در این گزارش، روایت زنی را میخوانید که توانست در جوانی به پارلمان افغانستان راه پیدا کند؛ اما قدرتگیری دوباره طالبان او را به خانهنشینی کشاند و دریچههای امید را روی چشمان جستوجوگرش بست.
حالا او هم مثل صدها و هزاران زن افغانستانی دیگر، چشماندازی به حضور دوباره در عرصه سیاست ندارد.
*** قبل از ورود طالبان به کابل پایتخت افغانستان، زندگی خوبی داشت و در یکی از بخشهای اداری پارلمان این کشور کار میکرد، اما اکنون حتی اجازه وارد شدن به محوطه پارلمان را هم ندارد. او چندین بار به مجلس افغانستان مراجعه کرد؛ اما طالبها اجازه ندادند که در دفتر کارش حضور پیدا کند. خودش را با نام مستعار «مرسل» معرفی میکند؛ دختر جوانی که سه سال در ادارات دولتی و خصوصی افغانستان فعالیت کرد و حالا کنج خانهاش نشسته است و به خاطر فعالیتهای مدنی و حقوق بشری، جرات ندارد قدم به خیابانهای سراسر مردانه شهر خود بگذارد.
برای او مسجل است که طالبها اجازه حضور قدرتمندانه را به زنان نمیدهند و شهری خالی از حضور آنها را تدارک دیدهاند. مرسل، در گفتوگو با «ایرانوایر» میگوید روزهای سختی را پشت سر میگذراند: «[بازگشت طالبان] یکی از مشکلاتی را که برای من به بار آورده، افسردگی است.
انفجار در یک مسجد شیعیان در قندوز افغانستانمنابع خبری از وقوع یک انفجار در داخل مسجدی در ولایت قندوز افغانستان خبر دادند. بعد ۴۳ سال جمهوری شیطانی ایران ملاهای شیطان می خواستند نشر اسلام شیعه در جهان کنند البته از غارت ایران نه به دلخواه کشورها چون اول باید حکومت در ایران خودشان واقعا ثابت کنند شیعه های واقعی اسلام واقعی مسلمان واقعی هستند که عمل به فرمان های خدا و قرآن شدند وقتی بعد ۴۳ سال ملاهای شیطان از غارت ایران در ایران و جهان زندگی شاهان افسانه ای ایجاد کردند و چنان به نمایش می زارند که کارشان هرزه گی وو تبلیغ های شیطان می کنند خوب تمام جهان می گن رژیم ایران اسلام گراست ضد خدا ضد دین ها ضد مقام انسانیت وو شده ۴۳ سال ملاهای شیطان از جایگاه اصلی خودشان خارج شدند و به جایگاه شاهان افسانه ای از حرام ها هزینه خون های ریخته شده بی گناهان در ایران و منطقه می شن باید اسلام نابود بشه باید اسلام و قرآن خدا زیر سوال بشه یعنی چی آیا ۱۴ معصوم پیامبر محمد هم اینگونه مانند ملاهای شیطان هستند
دو دهه زیستن در هوای آزادی برای زنان دستاوردهای بسیاری به همراه داشت که چهرهای متفاوت از افغانستان ارائه میداد؛ زنان در عرصههای گوناگون قدمهای بزرگ برداشتند و راه به رسانه و سیاست، اقتصاد و فرهنگ باز کردند. اما حکومت دوباره طالبان بر افغانستان بیشتر آنها را به ترک کشور کشاند یا اگر هم در وطن ماندند، نقش آنان حتی از دیوارهای شهر هم محو شد. طالبان برگشت تا دوباره زنان را از عرصههای برابری حذف کند و خود تنها تکیهزننده بر مسند قدرت باشد؛ قدرتی مردانه.
در این گزارش، روایت زنی را میخوانید که توانست در جوانی به پارلمان افغانستان راه پیدا کند؛ اما قدرتگیری دوباره طالبان او را به خانهنشینی کشاند و دریچههای امید را روی چشمان جستوجوگرش بست. حالا او هم مثل صدها و هزاران زن افغانستانی دیگر، چشماندازی به حضور دوباره در عرصه سیاست ندارد.
***
قبل از ورود طالبان به کابل پایتخت افغانستان، زندگی خوبی داشت و در یکی از بخشهای اداری پارلمان این کشور کار میکرد، اما اکنون حتی اجازه وارد شدن به محوطه پارلمان را هم ندارد. او چندین بار به مجلس افغانستان مراجعه کرد؛ اما طالبها اجازه ندادند که در دفتر کارش حضور پیدا کند. خودش را با نام مستعار «مرسل» معرفی میکند؛ دختر جوانی که سه سال در ادارات دولتی و خصوصی افغانستان فعالیت کرد و حالا کنج خانهاش نشسته است و به خاطر فعالیتهای مدنی و حقوق بشری، جرات ندارد قدم به خیابانهای سراسر مردانه شهر خود بگذارد.
برای او مسجل است که طالبها اجازه حضور قدرتمندانه را به زنان نمیدهند و شهری خالی از حضور آنها را تدارک دیدهاند.
