خرداد ۱۳۹۹، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «محمد مقیسه» بابت این اتهام، نظری را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد و این حکم عیناً در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شد.
نظری گفته که این اتهامات برای او «سند افتخار» هستند و با توجه به این که یک سیستم سرکوب مشترک عامل این اقدامات بوده است، خود را نه به عنوان یک فعال خوزستانی که به عنوان یک «معترض ایرانی» معرفی میکند.
او با اشاره به مشکلات موجود در استان خوزستان، از جمله تبعیض، محرومیت و ظلم، گفته با وجود اقدامات تفرقهافکنانه حکومت، هرگز بحث عرب یا عجم برای آنها مطرح نبوده است: «نفت و گاز و آب را وقتی میبرند و هیچ حقی برایمان قائل نیستند؛ فرقی نمیکرد لُری، دزفولی یا عرب. این حس تحقیر و توهین، همگانی بود. خوزستان به بهشت فاسدان و چاپلوسان تبدیل گشته، عملههای استبداد از استاندار تا سایرین تنها فکرشان خوش خدمتی به مرکز با حراج ثروت این استان است. دقیقا به همین علت است که سرکوب فعالان و آزادی خواهان در خوزستان همیشه شدیدتر از اکثر مناطق کشور بوده چراکه مجرای مالی باندهای مافیایی باید امن بماند.»
: «مصادیق تبلیغ علیه نظام هم به قول خودشان، از انتقاد از عملکرد نهادها و افراد در خوزستان گرفته تا تهران، "حمایت از دراویش" تا "انتشار تصاویر فمنیستی"، "حمایت از دختران خیابان انقلاب"، "درخواست رفع حصر سران فتنه" و… متنوع است.»
خرداد ۱۳۹۹، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «محمد مقیسه» بابت این اتهام، نظری را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد و این حکم عیناً در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شد.
نظری گفته که این اتهامات برای او «سند افتخار» هستند و با توجه به این که یک سیستم سرکوب مشترک عامل این اقدامات بوده است، خود را نه به عنوان یک فعال خوزستانی که به عنوان یک «معترض ایرانی» معرفی میکند.
او با اشاره به مشکلات موجود در استان خوزستان، از جمله تبعیض، محرومیت و ظلم، گفته با وجود اقدامات تفرقهافکنانه حکومت، هرگز بحث عرب یا عجم برای آنها مطرح نبوده است: «نفت و گاز و آب را وقتی میبرند و هیچ حقی برایمان قائل نیستند؛ فرقی نمیکرد لُری، دزفولی یا عرب. این حس تحقیر و توهین، همگانی بود. خوزستان به بهشت فاسدان و چاپلوسان تبدیل گشته، عملههای استبداد از استاندار تا سایرین تنها فکرشان خوش خدمتی به مرکز با حراج ثروت این استان است. دقیقا به همین علت است که سرکوب فعالان و آزادی خواهان در خوزستان همیشه شدیدتر از اکثر مناطق کشور بوده چراکه مجرای مالی باندهای مافیایی باید امن بماند.»
نظری همچنین گفته است برچسب جداییطلبی تنها ابزاری است برای توجیه سرکوبهایی که در سایر نقاط کشور هم رخ میدهند.
این فعال مدنی نوشته است در ابتدا اتهام «عضویت در گروههای معاند» در پرونده او مطرح شده بود: «وقتی که پرسیدم چرا در ابتدا اتهام عضویت در گروههای معاند به من زدهاید؟ بازجو گفت چون با عربها نشست و برخاست میکنی!»
نظری با آوردن اسامی «سپیده قلیان» و «اسماعیل بخشی»، دو فعال کارگری به عنوان «بلندگوی رسای حقخواهی در خفقان استان خوزستان»، نوشته است: «حساسیت سرکوبگران به نزدیکی اقوام وگروههای اجتماعی، موید این است که حکومت در ایجاد شکاف قومیتی وگرایشات جداییطلبانه، بیشترین نقش را دارد.»
او همچنین گفته است که زندان پیشرو را به عنوان فرصتی میداند که بیشتر قدر آزادی و اختیار انسان را بداند: «حضور من و بسیاری دیگر در قالب احزاب اصلاحطلب نیز صرفا تصور غلط و امیدی واهی بود که به اصلاحطلبی داشتیم. شاید دیر اما نهایتا عشق به آزادی چراغ راهم شد تا در این مرداب فریبنده بیشتر فرو نروم. البته زندان هرگز انتخاب من نبود بلکه پاسخی است که به هر اعتراض ما میدهند.»
نظری پس از انتخابات بحث برانگیز سال ۱۳۸۸ نیز سابقه بازداشت در اهواز را داشته است. او فارغالتحصیل رشته مهندسی معماری از دانشگاه آزاد شیراز است.
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت