- 100 سال از کودتای 1299 به رهبری سید ضیاءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج میگذرد. این اولینبار بود که یک دولت در ایران رسماً با مداخله خارجیها بر سرکار میآمد.
سید امیر مکی پژوهشگر تاریخ معاصر در یادداشتی به نحوه مهیاسازی اسباب کودتا در ایران و نقش انگلستان در روی کار آمدن رضاخان میرپنج پرداخته است که در ادامه میخوانید: مطابق با فروردین سال 1297 برابر با 1918 آتریاد همدان به فرماندهی رضاخان به مناسبت دومین سالگرد تشکیل آتریاد در باغی بیرون شهر مهمانی مفصلی برگزار کردند که دو هزار و پانصد تومان خرج آن جشن گردید و همه مخارج توسط انگلیسها داده شد.
سرمایهگذاری اصلی بریتانیا بر نیروی قزاق ایران بصورت مستقیم کلید خورد که در پی آن در اکتبر سال 1917 درست زمانی که انقلاب روسیه به پیروزی خود نزدیک میشد، آتریاد همدان تشکیل شد. رضاخان توضیح داد که افسران روسی قزاق در حال جلب همکاری عدهای از قزاقهای ایرانی هستند که بموقع مناسب و به بهانه حفظ و حمایت از جان شاه پایتخت را در تسلط کامل خود درآورند
در شانزدهم فوریه 1921 ژنرال به تهران وارد شد و طی جلسهای طولانی با احمد شاه در تهران، وی در این ملاقات درباره قول و قرارهائی که با رضاخان در قزوین گذاشته بود در میان گذاشت و حتی گفت که"روز بعد که برای خداحافظی پیش نرمان – وزیر مختار انگلیس رفت، جریان نقشه کودتا و قول و قرارهائی را که با سرتیپ رضاخان گذاشته بود به اطلاع وی رسانید و در مقابل عکس العمل وزیر مختار را در خاطرات آیرونساید این چنین...
اما درمورد رهبر سیاسی کودتا، سید ضیاء الدین طباطبائی بهترین گزینه بود. سید ضیاء ویژگیهای خاص و منحصر بفردی داشت که وی را از هر حیث برای انجام کودتا ممتاز میساخت. انگلوفیل مشهوری که سرسپردگیاش به انگلیسیها شهره آفاق بود. فردی که در روزنامه معروف خود «رعد» در زمان جنگ جهانی اول به نفع انگلیسیها و متفقین مقاله مینوشت.
در ساعت یک صبح قزاقان از دروازههای قزوین و عبدالعظیم وارد شهر شدند. پانصد تن سوار نظامی که برای مقابله با قزاقها اعزام شده بودند در نخستین برخورد با آنان گریختند و یاغیانی که می گفتند بی انظباط هستند با نظم کامل و سرود خوانان طبق تعلیماتی که دریافت داشته بودند نقاط پراهمیت و استراتژیک شهر را تصرف کردند.... دروازه های شهر بلافاصله بسته شد و قزاق ها پیرامون کنسولگری ها و سفارتخانههای بیگانه به مراقبت پرداختند تا کسی در آن اماکن متحصن نشود.
«... اعلیحضرت از من کسب تکلیف فرمودند که حالا چه باید بکنند. اعلیحضرت فوق العاده مشوش و ناراحت به نظر میرسید ولی تشویش و نگرانیش کمتر از روز قبل بود زیرا روز پیش در حضور اسمارت نتوانست از ابراز نگرانی و تشویش خودداری کنند. دلیل آن هم این بود که ورود قزاقها به تهران صدمه ای به شاه نرسیده بود و دیگر کلمه ای راجع به ترک تهران بر زبان نیاوردند.
“خبرگزاری”؟ اسمش را بگذارید نفرتپراکنی ... چهارتا فحشِ ناموسی هم میزدید تنگش
ایران آخرین اخبار, ایران سرفصلها
Similar News:همچنین می توانید اخبار مشابهی را که از منابع خبری دیگر جمع آوری کرده ایم، بخوانید.