مرسل، در گفتوگو با «ایرانوایر» میگوید روزهای سختی را پشت سر میگذراند: «[بازگشت طالبان] یکی از مشکلاتی را که برای من به بار آورده، افسردگی است. من همیشه گوشه خانه هستم، از اجتماع دوری میکنم و به لحاظ روحی و روانی بسیار صدمه دیدهام. طالبان دخترها و زنان را در چهاردیواری خانه میخواهند. همانطور که دیدید از کار و تحصیل محروممان کردند. این عقبگرد بیست ساله برایم غیرقابل تحمل است.»
مرسل بارها از زبان طالبها در رسانهها شنیده بود که آنها با اشتغال و تحصیل زنان و دختران مخالف نیستند و آنها میتوانند بر اساس قوانین «شریعت» و حفظ حجاب اسلامی کار و تحصیل کنند؛ برای همین به محل کارش در پارلمان مراجعه کرد تا به فعالیت خود ادامه دهد؛ اما طالبها حتی به او اجازه وارد شدن به محوطه پارلمان را هم ندادند.
در حالیکه او حجاب اسلامی هم به سر داشت، اما طالبها از همان دروازه ورودی، او را نپذیرفتند: «وقتی رفتم، برخوردشان اصلا درست نبود. زمانی که من به پارلمان رفتم با یکی از آنها صحبت کردم. من را گفت رویت [صورتت] را برگردان و با من روبهرو صحبت نکن که من وارد گناه میشوم! یعنی این قِسم [مدل] واکنش به من نشان داد که من اصلا اجازه صحبت کردن با آنها را ندارم. این رفتار و اقدامات زیر پا گذاشتن کرامت انسانی زنان است.»
جنگ چندین ساله در افغانستان، هزاران شهروند این کشور بهخصوص مردان جوان را به کام مرگ فرستاد و همین مساله یکی دیگر از مسائلی بود که باعث شد بیشتر زنان شاغل در حکومت سابق افغانستان، زنانی باشند که مسئولیت تامین معیشت فرزندان و خانواده خود را دارند؛ زنان و مادران تنها که جنگ زندگی آنان را ویران کرده بود و به تنهایی بار زندگی بر دوش میکشیدند. حالا انگار که جنگ نیست، اما جنگ با زنان برقرار است؛ منع آنها از کار توسط طالبان، فقر گستردهای را به آنها و خانوادههای ایشان تحمیل کرده است.
مرسل داستان یکی از همکارانش را اینگونه بیان میکند: «در میان همکاران من کسانی هستند که شوهرانشان در جنگ شهید شدهاند. یکی از آنها دو فرزند دارد که از گرسنگی شب و روز گریه میکنند و مادرشان نمیتواند هزینههایشان را برآورده بسازد. چه کسی قرار است شکم این کودکان را سیر کند؟»
او ادامه میدهد: «طالبان همیشه میگوید شما [زنان] ما را داخل گناه میسازید و زن برای کارهای خانه است؛ پس حق تحصیل و کار ندارد. آیا ما انسان نیستیم؟ حق آزادی بیان و تحصیل نداریم؟ ما وقتی تظاهرات کنیم، سلاح سر ما گرفته میشود تا صدای ما را خاموش کنند. ما را در خیابان لت و کوب [ضرب و شتم] میکنند.»
این روزگار هزاران زن افغانستانی در روزهایی است که جهان چشم بر آنها پوشیده و گوشهایش را مقابل فریادهای تظلمخواهی آنان بسته است.
«ذبیحالله مجاهد»، سخنگو و معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان در نخستین روزهای ورود طالبها به کابل گفته بود از آنجایی که آنها نیروهای آموزش دیده در اختیار ندارند، ممکن است زنان و دختران شاغل در ادارهها مورد بیاحترامی قرار گیرند. از همین روی، تا مساعد شدن فضای امن در ادارات دولتی، زنان شاغل در خانههای خود بمانند.
مدارس بازگشایی شد و دختران از تحصیل باز ماندند، رسانهها بسیاری از نیروهای زن خود را از دست دادهاند، ادارهها زنان را پذیرا نیستند؛ چه زمانی قرار است «فضای امن» مورد نظر طالبان ایجاد شود؟
بسیاری از زنان کنشگر افغانستان به این باورند که طالبان با این بهانه آنها را از اجتماع دور نگه خواهد داشت و ممکن است دیگر هیچگاه به آنها اجازه کار داده نشود.
مرسل نیز در پایان صحبتهای خود میگوید: «طالب همان طالب بیست سال پیش است، شلاقهای طالب همان شلاقها است. ما با همان خشونتها روبهرو هستیم و من به عنوان یک زن، یک کارمند دولت، وعدههای آنها را باور نمیکنم. وعدههای طالبها فقط یک شعار است، ولی عمل نمیکنند.»
گروه طالبان در دوران اول حکومت خویش از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ همه نوع محدودیت علیه زنان و دختران در افغانستان وضع کرده بود. آنها اجازه کار، تعلیم و تحصیل را نداشتند. اکنون نیز نگرانی از تکرار آن روزهای تلخ بسیاری از زنان و دختر این کشور و هر عدالتطلبی را نگران کرده است.