«روایتهای زندان»، مجموعه گزارشهایی است که راویان آن زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف میگویند و گاه از زندانهایی که شاید نامشان را هم نشنیده باشیم.
عبارت بالا نه متعلق به قرن گذشته است و نه ترجمهای روسی از ادبیات دوران «تزار»؛ قسمتی از تعهدنامهای است که این روزها زندانیان کارگر در زندان «تهران بزرگ» یا همان فشافویه پای آن را انگشت میزنند؛ تعهدنامهای که «شورای طبقهبندی» و قاضی ناظر بر زندان از تمامی شاغلان میگیرند تا به اصطلاح، زندانی «رای کار» شود. سپس آن زندانی را به کارگاههای ساختمانی جهت ساخت واحدهای جدید، کارهای تاسیساتی واحدها، کارگاههای خیاطی تولید لباس و ماسک، امور خدماتی زندان و ...
سود حاصل از این فعالیت مشترک اقتصادی که ماحصل کار بیجیره و مواجب زندانیان کارگر است، چه میزان بوده که طرفین را بر سر میز گفتوگو آورده است؟زندانی یا کارمند زندانبان؟ از جمله دیگر مواردی که در دستور کار قرار گرفت، انتقال کلیه زندانیان عقیدتی سیاسی و بازداشتشدههای آبان ۱۳۹۸ از تیپ پنج به دیگر تیپهای زندان بود.
اقلام و فرشهای جمعآوری شده پس از این بازدید به بندها بازگردانده شدند و ریاست زندان همان شب در جلسه با ۱۰ وکیلبند این تیپ، موضوع را صرفا «سوءتفاهم» خواند! در واقع، آنها نیز از همین شکاف و ناکارآمدی سازمان زندانها است که جهت بهبود شرایط خود استفاده میکنند.
مگه میشه ؟ مگه داریم؟