با توجه به هرجومرج در شبکههای اجتماعی و به طور کلی در اینترنت، دنبال کردن اخبار و اتفاقات در فضای مجازی به بهترین نحو، میتواند دشوار باشد.
در طول همهگیری ویروس کرونا برای مردم عادی تشخیص درستی یا نادرستی چیزهایی که میشنوند، میبینند و یا میخوانند به مراتب سختتر شده است. بیش از ۸۰ سال پیش، موسسه آمریکایی «تجزیه و تحلیل پروپاگاندا» هفت تکنیک را که اغلب برای تحت تاثیر قرار دادن و نفوذ بر مخاطبان در پروپاگاندا مورد استفاده قرار میگرفتند، شناسایی کرد. برخی از این تکنیکها شامل «ارابه موسیقی»، «عمومیتبخشی» و فریفتن از طریق «مردمان ساده»، امروزه همچنان در کنار مجموعهای از تاکتیکهای گمراهکننده جدید برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مورد استفاده قرار میگیرند.
با وجود مقدار زیادی از اطلاعات واقعی و همینطور اطلاعات غلط و گمراهکننده (دیساینفورمیشن) آنلاین، دو کارشناس به ایرانوایر میگویند هنوز این امکان وجود دارد تا خود را در برابر تاثیرپذیری آسان ایمن کنیم.
امیل فیلتنبورگ» و «استفان وایکرت»، دو روزنامهنگار مستقل ساکن اوکراین، در یک سلسله گزارش جدید برای «ایرانوایر» به تشریح چشماندازی از کمپین ضداطلاعات در روسیه و برخی از اطلاعات نادرستی که پس از شیوع ویروس کرونا از این کشور نشات گرفتهاند، میپردازند.
با توجه به هرجومرج در شبکههای اجتماعی و به طور کلی در اینترنت، دنبال کردن اخبار و اتفاقات در فضای مجازی به بهترین نحو، میتواند دشوار باشد. در طول همهگیری ویروس کرونا برای مردم عادی تشخیص درستی یا نادرستی چیزهایی که میشنوند، میبینند و یا میخوانند به مراتب سختتر شده است. بیش از ۸۰ سال پیش، موسسه آمریکایی «تجزیه و تحلیل پروپاگاندا» هفت تکنیک را که اغلب برای تحت تاثیر قرار دادن و نفوذ بر مخاطبان در پروپاگاندا مورد استفاده قرار میگرفتند، شناسایی کرد. برخی از این تکنیکها شامل «ارابه موسیقی»، «عمومیتبخشی» و فریفتن از طریق «مردمان ساده»، امروزه همچنان در کنار مجموعهای از تاکتیکهای گمراهکننده جدید برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مورد استفاده قرار میگیرند.
با وجود مقدار زیادی از اطلاعات واقعی و همینطور اطلاعات غلط و گمراهکننده (دیساینفورمیشن) آنلاین، دو کارشناس به ایرانوایر میگویند هنوز این امکان وجود دارد تا خود را در برابر تاثیرپذیری آسان ایمن کنیم.
«مارک گالوتی»، استاد افتخاری «دانشگاه کالج لندن» و کارشناس مسائل امنیتی معاصر در روسیه، میگوید حفاظت از خود در برابر اطلاعات گمراهکننده با پذیرش این امر آغاز میشود که شما ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرید.
او میگوید: «بسیاری از اطلاعات گمراهکننده دروغگویی آشکار نیستند. بلکه چرخاندن حقیقت و شاید خارج کردن موضوع از زمینه و شرایطش است. شما همیشه باید نسبت به آنچه میبینید و میخوانید با تردید روبهرو شوید. اگر چیزی در حال تغییر دیدگاه شماست، باید در مورد آن تحقیق کنید.»
گالوتی میگوید در درجه اول خواننده کنجکاو باید منبع را بررسی کند. تا جای ممکن باید به رسانههایی که به انصاف و اعتدال شهره هستند، تکیه کنیم. به عنوان مثال، این موضوع شامل «آرتی روسیه» و یا «اسپوتنیک» نمیشود، زیرا منافع یک دولت (در اینجا روسیه) تعیینکننده است که چه مسائلی به صورت خبر در این رسانهها انتشار یابد.
