حمید نوری که زندانیان سیاسی او را به نام حمید عباسی میشناختند متهم است که همراه با قاضی محمد مقیسه (ناصریان) شمار زیادی از زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت کرج را برای اجرای اعدام آماده کرده است.
این اتهام همواره از سوی حمید نوری و وکلای او در این دادگاه رد شده است.
حسن اشرفیان در پاسخ به سوال دادستان در خصوص مشاهداتش از روزهای اول اجرای احکام اعدام در زندان گوهردشت گفت که روز هشتم مرداد دو فرغون پر از طنابهای ضخیم دیده است: «داود لشکری را دیدم که مسلح بود و لباس نظامی به تن داشت. چند نفر لباس شخصی هم همراه او بودند و دو زندانی افغان که لباس زندان داشتند مشغول حمل دو فرغون بودند که پر از طنابهای ضخیم بود»این زندانی سیاسی سابق روز ۱۲ مرداد شاهد حمل اجساد اعدامشدگان توسط دو کامیون بوده است:« یک کامیون روشن بود و چراغهای قرمز کوچک پایین کامیون را میدیدم. من کیسههای جنازه را دیدم. یکی از پاسدارها روی جنازهها رفته بود و داشت روی کامیون چادر می کشید توی کیسهها مشخص بود من حدودا ۳۰ کیسه حاوی جسد دیدم»
او در پاسخ به سوال دادستان درباره اولین مواجهه خود با حمید نوری گفت او را به دفعات در زندان گوهردشت دیده است: «اولین بار چند ماه بعد از انتقال ما به زندان گوهردشت، او به بند ما آمد.
به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد و در فاصلله سالهای تا بهمندر زندان گوهردشت بوده است. او پس از پایان کشتار زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت به زندان اوین منتقل و آذراین زندانی سیاسی سابق در این جلسه دادگاه گفت که بیش ازکیسه حاوی جسد زندانیان را دیده است که با کامیون از زندان خارج کردهانداو چنانکه دیگر شهود این دادگاه هم شهادت دادهاند گفت که حمید نوری که آن روزها در مقام دادیار زندان گوهردشت بوده است به زندانیان جان به در برده از کشتار تابستان ۶۷ گفته است «اگر ما میخواستیم فتوای امام را کامل اجرا کنیم، میبایست نصف مردم ایران را دستگیر و اعدام میکردیم.»
حمید نوری که زندانیان سیاسی او را به نام حمید عباسی میشناختند متهم است که همراه با قاضی محمد مقیسه (ناصریان) شمار زیادی از زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت کرج را برای اجرای اعدام آماده کرده است. این اتهام همواره از سوی حمید نوری و وکلای او در این دادگاه رد شده است.
حسن اشرفیان در پاسخ به سوال دادستان در خصوص مشاهداتش از روزهای اول اجرای احکام اعدام در زندان گوهردشت گفت که روز هشتم مرداد دو فرغون پر از طنابهای ضخیم دیده است: «داود لشکری را دیدم که مسلح بود و لباس نظامی به تن داشت. چند نفر لباس شخصی هم همراه او بودند و دو زندانی افغان که لباس زندان داشتند مشغول حمل دو فرغون بودند که پر از طنابهای ضخیم بود»این زندانی سیاسی سابق روز ۱۲ مرداد شاهد حمل اجساد اعدامشدگان توسط دو کامیون بوده است:« یک کامیون روشن بود و چراغهای قرمز کوچک پایین کامیون را میدیدم. من کیسههای جنازه را دیدم. یکی از پاسدارها روی جنازهها رفته بود و داشت روی کامیون چادر می کشید توی کیسهها مشخص بود من حدودا ۳۰ کیسه حاوی جسد دیدم»
