فرماندار وقت زابل در آن گزارش گفته بود اقتصاد ۷۰ درصد مردم سیستان از طریق کشاورزی، دامپروری، صیادی، گردشگری و صنایع دستی، به تالاب هامون وابسته بود و با خشک شدن این تالاب، بسیاری از این مردم ناچار به مهاجرت شدهاند.
«خبرگزاری مهر» نیز سال ۱۳۹۶ موضوع مهاجرت هاموننشینان را سوژه عکاسی کرد و گزارشی تصویری از بلایی که خشک شدن هامون بر سر روستاهای آن منطقه آورده است،بعد از خشک شدن تالاب، بیماری سل نیز در این منطقه به شکل بسیار زیادی شایع شد که دلیل آن، وقوع ریزگردهای همیشگی از بستر خشکشده تالاب بود. ریزگردها از کف دریاچه بلند شده و به گوش و حلق و بینی مردم میروند و به غیر از بیماری سل، موجب افزایش بیماریهای گوش و حلقوبینی شدهاند.
«حمیدرضا میرزاده»، روزنامهنگار و فعال محیط زیست گفته بود طبق آمار شیلات، خشک شدن هامون موجب بیکاری حدود ۱۲ هزار صیاد در منطقه شده است. به گفته او، زمانی از سیستان به عنوان انبارغله ایران نام برده میشد: «ولی امروزه متاسفانه به دلیل خشکشدن بخش بزرگی از هامون، بسیاری از کشاورزان و ماهیگیران اطراف این دریاچه برای یافتن منبع درآمد، مجبور به کوچ به شهرهای بزرگتر شدهاند.» headtopics.com
یحیی حازم اسپندیار هم علاوه بر خشکسالی، توسعه زیرساختهای آبی در افغانستان و ایران را که موجب برداشت بیشتر از آب هیرمند میشود، از دلایل خشک شدن هامون میداند.خشک شدن هامون تقریبا همه شرایط زیست در منطقه را از بین برد، به طوری که «از متروکه شدن ۳۰۰ روستا به دلیل از بین رفتن مشاغل وابسته به تالاب و قرار گرفتن در معرض شنهای روان و ریزگرد خبر داد.
فرماندار وقت زابل در آن گزارش گفته بود اقتصاد ۷۰ درصد مردم سیستان از طریق کشاورزی، دامپروری، صیادی، گردشگری و صنایع دستی، به تالاب هامون وابسته بود و با خشک شدن این تالاب، بسیاری از این مردم ناچار به مهاجرت شدهاند.
«خبرگزاری مهر» نیز سال ۱۳۹۶ موضوع مهاجرت هاموننشینان را سوژه عکاسی کرد و گزارشی تصویری از بلایی که خشک شدن هامون بر سر روستاهای آن منطقه آورده است،بعد از خشک شدن تالاب، بیماری سل نیز در این منطقه به شکل بسیار زیادی شایع شد که دلیل آن، وقوع ریزگردهای همیشگی از بستر خشکشده تالاب بود. ریزگردها از کف دریاچه بلند شده و به گوش و حلق و بینی مردم میروند و به غیر از بیماری سل، موجب افزایش بیماریهای گوش و حلقوبینی شدهاند.
«حمیدرضا میرزاده»، روزنامهنگار و فعال محیط زیست گفته بود طبق آمار شیلات، خشک شدن هامون موجب بیکاری حدود ۱۲ هزار صیاد در منطقه شده است.
به گفته او، زمانی از سیستان به عنوان انبارغله ایران نام برده میشد: «ولی امروزه متاسفانه به دلیل خشکشدن بخش بزرگی از هامون، بسیاری از کشاورزان و ماهیگیران اطراف این دریاچه برای یافتن منبع درآمد، مجبور به کوچ به شهرهای بزرگتر شدهاند.»
یکی از نشانههای گویای تاثیر مستقیم تالاب هامون بر وضعیت اقتصادی اجتماعی منطقه، در پرآبی ناگهانی تالاب در بهار امسال دیده شد. تنها در چند ماه تصاویر قایق سواری، عبور دامها از میان نیزارها، ماهیگیری و شادی اهالی در شبکههای اجتماعی دیده میشد. اما با خشکیدگی دوباره تالاب در میانه تابستان امسال، این بار تصاویر غمبار ماهیهای تلف شده در بستر دریاچه و افق یک دست خشک و بیآب و علف تالاب صفحات اجتماعی را پر کردند.۱۰اما واقعا برنامه مدیریت زیست بومی تالاب هامون که قرار است به کمک بودجه ۱۰ میلیون یورویی طی پنج سال اختصاص یابد، میتواند این تالاب را احیا کند؟ فرزانه بذرپور به «ایرانوایر» میگوید این بودجه در مرحله اول صرف لایروبی و البته تغییر معیشت مردم محلی خواهد شد تا به این ترتیب از تقاضای آبی حوزه صنعتی و کشاورزی منطقه کاسته شود .
