. کتابهایی که منتخب زنانی از میان سیاستمداران،کنشگران، رهبران احزاب و نویسندگان بودند و هر یک در مطلبی کوتاه، کتاب محبوب خود را معرفی کرده بودند.
در میان این زنان «سیده وارثی» که از میان زنان جریانهای محافظهکار انتخاب شده بود، به کتاب زندگینامه خودنوشت استلا ریمینگتون به نام «راز بیپرده» اشاره میکند که چند روز قبل از حملات ۱۱ سپتامبر منتشر شد و به دلیل افشای اسرار شغلی امآیفایو نقدهای زیادی را برانگیخت. هرچند نویسنده خود را فمینیست نمیخواند اما نشانههای روشن «شخصی سیاسی است»، در جای جای کتاب نه به منزله شعاری فمینیستی بلکه به عنوان تجربه زیسته نویسنده، یا نوعی زندگی همچون سیاست، دیده میشود.
کریمی، در هر دو عرصه تا سطوح بالای مدیریتی پیشرفت میکند؛ گاه در پارلمان و گاه در نهادهای مدنی، انگار با خود قرارگذاشته که پلی باشد برای انتقال تجربههایی از کنشگری به سیاست و از سیاست به کنشگری. هرچند کشور متبوع او هلند هم در جنگ با تروریسم درگیر بوده، اما او معتقد است که سیاستمداران از رویارویی با نتایج تصمیمات خود غیرمسئولانه سرباز میزنند و در اتخاذ سیاستهای کوتاهمدت، کمترین توجه را به آثار بلندمدت آن مبذول میدارند.
کشته شدن «قاسم سلیمانی» در حمله پهپادی آمریکا و وحشت از شروع جنگی که ایران را درگیر خواهد کرد، و تراژدی دردناک کشته شدن ۱۷۶ مسافر بر اثر شلیک موشکهای ضدهوایی سپاه به هواپیمای مسافری اوکراین، خبر هولناک دیگری است که نویسنده را بهتزده میکند، و یک ماه بعد مرگ برادرش که یادآورد مرگ پدر در سال گذشته و مرگ مادر چهار سال پیش از آن است و در نهایت اینکه، از زمانی که به عنوان مخالف سیاسی جوانی در سال ۱۹۸۳ مجبور به ترک ایران شده، در مقام یک تبعیدی حتی فرصت عزاداری بر پیکر عزیزانش از او دریغ...
یکی از جذابیت این کتاب که همچون یک داستان پرکشش خواننده را با خود همراه میکند، دنبال کردن زندگی کنشگران، روزنامهنگاران، نمایندگان پارلمان و افرادی است که در سفرهای سالهای اول ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴، با آنها دیدار کرده، مصاحبه کرده و حالا اکثراً از ایران خارج شدهاند و دوباره با همه آنها مصاحبه میکند. این روش را در مورد عراق و افغانستان و... نیز به کار میبرد.
هولناکترین تصاویر کتاب را در بخش مربوط به عراق میخوانیم؛ عراق صدام حسین، عراق هنگام حمله آمریکا و عراق پس از آن. عراقی که فقط کافی است کسی از این خیابان به خیابانی آنطرفتر که سنّینشین است یا شیعهنشین گذر کند و جان در این گذر از دست بدهد، چرا که این خیابانها گذار مرگ است و قتل و تجاوز! زیستی تلخ در خیابانهایی که اگر نخلهای خرمایش در آتش جنگ نمیسوخت، زندگی را برای مردمان آن سرزمین بسا شیرین میکرد.
«نور» زن جوانی است که پدرش در سال ۲۰۱۵ توسط شبهنظامیان شیعه جلوی چشم خانواده ربوده شده و دیگر از او خبری ندارندِ. نور برای فرح میگوید که وقتی ۱۶ ساله بود، به دبیرستانی در نزدیکی خانهشان میرفته که اکثرا، سنّی بودند.
نویسنده در نهایت معتقد است که پدیده پناهجویی همراه با پدیده بیاعتمادی به غیراروپاییها به ویژه پناهندهها، از عواقب حمله یازدهم سپتامبر است. رویکردهای عوامانه و مبتذل جریانهای دستراستی و نگاه شکاک آنها به خارجیها و به ویژه نسبت به مردان عرب، به تدریج موجب پدید آمدن ادبیاتی سویهدار یا به عبارتی به نوعی تملک واژهها در معنای خودخواسته غرب شده است؛ ادبیاتی همچون «امنیت ما» تا بداندیشی نسبت به «دیگران»، «خارجیها»، «پناهندهها» و...
در عین حال پدیده فقر، فساد، ناامنی، بیکاری، سرکوب، کشتار، ناپدید شدن فعالان جامعه مدنی، زندان، شکنجه، اعدام زندانیان سیاسی، و... همواره مانع رعایت حقوق بشر و کرامت انسانی مردم بوده است. فیالواقع، در کشوری چون ایران انگشت اتهام به سوی حاکمیت تمامیتخواه نیز هست.