسات عمومی، یک تکنیک پروپاگاندا است که خبرگزاری فارس در سراسر این گزارش از آن استفاده کرده است. نویسنده این گزارش تخیلی مینویسد «مصطفی» و «مجتبی» دو برادری که با هم تصمیم میگیرند برای جنگ با داعش به سوریه بروند، مانده بودند مادر را چگونه راضی کنند که ناگهانی مادرشان خوابی میبیند که کار را برای این دو برادر آسوده میسازد. فارس مینویسد: «
در ایامی که مصطفی و مجتبی به دنبال راهی برای رضایت گرفتن از مادر میگشتند، مادرشان که از این مساله بیخبر بود، خواب حضرت زهرا (س) و فرزندان ایشان را میبیند که مهمان منزلشان شدهاند، بانوی دو عالم به مادر آقا مصطفی و آقا مجتبی میفرمایند: «برای ظهور مهدی (عج) ما دعا کنید». مادر در خواب متعجب میشود که چرا حضرت زهرا (س) به ایشان عنایت کرده است و بعد از بیدار شدن با خود میگوید که منظور حضرت فاطمه (س) چه بوده است و چرا به خوابم آمدهاند.» مادر این خواب را برای فرزندان خود تعریف میکند و آنها نیز فرصت را غنیمت شمرده و میگویند که میخواهند برای دفاع از حضرت زینب و حضرت رقیه راهی سوریه شوند و میدانند که در این راه کشته میشوند و مادر نیز میگوید: «بروید و فدای خانم زینب (س) شوید. مصطفی و مجتبی که باورشان نمیشد مادر رضایت داده باشد، از مادر میپرسند مادر! میدانی داعشیها سر میبرند؟ مادر میگوید: فدای سر امام حسین (ع). دو برادر میپرسند مادر! میدانی داعشیها انسانها را آتش میزنند و ممکن است ما را بسوزانند؟ مادر میگوید: فدای دامن سوخته رقیه (س). آنها به مادر گفتند: مادر میدانی داعشیها بدنها را تکه تکه میکنند؟ و مادر پاسخ میدهد: فدای بدن قطعه قطعهای که روی حصیر چیدند و اینگونه مادر خود را برای شهید دادن آماده میکنند؛ آن هم نه یکی از پسران، بلکه هر دو پسرش را.»عناصر تخیلی در یک داستان و استفاده از حواس مخاطب در طول داستان باید تا جایی استفاده شود که جلوه واقعی داستان و دنیایی که ترسیم میشود، برای مخاطب قابل پذیرش باشد و خود را در بطن داستان احساس کند؛ اما نویسنده این داستان تخیلی، در استفاده از عناصر تخیلی تا جایی پیش میرود که کلا مخاطب را از بطن داستان به بیرون پرتاب میکند. به این بخش داستانسرایی خبرگزاری فارس دقت کنید:
«این مادر یک بار طعم مادر شهید شدن را چشیده بود و آماده بود باری دیگر فرزندانش را فدای اسلام کند. او در سال ۱۳۶۸ برای به دنیا آوردن آخرین فرزندش که مرتضی نام داشت، به بیمارستان میرود و فرزندی سالم به دنیا میآورد؛ اما بعد متوجه میشوند که پزشک، منافق بوده و نوزادان پسر را میکشته. این مادر هیچ وقت مرتضی را نمیبیند و حتی نمیداند مزارش کجاست.» عجب! سال ۱۳۶۸ در یک بیمارستان در مشهد، پزشکی منافق حضور داشته که نوزادان پسر را میکشته، جسد را هم سربهنیست میکرده است! وقتی خبر هیچ منبعی ندارد و بر شنیدهها و گفتهها استوار است، یعنی در درستی آن باید تردید کرد و با دیده شک به آن نگریست؛ حال وقتی از سوی دستگاههای تبلیغاتی نظام منتشر میشود، باید آن را بدون تردید در ردیف «فیک نیوز» قرار داد؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. نویسنده این گزارش این دو برادر رزمنده را تکتیراندازان ماهر معرفی میکند و مینویسد: «تیرهای این دو برادر هیچوقت به خطا نمیرفت و به گفته همرزمانشان داعشیها از دست مصطفی و مجتبی به تنگ آمده بودند…درگیری لحظه به لحظه بیشتر و فاصله تکتیراندازها با داعشی کمتر میشود، درگیری شدیدی بین مدافعان و داعشیها اتفاق میافتد و داعشیها یک نارنجک داخل سنگر مصطفی و مجتبی پرتاب میکنند. نارنجک منفجر میشود و هر دو برادر به شهادت میرسند.» حال کجا تیراندازی آموختهاند بماند، همرزمانشان از کجا فهمیدند داعش از دست اینها به تنگ آمده بود؟
خبرگزاری فارس در خصوص این برادران شهید مینویسد: «شهید مصطفی بختی در پنجم مردادماه سال ۶۱ در مشهد به دنیا آمد، مجتبی برادرش نیز در ۱۲ فروردین سال ۶۷ به دنیا آمد، آنها همزمان در ۲۲ تیرماه سال ۹۴ در تدمر سوریه به شهادت رسیدند، شهید مجتبی در لحظه شهادت ۲۷ ساله و شهید مصطفی ۳۳ ساله بودند. از آقا مصطفی ۲ فرزند دختر به یادگار مانده است.»
کار پروپاگاندا نه پردازش حقیقت، که ارائه تصویری مطابق برنامه از پیش طراحی شده از رویدادهاست. نقشه راهی که هدف آن مدیریت افکار عمومی، ترویج سیاستهای حکومت و بازی با احساسات مخاطبان است. این دست گزارشها را باید با دیدی نقادانه و پرسشگرانه خواند.