روزهای خاکستری

01/01/1401 09:45 ب.ظ

روزهای خاکستری «همه چیز از جشنواره فیلم «کن » آغاز شد؛ جشنوار های که برای نخستین بار «قهرمان » اصغر فرهادی را نمایش داد و نشست خبری پرچالشی را پشت سر گذاشت. » گزارش کامل را در لینک زیر گوش بدهید

همه‌چیز از جشنواره فیلم «کن» آغاز شد؛ جشنواره‌ای که برای نخستین‌ بار «قهرمان» اصغر فرهادی را نمایش داد و نشست خبری پرچالشی را پشت سر گذاشت. از چرایی عدم ساخت فیلمی درباره موضوعات سیاسی و اجتماعی ایران گرفته تا انتخاب امیر جدیدی برای ایفای نقش اصلی فیلم سؤالاتی مطرح شد.

در این میان، به‌ناگاه حاشیه دیگری بر سر «قهرمان» سایه انداخت؛ آزاده مسیح‌زاده از شاگردان سابق اصغر فرهادی ادعایی را مبنی بر اثرپذیری جدی «قهرمان» از مستند او‌، مطرح کرد و نگاه‌ها به ساخته او معطوف شد. بلافاصله انجمن مستندسازان در بیانیه‌ای اعلام کرد «اگر در ساخت یک فیلم داستانی از مصالح مختلف یک فیلم مستند استفاده شده باشد، حق و حقوق صاحب فیلم مستند چگونه باید تأمین شود؟ اگر کسی در مسیر ساخت یک فیلم به‌عنوان راهنما، مشاور یا استاد حضور داشته باشد، چه حقی نسبت به آن فیلم پیدا می‌کند؟ و... . ما در انجمن مستندسازان به واسطه درخواست و چاره‌جویی خانم آزاده مسیح‌زاده، کارگردان فیلم مستند، دوباره با این مسئله پر‌تکرار در سینمای مستند مواجه شده‌ایم».

ادامه مطلب:
SharghDaily »

نماینده مجلس: شرط گذاشتیم که بریتانیا بدهی را بدهد تا دو زندانی را آزاد کنیمدولت ایران پس از اعلام اینکه این پول را دریافت کرده است، اقدام به آزادی این دو شهروند ایرانی-بریتانیایی کرد. اینا رو با طویله رهبری هماهنگ کنید که اینهمه تناقض در صحبت ها پیش نیاد!! در پاراگراف دوم به جای 'انوشه آشوری' اشتباهی نوشتید 'انوشه انصاری'. احیانا' به این کار گروگان گیری نمیگویند؟

واشینگتن طرح‌ابتکار خلیجی را ارزشمند و مردم یمن را به استفاده از آن دعوت کردکاتی وستلی، کاردار سفارت آمریکا در یمن، دوشنبه 21 مارس، طرح‌ابتکار شورای همکاری خلیج برای میزبانی رایزنی‌های یمنی - یمنی در ریاض را با ارزش خواند و از همه

شهردار کییف: روسیه تسلیحاتی که به موجب قوانین بین‌المللی ممنوع است را به کار می‌بردبا ادامه محاصره کییف از سوی نیروهای روسیه، ویتالی کلیچکو، شهردار پایتخت اوکراین، اعلام کرد که قوای روسیه، 20 نقطه کییف به ویژه در حومه این شهر را بمباران

امدادگران یک سرباز را زنده از زیر آوار حملات روسیه بیرون آوردندسخنگوی ارتش اوکراین می‌گوید هنوز تعداد تلفات در حمله روسیه به یک پادگان این کشور مشخص نشده و امدادگران همچنان مشغول بیرون آوردن جنازه‌ها و همچنین خارج کردن بازماندگان از زیر آوار هستند.

طالبان استفاده از پرچم سه رنگ ملی افغانستان را ممنوع کردطالبان با صدور فرمانی رسمی، استفاده از پرچم سه رنگ افغانستان را که سال‌های طولانی نماد ملی این کشور بود، ممنوع و پرچم امارات اسلامی را جایگزین آن کرد. کار نیک طالبان يه گوه بدتر از جمهورى اسلامى🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮

نشست خبری نازنین زاغری: به من گفتند تو را آزاد نمی‌کنیم تا بدهی را بدهندخانم زاغری گفت که در زندان «رفتار با من بی‌رحمانه بود» و افزود که در ایران «زندانی‌های زیادی داریم» و ابراز امیدواری کرد که برای آزادی همه آن‌ها کوشش بسیاری صورت بگیرد. خطاب به سازمانهای بخت برگشته موساد و سیا در آینده نزدیک دانشمندان ایران به درجه ای از پیشرفت تکنولوژی فضایی می رسند که با استفاده از ماهواره های ایران در فضا و نور خورشید به صورت نقطه زن ماهواره ها و مراکز نظامی دولت های شیطانی را به بُخار تبدیل کنند. حبیب رضا غفّاریان شیرازی برای اینکه متوجّه شویم در جنگ بین اوکراین و روسیه کدام یکی به حق نزدیک تر هستند کافی است به هزاران مزدور داعش و اروپایی و امریکایی و صهیونیستی که همراه با پشتیبانی تسلیحاتی و رسانه ای در خدمت دولت اوکراین هستند و به هواداران آنها در ایران توجّه کنیم. حبیب رضا غفّاریان شیرازی

همه‌چیز از جشنواره فیلم «کن» آغاز شد؛ جشنواره‌ای که برای نخستین‌ بار «قهرمان» اصغر فرهادی را نمایش داد و نشست خبری پرچالشی را پشت سر گذاشت. از چرایی عدم ساخت فیلمی درباره موضوعات سیاسی و اجتماعی ایران گرفته تا انتخاب امیر جدیدی برای ایفای نقش اصلی فیلم سؤالاتی مطرح شد. فرهادی در خلال برگزاری این نشست خبری، با اشاره به گفت‌وگوی خود با ورایتی درباره محدودیت در ایران توضیحاتی ارائه داد و تأکید کرد: «با احترام به مصاحبه خبرگزاری ورایتی، باید بگویم این تصور خبرنگاری بود که صحبت‌های من را شنید و ترجمه کرد. ما درباره موضوعی صحبت کردیم که شاید در اروپا نباشد، اما در ایران وجود دارد. مردم خارج از ایران فکر می‌کنند فضای مجازی در ایران وجود ندارد، بنابراین کسی که با من مصاحبه کرد از وجود فضای مجازی تعجب کرد و من هم گفتم البته که هست، حتی شاید پررنگ‌تر از کشورهای غربی باشد و از من پرسید چرا؟ که من گفتم زیرا فضای بسته‌ای برای بیان نظرات وجود دارد، پس مردم برای ابراز نظرات از فضای مجازی استفاده می‌کنند. در کشوری که می‌توان آزادانه اظهار‌نظر کرد قطعا فضای مجازی استفاده کمتری دارد».

موج انتقادهای مطرح‌شده به فرهادی در جشنواره فیلم کن، به شکل‌های مختلف ادامه پیدا کرد و بدون ‌تردید می‌توان عنوان پرحاشیه‌ترین فیلم سال را به «قهرمان» اختصاص داد. اما «قهرمان» در نخستین سفر جشنواره‌ای خود، در اختتامیه هفتاد‌و‌چهارمین دوره جشنواره کن، جایزه بزرگ هیئت داوران را به صورت مشترک با فیلم «کوپه شماره 6» به کارگردانی «یوهو کاسمانن» دریافت کرد. فرهادی پس از دریافت جایزه‌اش، ضمن تشکر از دست‌اندرکاران جشنواره کن و هیئت داوران، در سخنانی کوتاه از گروه، تهیه‌کننده فیلم و خانواده‌اش تشکر کرد و گفت: «الان که اینجا ایستاده‌ام، یاد 36 سال قبل افتادم که یک بچه 13‌ساله بودم و در شهری که به دنیا آمدم، با کمترین امکانات اولین فیلم کوتاهم را ساختم. 36 سال است که جز نوشتن و فیلم‌ساختن کار دیگری نکرده‌ام و با همه محدودیت‌ها، مشکل‌ها، فشارها و گرفتاری‌هایی که می‌توانست من را از این مسیر که داشتم منصرف کند و این فیلم‌ها را نسازم و شما هم نبینید، به امید اینکه با هر فیلمی که می‌سازم، یک پرسش از شرایط تلخ اجتماعی را که اطرافم هست با تماشاگر‌ها به اشتراک بگذارم، ادامه بدهم؛ چون ایمان دارم یکی از راه‌های نجات کشورم، آگاهی‌بخشی است».