بر اساس اعلام سازمان حفاظت محیط زیست، مهمترین مسالهای که در طرح احیای هامون مورد بررسی قرار گرفته، این است که چه قدر میتوان از وابستگیهای معیشتی به تالاب هامون و مصرف آب در حوزه آبخیز این تالاب کاست. در واقع، در این طرح که با همکاری برنامه توسعه سازمان ملل متحد در ایران اجرا میشود، هدف اصلی احیای تالاب با مشارکت جوامع محلی، کاهش مصرف آب و تعریف مشاغلی است که هم معیشت مردم را تامین کند و هم آب تالاب را هدر ندهد.
فرزانه بذرپور معتقد است اجرای این پروژه نیازمند همکاریهای نزدیکتری بین ایران و افغانستان است تا ایران بتواند ۸۲۰ میلیون متر مکعبی را که طبق قرارداد هیرمند به ایران تعلق دارد، به طور کامل دریافت کند.
او میگوید: «این که این میزان آب وارد ایران میشود یا نه، نیازمند یک سنجش دقیق در گذرگاههای ورودی آب به ایران است چون مکانیزمهای کنترل یا دقیق نیستند یا دو کشور نسبت به آن اتفاق نظر ندارند.»
به گفته او، ساخت و سازها و پروژههای توسعهای که در بالادست هامون در افغانستان انجام میشوند، موجب کاهش ورود آب به هامون شدهاند: «از سوی دیگر، افغانها آب را یک کالا میبینند و انتظار دارند که ایران در ازای دریافت چنین حقآبهای، با توجه به اهمیتی که برای منطقه سیستان و بلوچستان و احیای تالاب هامون دارد، یک سری امتیازات در حوزه اقتصادی و اجتماعی به افغانها بدهد.»جدای همه اقداماتی که در برنامه احیای تالاب هامون قرار است اجرا شود، فرزانه بذرپور به موضوع کلانتری هم اشاره دارد و آن نیاز شدید سیستان و بلوچستان به آب است. به گفته او، نیاز منطقه سیستان به آب حدود یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعب در سال است.
میگوید: «علاوه بر این، منطقه بلوچستان نیز به شدت با کمبود آب مواجه است. در این بین، دولت ایران دو راهکار گرانقیمت را مدنظر دارد؛ انتقال آب از دریای عمان که با هزینه شیرین کردن آب، بسیار گران تمام میشود و استخراج آب ژرف که آن هم شیوهای گران است و پیامدهای منفی زیست محیطی دارد و یا خرید آب از افغانستان.»
این کارشناس هیدروپولیتیک تاکید میکند: «دولت ایران باید به طور جدی با دولت افغانستان وارد مذاکره خرید آب شود و این کشور را با دادن امتیازات اقتصادی، مثلا امتیازاتی در بندر چابهار که افغانستان مایل به مشارکت در آن است، ترغیب کند که به قیمت مورد نظر ایران، حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب بیشتر از حقآبه هامون از طریق آب هیرمند به ایران بفروشد.»
بذرپور میگوید: «خرید آب بر اساس محاسبات من، به قیمت هر مترمکعب ۵۰ سنت یا اندکی بیشتر امکانپذیر خواهد بود و در عوض، ایران به قیمتی ارزانتر به آب شیرین مورد نیاز خود دست خواهد یافت و آب مورد نیاز منطقه و تالاب هامون تامین خواهد شد.»
او تاکید میکند که خسارت خشک ماندن هامون از هزینه خرید آب احتمالا بیشتر است: «چرا که ریزگردهای آلوده بستر خشک دریاچه، زندگی را برای ساکنان منطقه دشوار کردهاند و به مرور منطقه را به محلی متروک و بیسکنه تبدیل میکنند.»
فرزانه بذرپور با تاکید بر این که همه این اقدامات مستلزم کنترل و مدیریت تقاضای آب در منطقه است، میگوید: «اگر برنامه مدیریتی یکپارچهای همزمان بر آورد آب و کنترل تقاضای آن انجام شود، به واسطه این که این یک پروژه بینالمللی است و دولت ایران هم موظف است برای بودجهای که دریافت میکند گزارش مرتبی را به سازمان ملل بدهد، میتوان به سرانجام این برنامه امیدوار بود.»