«پاول هالویک»، پژوهشگر «انجمن امور بینالملل» مستقر در پراگ، میگوید تعیین منبع محتوای انتشاریافته در شبکههای اجتماعی میتواند بسیار دشوار باشد. بنابراین، مردم باید در هنگام به اشتراکگذاری مطالب و اطلاعاتی که به طور کامل آن را نخواندهاند، مراقب باشند. هالویک اشتراک کردن «نیوز گارد» را پیشنهاد میکند. نیوز گارد ابزاری است که میتواند در مرورگر شما تعبیه شده باشد و اعتبار وبسایتهای ارائهدهنده اخبار را ارزیابی نماید.هالویک میگوید برای سنجش قابل اعتماد بودن اطلاعات، درباره موضوع آن مطالعه کنید. ایرانوایر قبلتر شرح داد که چهگونه «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه، یک تحلیل طولانی از جنگ جهانی دوم را به انگلیسی در نشریه محافظهکار آمریکایی «نشنال اینترست» منتشر کرد که به دلیل محتوای گمراهکننده مورد حمله اغلب مورخان قرار گرفت. هالویک میگوید این مثال خوبی است از این که چهگونه یک اصل و یا استنتاج معین (و پذیرفتهشده) را میتوان به واسطه دانش زمینه و یا یافتن منابع دیگر مورد مناقشه قرار داد.
به علاوه، در این مورد، دیدن این که ولادیمیر پوتین نویسنده است، باید زنگ خطر را به صدا درآورد و خواننده را نسبت به احتمال وجود اطلاعات گمراهکننده، هوشیار نماید. پوتین به عنوان یک دولتمرد و رئیسجمهور روسیه انگیزههای روشنی برای نوشتن چنین مطلبی دارد. مطالب «دونالد ترامپ» در توییتر در مورد امور جاری نیز باید با همین نگاه انتقادی خوانده شود.
هالویک میگوید خوانندگان همچنین باید نسبت به احتمال گمراهکننده بودن تیترها هوشیار باشند. احتمال دارد تیتر یک چیز بگوید و محتوای مقاله که در پی آن میآید بیانگر مفهومی به شدت متفاوت با آن باشد. او میگوید به عنوان مثال، مقالات خبری روسیه با هدفگیری مخاطبان در جمهوری چک، به طور کلی برای جذب مخاطب، اتحادیه اروپا را مورد ستایش قرار میدهد. اما ممکن است متنی که متعاقب آن میآید داستان کاملا متفاوتی مانند مشکلات با جامعه دگرباشان جنسی در سراسر اتحادیه اروپا و یا برجسته کردن اختلافات در بلوک (اتحادیه اروپا) را پیش ببرد.
اما این بدین معنی نیست که این چیزها نباید خوانده شوند. گالوتی اشاره میکند که به عنوان مثال مشاهده پخش تلویزیون روسیه میتواند راه خوبی برای فهمیدن انواع روایتهایی باشد که این تلویزیون با مخاطبانش به اشتراک میگذارد و به نوبه خود جهانبینی آنها را شکل میدهد.
از موسسه تجزیه و تحلیل پروپاگاندا چه میتوان آموخت؟
همانند یافتههای موسسه تحلیل پروپاگاندا (IPA) که در فاصله بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۲ مشغول به کار بود، امروز نیز مردم باید به دقت تکنیکهایی مانند «برچسب زدن» را در مقالات خبری بهظاهر درست، زیر نظر داشته و مراقب آن باشند. اگر برخی از برچسبها به کرات مورد استفاده قرار بگیرند، مانند جاسوس نامیدن غربیها یا افراطی دانستن مسلمانان بدون ارائه پیشزمینه کافی در هر مطلب، این ممکن است بخشی از تلاش برای بازی با اذهان مخاطبان باشد.
بنا بر یافتههای این موسسه، «بند واگنینگ» یکی دیگر از تکنیکهای رایج است. این روش شامل متقاعد کردن خواننده است که «همه» در مورد موضوعی، احساس مشابهی دارند و به همین دلیل همه باید به روش خاصی عمل کنند. تمایل به تعلق داشتن و وابسته بودن، احساس قدرتمندی است و همانطور که ایرانوایر پیشتر گزارش داد، روسیه در ماههای اخیر با بمباران مردم در مکانهای مختلف با روایتهای مشابه سوالبرانگیز اقدام به مهار این موضوع کرده است.
موسسه تحلیل پروپاگاندا میگوید، همیشه در مورد «عمومیت بخشی»ها گوش به زنگ و هوشیار باشید. آيا یک مقاله میتواند به سوالاتی مانند چهگونه؟ با چه چیزی؟ با چه ابزاری؟ پاسخ دهد، و اگر نه، به اندازه کافی قابل اعتماد و اتکا نیست.