در این میان، به‌ناگاه حاشیه دیگری بر سر «قهرمان» سایه انداخت؛ آزاده مسیح‌زاده از شاگردان سابق اصغر فرهادی ادعایی را مبنی بر اثرپذیری جدی «قهرمان» از مستند او‌، مطرح کرد و نگاه‌ها به ساخته او معطوف شد. بلافاصله انجمن مستندسازان در بیانیه‌ای اعلام کرد «اگر در ساخت یک فیلم داستانی از مصالح مختلف یک فیلم مستند استفاده شده باشد، حق و حقوق صاحب فیلم مستند چگونه باید تأمین شود؟ اگر کسی در مسیر ساخت یک فیلم به‌عنوان راهنما، مشاور یا استاد حضور داشته باشد، چه حقی نسبت به آن فیلم پیدا می‌کند؟ و... . ما در انجمن مستندسازان به واسطه درخواست و چاره‌جویی خانم آزاده مسیح‌زاده، کارگردان فیلم مستند، دوباره با این مسئله پر‌تکرار در سینمای مستند مواجه شده‌ایم».

در بخشی از این بیانیه آمده بود: «کارگردان یک فیلم مستند (فیلم «دو سر برد، دو سر باخت» به کارگردانی آزاده مسیح‌زاده) مدعی ا‌ست فیلم سینمایی مشهور این روزها (قهرمان، ساخته اصغر فرهادی) با اثرپذیری جدی از فیلم مستند او ساخته شده و در این مسیر نه‌تنها حق و حقوق مادی و معنوی او هیچ‌گاه تأمین نشده، بلکه شاهد برخوردهایی از گونه‌ای دیگر بوده است. این اولین بار نیست که چنین گفت‌وگوهایی در حوزه سینما به صورت پراکنده در‌می‌گیرد، اما غالب چنین جدال‌هایی در سینمای ایران در نهایت با پا‌درمیانی و به‌اصطلاح ریش‌سفیدی رتق‌وفتق می‌شود و متأسفانه اصل ماجرا در غالب موارد به زیر فرش رانده می‌شود. جامعه هنری ما نیازمند است تا در‌خصوص منافع و حقوق خود صریح و محترمانه گفت‌وگو کند و خرد جمعی هنرمندان باید فرصت پیدا کند درخصوص مسائل مهم شغلی خود وارد بحث و جدال احسن شود. انجمن مستندسازان بنا دارد بحث و گفت‌وگو پیرامون این موضوع را از باب کشف و تنظیم روابط درست حقوقی و هنری در‌خصوص اثرپذیری فیلم داستانی از یک فیلم مستند شروع و تا رسیدن به داوری خرد جمعی ادامه دهد. ما به‌زودی فضایی برای گفت‌وگوی آزاد در‌این‌باره فراهم خواهیم کرد. بنای ما در انجمن مستندسازان این است که ضمن واکاوی جوانب این ماجرا، به تعاریف روشنی درباره حقوق مؤلفان و به‌خصوص مستندسازان برسیم تا مبنای رسیدن به یک چارچوب حقوقی محکم گردد. طبعا در این زمینه به همراهی و نظرات وکلا و حقوق‌دانان محترم نیاز جدی احساس می‌شود. همچنین امیدواریم در فضای هنری ما هیچ‌گاه حق کسی ضایع نشود».

پس از انتشار این بیانیه، کاوه رضوانی‌راد (وکیل اصغر فرهادی) به ادعای مطرح‌شده واکنش نشان داد و نوشت: «پیش از هر سخنی، ذکر این نکته ضروری است که این‌جانب در مقام وکیل پروژه سینمایی «قهرمان»، در سه ماه گذشته به دلیل رعایت احترام مقام معلم و شاگردی، از پاسخ رسانه‌‌ای به ادعاهای یکی از هنرجویان ورک‌شاپ آموزشی آقای اصغر فرهادی در سال ۹۲-۹۳ اجتناب نموده و گزارش خود را در‌این‌باره به خانه سینما ارائه کرده‌‌ام، اما اکنون که بیانیه انجمن مستندسازان، موجب رسانه‌‌ای‌شدن موضوع در سطح عمومی شده است، بیان توضیحات و جزئیات موضوع و انتشار اسنادی که ماهیت حقیقی روایت را آشکار می‌سازد، ضروری است. بنابراین ضمن غنیمت‌دانستن فرصت پیش‌آمده جهت روشن‌سازی ابعاد ناگفته موضوع، بر این امر تأکید می‌نمایم که نسخه‌ای از کلیه مستنداتی که در ادامه به آنها اشاره شده، پیش از این، در اختیار خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه قرار گرفته است».

