این خانواده میگویند که گوشی بیشتر آدمها در صحنه تیراندازی را گرفتند و همه چیز را پاک و موبایلها را ریست فکتوری کردند. در نهایت ضارب به دست رضا مرادخانی دستبند زد اما با وساطت مامور لباس شخصی دستبند باز شد. در نهایت رضا مرادخانی در همان شب جراحی شد. او میگوید که به او گفتند چهار تیر خوردهای یکی از پشت، یکی از جلو و دوتا به پا زده شده است اما فردایش به او گفتند اصلا تیر در شکم نبوده است.
آنها میگویند که ابتدا پلیس امنیت اخلاقی سراغ آنها آمدند و دلجویی کردند اما بعدا با پیگیری قضایی آنها وکیلشان گفته بود که نیروی انتظامی این موارد را برای بازپرس نوشته و شما در معرض اتهام قرار دارید؛ هم به اتهام کشف حجاب و هم احتمالا تمرد نسبت به مأمور نیروی انتظامی و از طرفی احتمال دارد پرونده را با قرار عدم صلاحیت به دادگاه عمومی ارجاع بدهند.
این خانواده میگوید که طرف درگیر با آنها ادعاها خلاف واقع کرده است. خانم عارفی گفت: «مشخص شد آنها ادعاهایی خلاف واقع کردهاند؛ مثلا گفتند من اصلا روسری سرم نبوده یا با لباس آستین کوتاه و بدون حجاب بودهام. که خب ما شاهد داریم این حرفها واقعیت ندارد. من با همان لباس در ماشین اورژانس نشستم. تکنسینها هم من را دیدند. در بیمارستان هم که کسی برایم لباسی نیاورد. بعد گفتند رضا اسپری را از پلیس گرفته بود.»
وی افزود: «سه روز اول مدام زنگ میزدند و حالمان را میپرسیدند. سه روز با شمارههای مختلف تماس میگرفتند اما به محض اینکه حال رضا کمی بهتر شد و آبها از آسیاب افتاد، ما را فراموش کردند.
آمبولانس این ورزشکار را به بیمارستان رسول اکرم برد و طبق گفته این خانواده در بیمارستان فردی که خود را نماینده دادستان معرفی کرد آمد و با آنها صحبت کرد.
در نهایت رضا مرادخانی در همان شب جراحی شد. او میگوید که به او گفتند چهار تیر خوردهای یکی از پشت، یکی از جلو و دوتا به پا زده شده است اما فردایش به او گفتند اصلا تیر در شکم نبوده است.
آنها میگویند که ابتدا پلیس امنیت اخلاقی سراغ آنها آمدند و دلجویی کردند اما بعدا با پیگیری قضایی آنها وکیلشان گفته بود که نیروی انتظامی این موارد را برای بازپرس نوشته و شما در معرض اتهام قرار دارید؛ هم به اتهام کشف حجاب و هم احتمالا تمرد نسبت به مأمور نیروی انتظامی و از طرفی احتمال دارد پرونده را با قرار عدم صلاحیت به دادگاه عمومی ارجاع بدهند.
این خانواده میگوید که طرف درگیر با آنها ادعاها خلاف واقع کرده است. خانم عارفی گفت: «مشخص شد آنها ادعاهایی خلاف واقع کردهاند؛ مثلا گفتند من اصلا روسری سرم نبوده یا با لباس آستین کوتاه و بدون حجاب بودهام. که خب ما شاهد داریم این حرفها واقعیت ندارد. من با همان لباس در ماشین اورژانس نشستم. تکنسینها هم من را دیدند. در بیمارستان هم که کسی برایم لباسی نیاورد. بعد گفتند رضا اسپری را از پلیس گرفته بود.»
وی افزود: «سه روز اول مدام زنگ میزدند و حالمان را میپرسیدند. سه روز با شمارههای مختلف تماس میگرفتند اما به محض اینکه حال رضا کمی بهتر شد و آبها از آسیاب افتاد، ما را فراموش کردند. این شد که تصمیم گرفتیم صدایمان را از طریق این رسانه داخلی به گوششان برسانیم بلکه از این طریق صدایمان را بشنوند.»
همزمان با انتشار این گفتوگوی تفصیلی در روزنامه شرق یک ویدئو نیز از همان روز در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که مردم هراسانی که در صحنه حضور دارند اعلام میکنند که تیراندازی صورت گرفته است.
هنوز مقامات ایران به این گزارش واکنشی نشان ندادهاند.