با توجه به فراگیری استفاده از اینترنت و تولید شکلهای دیگر کتاب و منابع آموزشی و اطلاعرسانی مانند کتابهای الکترونیکی و صوتی در دنیا، کتابخانههای عمومی نیز با تغییراتی در شکل ظاهری و محتوایی و همچنین نوع خدماتدهی خود ایجاد کردهاند تا پررونق و...
با توجه به فراگیری استفاده از اینترنت و تولید شکلهای دیگر کتاب و منابع آموزشی و اطلاعرسانی مانند کتابهای الکترونیکی و صوتی در دنیا، کتابخانههای عمومی نیز با تغییراتی در شکل ظاهری و محتوایی و همچنین نوع خدماتدهی خود ایجاد کردهاند تا پررونق و برای مخاطبان جذاب باشند. اما در ایران، شکل و شمایل ظاهری و محتوایی این کتابخانهها با آنچه در ۲۰ یا ۳۰ سال پیش بود، فرق چندانی نکرده است. بیشتر آنها نه تنها همچنان شیوه سنتی خود را حفظ کردهاند؛ بلکه از سرعت قافله فضای مجازی هم باز ماندهاند.
گشتی در یکی از کتابخانههای عمومی تهران نشان میدهد، قفسههای این کتابخانه به همان شکل سابق ردهبندی شده و کتابهای مذهبی و اخلاق اسلامی همچنان سهم بیشتری از قفسهها را اشغال کرده است.
Facebook заблокировал аккаунт российской делегации на переговорах в Вене
سالن مطالعه نسبتا بزرگی دارد؛ ولی فقط پشت تعداد کمی از میزها، دانشجویان و دانشآموزان مشغول مطالعهاند؛ آنهم به دلیل نزدیک بودن امتحانهای پایان ترم. کتابداران نیز یا مشغول مطالعهاند یا از شدت بیکاری و کمی مراجعهکننده، مرتب به ساعت دیواری نگاه میکنند تا ببینند ساعات کارشان کی تمام میشود. اینجا یکی از کتابخانههای عمومی تهران است.
با توجه به فراگیری استفاده از اینترنت و تولید شکلهای دیگر کتاب و منابع آموزشی و اطلاعرسانی مانند کتابهای الکترونیکی و صوتی در دنیا، کتابخانههای عمومی نیز با تغییراتی در شکل ظاهری و محتوایی و همچنین نوع خدماتدهی خود ایجاد کردهاند تا پررونق و برای مخاطبان جذاب باشند. اما در ایران، شکل و شمایل ظاهری و محتوایی این کتابخانهها با آنچه در ۲۰ یا ۳۰ سال پیش بود، فرق چندانی نکرده است. بیشتر آنها نه تنها همچنان شیوه سنتی خود را حفظ کردهاند؛ بلکه از سرعت قافله فضای مجازی هم باز ماندهاند.
گشتی در یکی از کتابخانههای عمومی تهران نشان میدهد، قفسههای این کتابخانه به همان شکل سابق ردهبندی شده و کتابهای مذهبی و اخلاق اسلامی همچنان سهم بیشتری از قفسهها را اشغال کرده است. با وجود اینکه به گفته اغلب کتابداران و کتابفروشان، کتابهای تاریخی بهویژه تاریخ معاصر، رمان و ادبیات و انگیزشی از مهمترین موضوعات مطالعات عمومی در کشور است، اما در لابهلای قفسههای کتابخانههای عمومی تنها شماری از منابع انتخاب شده این نوع کتابها یافت میشود و باز هم باید بسیاری از آنها را در بساطیهای کنار خیابان یا معدود کتابفروشیها جستجو کرد.جوانان یکی دو دهه گذشته که حالا دوران میانسالی و پیری خود را میگذرانند، برای مطالعه یا قرض گرفتن کتابهایی روز آن دوران، بیشتر عضو کتابخانههای عمومی میشدند و هر هفته و هر ماه مشتاقانه به آن سر میزدند. اما نسل فعلی کمتر میتواند به بسیاری از کتابهای روز مورد علاقه خود در کتابخانههای عمومی دسترسی داشته باشد.
«احسان» کارمند است و برای عضویت در کتابخانه عمومی که در پارک نزدیک محل کارش واقع شده، به آنجا رفته تا هم شرایط عضویت و هم کتابهای این کتابخانه را به لحاظ موضوعات مورد علاقهاش بررسی کند. او میگوید: «با وجود اینکه نسخه الکترونیکی و صوتی بسیاری از کتابها در اینترنت موجود است؛ اما کتاب کاغذی چیز دیگری است. متاسفانه در شهر بزرگی مثل تهران پراکندگی کتابخانههای عمومی بسیار نامناسب است و از طرف دیگر بسیاری از آنها، مانند همین کتابخانه که در یکی از محلههای مرکزی شهر واقع شده است، فقط افراد دانشجو میتوانند عضو شوند.»
چرخی در میان قفسههای کتابهای این کتابخانه زدم، معلوم است بسیاری از کتابها سالهاست دستنخورده باقی مانده و حتی ورقههای آن به هم چسبیده، در صورتیکه اگر امکان عضو شدن افراد غیردانشجو هم وجود داشت، شاید استفاده بهتری از آنها میشد. با وجود اینکه این کتابخانه یکی از معروفترین کتابخانههای عمومی شهر است، اما بسیاری از تازههای نشر هم در میان کتابهایش موجود نیست.