او در بخش دیگری از این بیانیه نوشت: «یک. در سال ۹۲-۹۳ و در جریان برگزاری دوره آموزشی فیلم‌سازی مستند در مؤسسه کارنامه، آقای فرهادی طبق طرح درسی دوره‌شان، هنرجویان این دوره را به گروه‌های دو یا سه‌نفره تقسیم کرده و سوژه‌ای را به‌عنوان ایده مشترک همه گروه‌ها برای کار کلاسی تعیین می‌نمایند و قرار می‌شود هنرجویان تحت نظارت، مشاوره و راهنمایی ایشان در زمینه‌های تکنیکی و محتوایی با محوریت اشخاصی که پول یا شی‌ء گرانبهایی را یافته‌اند و با عودت آن به صاحب مال در جامعه شناخته شده و به‌عنوان قهرمان برجسته شده‌اند، کار کنند. سوژه‌هایی با این ایده مشترک، از اخبار روزنامه‌های سراسری یا برنامه تلویزیونی «ماه ‌عسل» یا شبکه‌ها و مطبوعات استانی گردآوری شده و در اختیار هنرجویان قرار می‌گیرد. با معرفی سوژه‌ها توسط آقای فرهادی، گروه‌های هنرجویان برای ضبط تصاویر به مناطق مختلف کشور عازم می‌شوند. در طول جلسات برگزاری این کلاس که نزدیک به یک سال به طول انجامیده، آقای فرهادی برای هنرجویان طرح، شکل اجرا و جهت مسیر هر سوژه‌ای را مشخص ‌می‌نمایند. از‌‌جمله سوژه‌های این دوره، شخصی است که در شیراز زندانی مهریه بوده و با یافتن کیفی پر از پول و عودت آن به صاحب کیف، مورد تکریم قرار می‌گیرد. این اتفاق در سال 91 رخ داده و به صورت گسترده در مطبوعات و رسانه‌های سراسری و محلی انعکاس داشته است. بنابراین برخلاف ادعای ناصحیح خانم آزاده مسیح‌زاده، سوژه مذکور توسط ایشان کشف نگردیده است، بلکه این خبر از قریب به یک سال پیش از شروع دوره فیلم‌سازی مستند، در سطح گسترده‌ای در جامعه انتشار یافته است».

پس از اکران عمومی فیلم در ایران، موضع‌گیری‌های مختلف در قبال فیلم به اوج خود رسید و روزی نبود که اظهار‌نظری درباره «قهرمان» به موجی خبری تبدیل نشود. در این میان، اصغر فرهادی دست به کار نوشتن بیانیه‌ای شد که کمتر‌کسی از او انتظار چنین صحبت‌هایی را داشت.

در این بین، داود مرادیان، مدیر گروه مستند بنیاد روایت فتح، در گفت‌وگویی گفت: «آقای اصغر فرهادی فیلم‌ساز تیزهوشی است که هم حکومت را دارد و هم بیرون حکومت را. اصغر فرهادی با هر آنکه دوست داشته است، فالوده خورده و می‌خورد. همین اصغر فرهادی چقدر با جریان روشنفکری نزدیک است؟ کاملا در بطن جریان روشنفکری حضور داشته و دارد اما فقط چون امیر جدیدی که سابقه بازی در یک فیلم ملی با موضوع گرفتن یک تروریست خشن و کثیف را در کارنامه‌اش دارد، در فیلمش حضور داشته، ببینید محمد رسول‌اف با او چه کرد؟ یعنی از نظر اینها تو حق بازی در فیلم ضد تروریسم هم نداری. یعنی به وضوح دست رسول‌اف با ریگی و داعش در یک سفره است. این خیلی ترسناک است. ساده‌ترش می‌کنم. فکر کنیم یک نفر فیلم‌ساز در هر سطحی جرئت کند به بازیگران هالیوود بگوید چون در فلان فیلم نقش عنصر ضد فاشیسم بازی کردی، باید بایکوت شوی. با او چه می‌کنند؟ مگر می‌توان با این افراد در یک کادر قرار گرفت؟». فرهادی نیز در واکنش به این سخنان، در پاسخ به او نوشت: «‌در تمام سال‌‌های گذشته بنا بر این داشتم که از ورود به هر حاشیه‌‌ای پرهیز کنم و همواره تمرکزم بر نوشتن و فیلم‌ساختن باشد. تصورم بر این بود که پاسخ بسیاری از حاشیه‌ها، تهمت‌ها و تخریب‌‌ها در حاصل کارم داده می‌شود و نیاز به توضیحی نیست، اما این سکوت، برخی را بر آن داشته تا یک‌سویه هر آنچه را در ذهن بافته‌اند، بروز دهند؛ با این اطمینان که فرهادی ورود نخواهد کرد و پاسخی هم نخواهد داد. بهانه این نوشته اظهارنظر فردی است که او را نمی‌شناسم و من را هم‌زمان منتسب به خارج از کشور کرده است. خیلی صریح و روشن بگویم من از شما بیزارم!