او در پاسخ به سوال دادستان درباره اولین مواجهه خود با حمید نوری گفت او را به دفعات در زندان گوهردشت دیده است: «اولین بار چند ماه بعد از انتقال ما به زندان گوهردشت، او به بند ما آمد. بچهها حمید عباسی و ناصریان را معرفی کردند و ما مشکلاتی که در بند داشتیم را مطرح کردیم. طبق برنامه خودشان به بندها سر میزدند تا نظارت کنند و از وضعیت زندانیان مطلع شوند»
او گفت یکبار دیگر نیز در زمان انجام ورزش دستهجمعی در زندان پس از تنبیه در اتاق موسوم به اتاق گاز و موقع خروج صدای حمید نوری را شنیده است: ««صدای حمید عباسی را شنیدم که میگفت این منافقها را بزنید. من صدای او را به ذهن و خاطر داشتم»
حسن اشرفیان در آبان ۱۳۶۷ و پس از کشتار تابستان نیز یکبار دیگر با حمید نوری مواجه شده است: « «حمید عباسی با چند نفر دیگر آمدند. ما مشکلات بهداشتی و درمانی را مطرح کردیم و او گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده هستید. گفت که اگر ما میخواستیم فتوای امام را کامل اجرا کنیم، میبایست نصف مردم ایران را دستگیر و اعدام میکردیم. من چشمبند نداشتم و او را میدیدم»این زندانی سیاسی حمید نوری را «فردی کم حرف که کمتر از سایرین صحبت میکرد» توصیف کرد. او همچنین گفت حمید نوری معمولا لباس فرم زندان به تن داشت که یک لباس خاکی و سبز بود اما چند بار هم او را با لباس عادی و شخصی دیده بوددر بخش دوم این جلسه وکلای حاضر در دادگاه آلبانی از اصغر مهدیزاده شاهدی که روز ۲۱ آبان در دادگاه حاضر شده بود چند سوال مطرح کردند.به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق بهسال زندان محکوم شد، بعد ازسال آزاد شد.
او در جلسه شهادت خود گفت که در چند نوبت به راهروی مرگ برده شده بود اما وارد هیئت مرگ نشده استوکیل حمید نوری با اشاره به شهادت اصغر مهدیزاده در خصوص حضور در اتاق اعدام و مشاهدهزندانی که «از طناب دار آویزان بودهاند و ناصریان و حمید عباسی و داود لشکری آنجا بودهاند.» خواست که در اینباره بیشتر توضیح بدهد.
بنا برآنچه وکیل حمید نوری در دادگاه مطرح کرد این پرسش و پاسخ تکمیلی به دلیل تناقض گفتههای اصغر مهدیزاده در این باره در دادگاه و بازپرسی پلیس است. او گفت که آقای مهدی زاده نزد پلیس اسمی از حمید نوری و داوود لشکری نبرده و گفته که ناصریان پنج یا شش صندلی را انداخته، و بعد از سوال پلیس گفته که حمید عباسی و لشکری هم در اتاق بودهاند
اصغر مهدیزاده در پاسخ گفت که ایرج مصداقی، کتابش را برپایه شنیدهها نوشته است. او، ایرج مصداقی را متهم به همدستی با جمهوری اسلامی کرد و گفت: «ایرج مصداقی به ما و سازمان ما توهین میکند و هر حرفی که پاسدارها و رژیم جمهوری اسلامی میزنند او هم میزند»
به گفته اصغر مهدیزاده ایرج مصداقی تا ۱۵ مرداد در بند بوده و هرگز به راهروی مرگ برده نشده و آنچه در کتابش نوشته نه مشاهدات او بلکه شنیدههایش از دیگران است.حمید نوری که ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در فرودگاه استکهلم به اتهام جنابت جنگی و مشارکت در قتل عام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ بازداشت شده قرار است روز دوم آذر در دادگاه به سؤالات هیات دادستانی و وکلای شهود جواب بدهد.
او گفته است که «این اعدامها هرگز رخ نداده و نمیتواند اتهامات را بپذیرد». حمید نوری علاوه بر آن مدعی است که در تابستان ۶۷ به دلیل به دنیا آمدن فرزندش در مرخصی بوده است.