«کاظم غریبآبادی»، رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه برگزار شد.
غریبآبادی در واکنش به قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی، ه در جمهوری اسلامی را «دروغ» خواند و گفت هرکس چنین ادعایی دارد، به ما مراجعه کند.
بار قبل سال فعال از آن سو مقامات جمهوری اسلامی معمولا در نهادهای بینالمللی بر «ممنوعیت قانونی» شکنجه در قوانین این حکومت سخن گفتهاند. دعوت توییتری کاربری به نام «فردای ما» در اعتراض به انکار شکنجه در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی از سوی معاون حقوق بشر قوه قضاییه به استمرار همین امر در طول دهههای مختلف پرداخت :«از دهه ٦٠ و شکنجههای اختراعی لاجوردی و حاج داوود که بگذریم از دهه ٧٠ و شکنجه بازداشتیها که بگذریم، زیر سایه ولایت فقیه کسی نیست که نگه #شکنجه شدم! این نظام یعنی شکنجه! دادخواهی تا آزادی».
نوشت دهه ٧٠، دوران اصلاحات و شکنجه اهالی مطبوعات و فعالان سیاسی و دانشجویی با دستور مستقیم«سعید مرتضوی»، دادستان وقت تهران از دورانهایی است که هیچگاه از یاد این فعالان نمیرود.
«ناخن پای پدرم در اثر شلاقهای کف پا و افتادنشان هرگز در نیامد! در زندان دچار عفونت استخوان پا شده بود که او را به بیمارستان نبردند تا سالها دچار مسئله بود، دیابت هم داشت و در نهایت پایش را بریدند و بعد هم …»
این تنها یکی از صدها روایتی است که کاربران شبکه اجتماعی توییتر از شرح شکنجه زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی نوشتند؛ طوفان توییتری که روز جمعه ٢٦ آذر ماه با هشتگ «#شکنجه_شدم» و در پاسخ به
«کاظم غریبآبادی»، رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه برگزار شد.
***
غریبآبادی در واکنش به قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی،
شکنج
ه در جمهوری اسلامی را «دروغ» خواند و گفت هرکس چنین ادعایی دارد، به ما مراجعه کند.
این چندمین بار در همین سالهای اخیر است که کاربران توییتر در واکنش به انکار شکنجه روحی و جسمی در زندان های جمهوری اسلامی از سوی مقامات آن به روایت شکنجه زندانیان در طول این چهار دهه میپردازند.
بار قبل سال
بعد از افشای شکنجه روحی و جسمی «اسماعیل بخشی»،
فعال
کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در زندان اوین و انکار آن از سوی مقامات بود که باز هم کاربران شبکههای اجتماعی روایتهای خود از شکنجه در زندانهای دهههای مختلف عمر جمهوری اسلامی را فاش کردند.
از آن سو مقامات جمهوری اسلامی معمولا در نهادهای بینالمللی بر «ممنوعیت قانونی» شکنجه در قوانین این حکومت سخن گفتهاند.
این بار کاربران به
دعوت توییتری
سازمان حقوق بشر ایران هشتگ «شکنجه شدم» را به کار گرفتند. در طوفان توییتری با هشتگ شکنجه شدم، کاربران این شبکه اجتماعی یاد شکنجه زندانیان سیاسی دهههای مختلف عمر جمهوری اسلامی را زنده کردند.
کاربری به نام «فردای ما» در اعتراض به انکار شکنجه در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی از سوی معاون حقوق بشر قوه قضاییه به استمرار همین امر در طول دهههای مختلف پرداخت :«از دهه ٦٠ و شکنجههای اختراعی لاجوردی و حاج داوود که بگذریم از دهه ٧٠ و شکنجه بازداشتیها که بگذریم، زیر سایه ولایت فقیه کسی نیست که نگه #شکنجه شدم! این نظام یعنی شکنجه! دادخواهی تا آزادی».
کاربر دیگری به نام «خوشه های خشم» با یادآوری شکنجهگران زندانیان دهه ١٣٦٠ خطاب به معاون حقوق بشر قوه قضاییه
نوشت
: «به غریبآبادی بگویید از داوود رحمانی و اسدالله لاجوردی خونآشام بپرسید در واحدهای مسکونی و قبر و قفس با زنان مجاهد چه کردند که کمتر کسی از آن بیرون آمد!»
دهه ٧٠، دوران اصلاحات و شکنجه اهالی مطبوعات و فعالان سیاسی و دانشجویی با دستور مستقیم«سعید مرتضوی»، دادستان وقت تهران از دورانهایی است که هیچگاه از یاد این فعالان نمیرود.
«رضا یونسی»، از فعالان دانشجویی همین دوران در دانشگاه پلی تکنیک در توییت خود به شرح شکنجه همکلاسیهای خود در همین دوره پرداخت. او با نقل قولی از مرتضوی در انکار شکنجه زندانیان سیاسی به ذکر نمونههایی از این شکنجهها
پرداخت
: «مواردی که دانشجویان پلی تکنیک تجربه کرده بودند، شکنجه به حساب نمیآمد. مواردی همچون ضرب و شتم، انفرادی، پخش صداهای آزاردهنده در سلول، تهدید به آزار رساندن به اعضای خانواده، ندادن غذا به مدت ۴۸ ساعت، اذیت و آزار دانشجویان توسط تیم هفت نفره بازجویی از جمله فشارها» بر این زندانیان بودند.
قاضی «سعید مرتضوی»، کسی بود که نه تنها در صدور دستور برای شکنجه زندانیان سیاسی نقش داشت، بلکه به
مستقیم برخی از آنان، از جمله «زهرا کاظمی» عکاس ایرانی، کانادایی هم متهم شده است؛ اتهاماتی که البته جمهوری اسلامی هیچگاه به آن رسیدگی نکرد.
دهه ٨٠ شمسی و دوره ریاستجمهوری «محمود احمدینژاد» با شکنجه زندانیان طرفدار
جنبش
سبز شناخته میشود. جایی که نه تنها هیچگاه به اتهامات مسببان شکنجه معترضان در بازداشتگاه «کهریزک» رسیدگی جدی نشد بلکه حتی اندک شاهدان این شکنجهها از جمله دکتر «رامین پوراندرجانی» پزشک این بازداشتگاه که حاضر شد درباره این شکنجهها شهادت دهد نیز به طرز مشکوکی جان خود را از