من نه هیچ‌گاه کوچک‌ترین قرابتی با منش و تفکر واپس‌گرای شما داشته‌‌ام و نه سر سوزنی به گزافه‌گویی‌هایتان در پوشش حمایت و تعریف و تمجید نیاز دارم. شما که سال‌‌ها براى فرار از پذیرش مسئولیت خود سعى در جاانداختن واژه‌ «سیاه‌نمایى» در کنار تک‌تک فیلم‌های من کردید و شگفت که در سوى مقابلتان همین تلاش براى متهم‌کردن من به سفیدنمایى در جریان است!

اگر تا به حال از آزارهایی که برای من پیش آورده‌‌اید سخن به میان نیاورده‌ام، تنها به این دلیل بوده که نخواسته‌‌ام راهم را جز با کارم که به آن ایمان دارم، پیش ببرم؛ هرگز گمان نکنید که از سر همراهی با شما بوده است. متأسفم که تلاشم برای ماندن در ایران، ساخت فیلم در ایران و نمایش آن در ایران، این تعبیر را با خود همراه دارد که او در حال یک بازی دوسویه است. من همواره با تمام وجودم نوشته‌‌‌ام و فیلم ساخته‌‌ام. کسانی که از نزدیک مرا می‌‌شناسند، می‌دانند همیشه عاشق زندگی در میان این مردم و فیلم‌ساختن برایشان بوده‌‌ام، با آنکه امکان کار و زندگی در هر جای دیگر از دنیا و به دور از حاشیه‌‌ها را داشته‌ام. اما گویی این بار تلاشی گسترده از هر سوی در کار است تا این عشق و امید به سمت دلسردی برود؛ تعدادی با نشر خاطره‌‌های تحریف‌شده و جعلی، عده‌‌ای دیگر با تهمت و ادعاهای خلاف واقع، برخی هم با انتساب من به حکومت. گرچه اطمینان دارم که بدخواهان همچنان به راه خود می‌روند، اما به احترام آنان که در پی حقیقت‌اند، این نوشته را منتشر می‌کنم و به‌زودی سعی خواهم کرد درباره حواشی دیگر نیز با صراحت صحبت کنم». بلافاصله پس از این بیانیه، حجت‌الاسلام عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، به یادداشت اصغر فرهادی درباره نسبت خود با نظام جمهوری اسلامی واکنش نشان داد و گفت: «اگر کسی زیر سایه انقلاب اسلامی و نظام اسلامی نیست، در واقع یک نوع خروج اجتماعی محسوب می‌شود و نه حتی خروج ملی. یعنی ایشان در واقع از فضای مردمی خارج شده است و خودشان پاسخ بدهند که اگر قائل به این خروج هستند، پس ملیتشان چیست؟».