یکی از اقدامات موثری که در دنیا برای جذابتر کردن فضای کتابخانههای عمومی انجام شده، دیجیتالی کردن کتابخانه در کنار دسترسی به کتابهای کاغذی است. موضوعی که اغلب کتابخانههای عمومی ایران هنوز فاصله زیادی با آن دارند و میتوان بتوان ادعا کرد محدودیتها و اعمال سلیقه زیادی در این رابطه وجود دارد.«ندا» که به قول خودش عاشق کتاب است و شغل کتابداری را براساس علاقه شخصیاش انتخاب کرده، در این رابطه میگوید: «شاید مهمترین فرق بیشتر کتابخانههای عمومی امروز با آنچه در زمان نوجوانی و جوانی ما دهه چهل، پنجاه و شصتیها دارد این است که یکی دو تا کامپیوتر در کتابخانهها گذاشته شده تا کار جستجوی کتاب را آسانتر کند و یا از طریق سیستم شبکهای، میتوان از وجود کتاب مورد نظر در سایر کتابخانهها مطلع شد.»
او میافزاید: «امروزه تقریبا در بیشتر کتابخانههای عمومی بخش کودک دایر شده است، اما فضای این بخش در این کتابخانه و بسیاری دیگر از کتابخانه گرمتر از بقیه قسمتها نیست. زیرا وقتی والدین بچهها از کتاب و کتابخوانی فاصله دارند، چطور میتوان انتظار داشت فرزندانشان در این دنیای پرهیاهوی بازیهای کامپیوتری و شبکههای اجتماعی اغواکننده، جذب کتاب شوند؟»
ندا همچنین به موضوع دیجیتالی شدن کتابخانهها اشاره کرده و میگوید: «حدود ۱۰ هزار کتابخانه در کشور دایر است. از کتابخانههای دانشگاهها، مراکز دولتی و وابسته به نهادهای حکومتی که بگذریم، تعداد کتابخانههایی که در کشور دیجیتالی شدهاند و فرد عضو میتواند بهصورت آنلاین به کتاب مورد نظر خود دسترسی پیدا کرده و آن را مطالعه کند، بسیار محدود است. بهعنوان مثال در شهری مثل تهران شمار این کتابخانههای عمومی با موضوعات آزاد، به انگشتان یک دست هم نمیرسد؛ بماند که در این کتابخانهها مانند کتابخانه دیجیتالی حسینیه ارشاد که از معروفترین کتابخانههای عمومی شهر است، امکان دسترسی آنلاین به کتابهای رمان، که از پرمخاطب ترین موضوعات است، وجود ندارد.»به گفته «محمد حسنزاده»، رییس سابق انجمن علمی ارتقای کتابخانههای عمومی ایران، «از مجموعه ۱۰ هزار کتابخانه عمومی کشور، حدود دوسوم آنها با استانداردهای کتابخانههای عمومی دنیا فاصله دارند و کمتر از پنج درصد جمعیت ۸۰ میلیونی کشور، عضو کتابخانههای عمومی هستند. ما به بیشتر از چهار برابر کتابخانه عمومی کنونی در کشور نیاز داریم و در صورت وجود این تعداد کتابخانه استاندارد، وضعیت خدمات ارتقا پیدا میکند. به لحاظ موضوعی نیز، منابع زبانهای مختلف در کتابخانههای عمومی، گزینش و سازماندهی شدهاند.»
«ماهرخ» یکی از شهروندان کتابخوان تهرانی که کارمند یکی از ادارات دولتی است، یکی از اصلیترین مشکلات کتابخانههای عمومی در کشور را ساعت کاری آنها میداند و میگوید: «اغلب این کتابخانهها تا ساعت پنج بعد از ظهر باز هستند و تعداد کمی از آنها تا ساعت هفت یا بیشتر مراجعهکننده میپذیرند. زیرا به گفته برخی مسئولان کتابخانهها، افزایش ساعت کار نیازمند تامین اعتبار و جذب نیروی بیشتر است، موضوعی که چندان در اولویت قرار ندارد. همین موضوع باعث شده افراد کارمندی مانند من که از گذشته ارتباط ویژهای با کتاب و کتابخانه داریم، امکان کمتری برای استفاده از کتابخانههای عمومی داشته باشیم.»
توجه به ارتقا فرهنگ عمومی و رونق کتابخوانی بر اساس سلیقه شخصی مردم انگار چندان مورد توجه دولتیان قرار ندارد و علاقهای هم به تامین مالی کتابخانهها برای رفع کمبودها و بهبود کمی و کیفی آنها ندارد، زیرا که از بودجه کل کشور هر سال کمتر از نیم درصد به این موضوع اختصاص داده میشود. به عنوان مثال، در سال ۱۳۹۹ تنها چهار صدم درصد کل بودجه کشور و نزدیک به ۱۲ صدم درصد منابع بودجه عمومی دولت، سهم کتابخانههای عمومی بود.