این حواشی هر روز بزرگ و بزرگ‌تر شد و به‌تازگی آزاده مسیح‌زاده، سازنده مستند «دو سر برد، دو سر باخت»، در گفت‌وگویی با مجله تجربه، تجربه حضور در کلاس‌های اصغر فرهادی و چگونگی شباهت فیلم مستندش به قهرمان را توصیف کرده است؛ «آقای فرهادی روی مبل کنار پنجره نشست. من هم روی یک صندلی که میزی مقابلش بود کنار آقای فرهادی. خانم بخت‌آور هم که انتهای اتاق و فریده شفیعی با یک دسته برگه A4 در دست نشسته روبه‌روی من. آقای فرهادی شروع به صحبت کرد که چه خبر از شیراز و هنوز میری و می‌‌‌آی و... . گفتم نه دیگر ساکن شده‌‌‌ام. گفت ای‌بابا، ما خیلی سفر داریم به شیراز. توی این فکر بودیم که تو هم بیایی. چون من دارم توی شیراز یه فیلم می‌‌‌سازم به نام قهرمان. توی این فکر بودم که تو هم توی فیلم بازی کنی. یادمه توی فیلم خودت وقتی جلوی دوربین میومدی لهجه شیرازی خوبی داشتی. من استرس گرفتم و متحیر شدم. من را چه به بازی! گفتم آقای فرهادی من اصلا بازیگر نیستم. علاقه و استعدادی هم ندارم. علاقه من کارگردانی‌‌ است. خیلی دلم می‌خواهد کنار شما باشم و از شما یاد بگیرم. پرسید خب چه کارها کردی؟ از فیلم‌هایی که ساختم گفتم و اشاره کردم که فیلمی که فیلم‌‌بردارش محمود کلاری بود منشی صحنه‌‌ بودم. گفت چقدر خوب. پس می‌‌‌توانی منشی صحنه هم باشی. بعد از من پرسید شیراز را چقدر می‌‌‌شناسی؟ گفتم من شیرازی‌‌‌ام. همه‌جایش را می‌‌‌شناسم. پرسید مکان‌‌‌های تاریخی؟ رستوران‌‌‌ها؟... گفتم همه‌جا؛ حتی جاهایی را سراغ دارم که توریست‌‌‌ها را نمی‌‌‌برند، اما خیلی مهم و جذاب‌‌‌اند. آقای فرهادی گفت پس توی همین جلسه شماره ملی‌‌‌ات را می‌‌‌گیریم که برایت بلیت هواپیما بگیریم و هفته بعد با گروه ما به شیراز بیایی. حین همین صحبت‌‌‌ها آقای فرهادی اشاره‌ای کرد به فریده شفیعی که در تمام آن ساعت مثل یک ربات روبه‌روی من بی‌حرکت نشسته بود. با این اشاره شفیعی آمد بالای سرم ایستاد و دو برگه روی میز مقابلم گذاشت. روی یکی متنی نوشته شده بود و دیگری سفید بود. آقای فرهادی گفت تا اینجا هستی متنی را که روی آن کاغذ نوشته شده به خط خودت روی این کاغذ بنویس. یک نگاه به متن کردم. تقریبا این بود: «این‌‌جانب آزاده مسیح‌زاده فرزند... به شماره ملی... در صحت و سلامت عقل و اراده اعلام می‌‌‌دارم مستند... بر اساس طرح و ایده‌‌‌ای از آقای فرهادی می‌باشد». این عین جمله نیست، ولی خیلی نزدیک است و این به خاطرم مانده بود. گرچه اخیرا کاغذ را توی دادگاه دیدم. خودم که ‌نسخه‌‌ای از آن نداشتم؛ یعنی کلا یک نسخه بود که نزد آقای فرهادی ماند. خواندم و استرس گرفتم. انگار نفسم پس رفت. سرم را بالا آوردم و گفتم آقای فرهادی می‌شود راجع به این صحبت کنیم؟ ایشان گفت حالا امضا کن و شماره ملی‌ات را هم صحیح بنویس که برایت بلیت هواپیما بگیریم، با هم می‌‌رویم شیراز و درباره‌اش صحبت می‌کنیم. من هی می‌گفتم آقای فرهادی... می‌‌‌خواستم یک‌‌جوری با روی خوش از زیرش در‌بروم. می‌‌‌خواستم بگویم ایده مال خودم است. خودم این مستند را ساخته‌‌‌ام. این طرح اصلا جزء مواردی که شما سر کلاس آوردید نبود (که تازه آنها هم طبق بیانیه اخیر کارنامه نمی‌تواند متعلق به استاد باشد). آقای فرهادی هی مصرانه می‌گفت امضا کن. بعد هم پرسید: «فیلمت رو با چه اسمی فرستادی به جشنواره‌هایی جایزه گرفت؟». گفتم «دو سر برد، دو سر باخت». گفت همان را بنویس. یادم آمد در تماس تلفنی‌‌‌ای که از مؤسسه بامداد با من گرفته شده بود، گفته بودم فیلم را در خارج به نام پرده چهارم نمایش داده‌‌‌ام. در طول آن لحظات این احساس را داشتم که آقای فرهادی دارد مالکیت فیلم من را می‌گیرد».

اما این اظهارنظرها بی‌پاسخ نماند و به فاصله چند ساعت بیانیه مفصلی درباره چگونگی ساخت فیلم قهرمان و ادعاهای آزاده مسیح‌زاده از سمت روابط‌عمومی فیلم «قهرمان» رسانه‌ای شد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «بر طبق قانون کپی‌رایت، مالکیت مادی و معنوی سوژه‌های منتشرشده‌ای که در رسانه‌ها عمومی و افشا شده‌اند، متعلق به هیچ‌کس نیست و همگان می‌توانند از این اطلاعات عمومی‌شده، به صورت جزئی و کلی در یک اثر هنری استفاده کنند. این قانون، در ایران و کشورهای دیگر وجود دارد و در دادگاه‌ها مورد استناد قرار می‌گیرد. نکته مهم و قابل توجه آن است که فیلم «قهرمان» برداشتی کاملا آزاد و متفاوت از سوژه‌ای افشا‌شده است که اخبار آن دو سال قبل از ورک‌شاپ سال ۹۳ در رسانه‌ها و شبکه‌ استانی فارس منتشر شده. از همین روی خود این مستند را هم نمی‌توان به کپی‌برداری از گزارش تلویزیونی استان فارس درباره سوژه زندانی شیرازی متهم کرد. ادعای وام‌گرفتن فیلم «قهرمان» از اثر مستند، نادیده‌گرفتن به‌عمد یا غیرعمد همه‌ اطلاعات منتشر‌شده‌ پیشین راجع به این سوژه در رسانه‌هاست. طبق قانون و نظر کارشناسان حقوقی، آنچه در یک اثر مستند مورد حمایت قانون کپی‌رایت قرار می‌گیرد، نه اطلاعات افشا‌شده‌ای که فیلم مستند نیز خود آن را از واقعیت وام گرفته و صرفا گزارشگر آن است، بلکه بیان خلاقانه‌ سازنده‌ مستند است. به وضوح روشن است که فیلم «قهرمان» به‌هیچ‌عنوان در بیان داستانی و سینمایی خود نسبتی با فیلم مستند مورد بحث ندارد. برخی شباهت‌هایی که در این دو اثر به شکل طبیعی وجود دارد، به معنای وام‌گرفتن از خلاقیت و بیان اثر مستند نیست. این شباهت‌ها سه دلیل واضح دارد: وجود ریشه‌ مشترک در هر دو اثر که یکی مستقیما درباره یک اتفاق واقعی است و دیگری برداشتی آزاد و متفاوت از آن. توصیه‌ها و راهنمایی‌های کلی و جزئی مدرس ورک‌شاپ که در قدم اول، طرح ایده‌ کار بر روی افراد و سوژه‌هایی که پول یا شیء گرانبهایی را به صاحبش برگردانده‌اند و تبدیل به قهرمانی محلی شده‌اند، بوده است. این راهنمایی‌ها هم در مسائل تکنیکی از‌جمله دکوپاژ، قاب‌بندی و حرکت دوربین بوده و هم در جنبه چگونگی دنبال‌کردن هر سوژه و شکل روایت داستان آنها. این موضوع باعث شده که همه‌ چند اپیزود مجموعه کلاسی این ورک‌شاپ از یک فیلتر عبور کنند و شبیه به جنس سینمایی که مدرس کلاس در حال تدریس آن به هنرجویان بوده، بشوند. به‌طور مثال بخش دوم این مستند که جست‌وجوی زن صاحب کیف است، طبق فایل صوتی موجود از کلاس، به پیشنهاد و توصیه فرهادی به‌عنوان مدرس کلاس دنبال شده است. دلیل سوم، موردی است که کمتر در اظهارنظرها به آن اشاره شده است. اپیزود نهایی به نمایش در‌آمده‌ اثر مستند در چند جشنواره، ۲۹ دقیقه بوده است که ساختاری گزارشی و کاملا مصاحبه‌محور دارد، اما نسخه‌ای که این روزها مبنای قضاوت مشابهت‌های این دو اثر قرار گرفته و بر اساس آن نظرات غالبا غیرحقوقی داده می‌شود، ۴۴ دقیقه است. این نسخه‌ بلندتر، دو هفته بعد از اولین اکران فیلم «قهرمان» در ایران، بر روی یک پلتفرم بارگذاری شده و تا پیش از اولین نمایش فیلم «قهرمان» در فستیوال کن، هیچ‌کس این نسخه را ندیده بوده است. در تدوین و صداگذاری این نسخه‌ جدید که چند سال بعد از نسخه‌ قبلی تهیه شده، به‌وضوح پیداست هدف این هنرجو نزدیک‌کردن این مستند تا جای امکان به فیلم «قهرمان» بوده است. سؤال این است که با چه هدفی نسخه‌ جدیدی تدوین شده و از انتشار نسخه‌ قبلی که نهایی شده و در چند جشنواره به نمایش درآمده بوده، صرف‌‌نظر شده است؟ بسیاری از مشابهت‌هایی که امروز به آن اشاره می‌شود، مربوط به نسخه‌ ۴۴‌دقیقه‌ای است که هیچ‌کس آن را ندیده بوده، چون از این نسخه دو هفته بعد از آغاز اکران عمومی «قهرمان» رونمایی شده است. اگر هدف، اثبات کپی‌برداری فیلم «قهرمان» از این مستند است، چرا همان نسخه‌ ۲۹‌دقیقه‌ای برای مقایسه منتشر نشده؟ در نتیجه با توجه به توضیحات فوق، ادعای کپی‌بودن اثر سینمایی از این اثر مستند، مبنای حقوقی نداشته، از سویی حاصل عدم اطلاع از قوانین کپی‌رایت و از سوی دیگر ارائه اطلاعات ناقص و روایت‌های تحریف‌شده است. تیم حقوقی پخش‌کننده‌های بین‌المللی فیلم «قهرمان» با بررسی هر دو اثر، صریحا در نامه‌ای ادعای نقض کپی‌رایت در فیلم «قهرمان» را بر اساس قوانین کپی‌رایت در کشورهای خود، رد کرده و تصریح کردند ادعای مطرح‌شده، هیچ جنبه و مبنای حقوقی‌ای ندارد».

اما در بخش دوم از بیانیه‌ گروه سازنده فیلم «قهرمان» آمده: فارغ از همه موارد فوق، باید اضافه کرد در تمام این مدت تیم فیلم «قهرمان» با حسن نیت برای حل مسئله پیش‌آمده از مسیر منصفانه اعلام آمادگی کرده و می‌‌کند؛ چنان‌که پیش از نمایش عمومی فیلم «قهرمان» در ایران جلساتی به پیشنهاد مدیرعامل خانه سینما، آقای منوچهر شاهسواری، درباره این موضوع برگزار شد. در این جلسات و جلسه دیگری که بعد از آن در دفتر وکیل فیلم «قهرمان» بود، از آنجایی که تیتراژ فیلم در زمان اکران جشنواره کن هنوز کامل و قطعی نبوده و حتی نام بعضی از عوامل از‌جمله یکی از طراحان فیلم به دلیل فشار کاری و تسریع در آماده‌کردن نسخه نمایش از قلم افتاده بود، تیم فیلم «قهرمان» ضمن اذعان به اشتباه سهوی پیش‌آمده بابت عدم اشاره به زحمات خانم مسیح‌زاده در سال ۱۳۹۳، با این موضوع که نام وی تحت عنوان تحقیق و پژوهش در تیتراژ فیلم ذکر و حقوق مادی وی نیز طبق عرف سینما لحاظ شود، موافقت کرد؛ با آنکه در حقیقت دستیاران کارگردان، مشاور حقوقی فیلم و برخی همکاران در شیراز، عهده‌دار بخش‌‌های نیازمند تحقیق و پژوهش در فیلم قهرمان بوده‌اند. همچنین از طرف فیلم قهرمان پیشنهاد شد نام تمام هنرجویان ورک‌شاپ نیز در تیتراژ ذکر شود. ولی بعد از مدتی ایشان با تغییر نظر خود، راه هرگونه گفت‌وگویی را بستند و به همین دلیل متأسفانه ذکر نام دیگر هنرجویان نیز به چالش کشیده شد و بالاجبار برای جلوگیری از سوءتفاهم بیشتر به تیتراژ اضافه نشد. بعد از مدتی وکیل سابق ایشان از وکیل فیلم «قهرمان» همراه با درخواست مالی، عنوانی را برای ذکر نامشان در تیتراژ درخواست کردند که بسیار خارج از عرف و فاقد مبنای حقوقی بود و مدتی بعد از آن، درخواست سهیم‌شدن در تمام درآمدهای فیلم «قهرمان» را داشتند!

به نظر می‌رسد تا به انتها رسیدن این پرونده همچنان باب اظهار‌نظر درباره عملکرد اصغر فرهادی باز است و هراز‌گاهی بار دیگر ماجرای این فیلم به خبر داغ رسانه‌ها تبدیل خواهد شد.