جزئیات پرونده برادران افکاری؛ از اعتراف زیر شکنجه تا بی‌اعتنایی به شهود

09/06/1399 08:19 ب.ظ

با کشته‌شدن یک مامور دولت در اعتراضات_مرداد_۹۷ برادران_افکاری به اتهام قتل او دستگیر شدند. نوید_افکاری ۲ بار حکم_اعدام گرفت. در این پرونده پر از ابهام و رفتار غیرقانونی وحید_افکاری و حبیب_افکاری به حبس محکوم شدند. گزارشMahrokhbanoo👇 اطلاع_رسانی

وکلای برادران افکاری در لایحه‌ای نوشته‌اند که اعتراف‌های متهمان زیر شکنجه اخذ شده، اما دیوان عالی کشور بی‌توجه به شواهد موجود، تقاضای اعاده دادرسی را نیز رد کرده است.

این گزارش بر مبنای اسناد و گفت‌وگو با برخی منابع آگاه به جزئیات پرونده، تنظیم شده است.روزهای نهم تا یازدهم مرداد سال ۱۳۹۷، تجمعات اعتراضی مردم در واکنش به گرانی و مشکلات معیشتی، به طور هم‌زمان در چند شهر ایران و از جمله، چهارراه زند و خیابان داریوش شیراز برگزار شد. شب یازدهم مرداد ماه، پس از آن‌که مردم معترض پراکنده شدند، «حسن ترکمان»، مامور حراست «شرکت آبفای شیراز»، با همکارش از محل تجمع برمی‌گشت که حوالی خانه‌اش در محله دروازه شاه داعی‌الله هدف حمله قرار گرفت و در بیمارستان درگذشت. مطابق گزارش پزشکی قانونی، حسن ترکمان با اصابت دو ضربه با شیئی برنده و دو ضربه ناشی از اصابت جسم سخت به قتل رسیده است.

بر اساس شهادت همکار آقای ترکمان، هنگامی که آن‌ دو در خیابان داریوش و همان حوالی ایستاده بودند، صاحب یک سوپرمارکت به ایشان گفته است که «یک نفر داشته شما را دید می‌زده.» او گفت آن‌ها نگاه کردند و کسی را ندیدند. اما زمانی که حسن ترکمان در نزدیکی خانه‌شان پیاده شد، همکارش یک موتورسوار عبوری را دید و شماره‌اش را به خاطر سپرد.

ادامه مطلب:
iranwire »

محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی غیرقطعی استدادگستری گیلان از غیر قطعی بودن محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی خبر داد.

محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی غیر قطعی استمحکومیت اعلام شده در مورد پرونده قتل رومینا اشرفی غیر قطعی است طبق اعلام روابط عمومی دادگستری گیلان، محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی، غیر قطعی بوده و رای نهایی را دیوانعالی کشور صادر خواهد کرد.

محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی غیر قطعی استمحکومیت اعلام شده در مورد پرونده قتل رومینا اشرفی غیر قطعی است طبق اعلام روابط عمومی دادگستری گیلان، محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی، غیر قطعی بوده و رای نهایی را دیوانعالی کشور صادر خواهد کرد.

محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی غیرقطعی استدادگستری گیلان از غیر قطعی بودن محکومیت اعلام شده پیرامون پرونده قتل رومینا اشرفی خبر داد.

سرقت کم‌سابقه در فرانسه؛ افراد مسلح با ۹ میلیون یورو گریختنددر جریان این سرقت به کسی آسیبی نرسید اما از این حادثه به عنوان یکی از مهمترین سرقت‌ها در فرانسه از سال ۲۰۰۹ میلادی تاکنون یاد شده است.

دستگیری جوان هتاک به ساکنان یک شهر شمالی در فضای مجازیادعایی که جوان توهین‌کننده به شمالی‌ها مطرح کرده است سردار رحیمی: *متهم می‌گوید این کار را در واکنش به درگیری با چند نفر از اهالی این شهر و از روی خشم و عصبانیت انجام داده است *او گفت که تصور نمی‌کرده ویدیوی او بازخورد بالایی داشته باشد

یک مامور دولت در جریان اعتراض‌های مرداد ۱۳۹۷ شیراز کشته شد. چند تن، از جمله سه برادر از خانواده «افکاری»، هفته‌ها بعد به اتهام قتل او دستگیر شدند. «نوید افکاری» یک بار در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و به موازات آن برای همین پرونده، با اتهام محاربه در دادگاه انقلاب حکم اعدام گرفت.

اما این تمام ماجرا نیست. پرونده، سرشار از ابهام و رعایت‌نشدن اصول مسلم قضایی‌ست؛ از بی‌اعتنایی به شهادت چندین شاهد و تهدید قاضی که «خودم در مصلی دارتان می‌زنم»، تا اجبار یک وکیل برای کنار رفتن از پرونده تا شکنجه و بازداشت بقیه اعضای خانواده برای اخذ اعتراف اجباری.

وکلای برادران افکاری در لایحه‌ای نوشته‌اند که اعتراف‌های متهمان زیر شکنجه اخذ شده، اما دیوان عالی کشور بی‌توجه به شواهد موجود، تقاضای اعاده دادرسی را نیز رد کرده است. این گزارش بر مبنای اسناد و گفت‌وگو با برخی منابع آگاه به جزئیات پرونده، تنظیم شده است.روزهای نهم تا یازدهم مرداد سال ۱۳۹۷، تجمعات اعتراضی مردم در واکنش به گرانی و مشکلات معیشتی، به طور هم‌زمان در چند شهر ایران و از جمله، چهارراه زند و خیابان داریوش شیراز برگزار شد. شب یازدهم مرداد ماه، پس از آن‌که مردم معترض پراکنده شدند، «حسن ترکمان»، مامور حراست «شرکت آبفای شیراز»، با همکارش از محل تجمع برمی‌گشت که حوالی خانه‌اش در محله دروازه شاه داعی‌الله هدف حمله قرار گرفت و در بیمارستان درگذشت. مطابق گزارش پزشکی قانونی، حسن ترکمان با اصابت دو ضربه با شیئی برنده و دو ضربه ناشی از اصابت جسم سخت به قتل رسیده است.

بر اساس آن‌چه در اطلاعات پرونده قتل او نوشته شده، او آن روز با لباس شخصی و به عنوان مامور شناسایی به محل رفته بوده و ماموریتی برای درگیری یا دستگیری معترضان نداشته است.

بر اساس شهادت همکار آقای ترکمان، هنگامی که آن‌ دو در خیابان داریوش و همان حوالی ایستاده بودند، صاحب یک سوپرمارکت به ایشان گفته است که «یک نفر داشته شما را دید می‌زده.» او گفت آن‌ها نگاه کردند و کسی را ندیدند. اما زمانی که حسن ترکمان در نزدیکی خانه‌شان پیاده شد، همکارش یک موتورسوار عبوری را دید و شماره‌اش را به خاطر سپرد.در روز حادثه، «وحید افکاری»، متولد ۱۳۶۴، مجرد و گچ‌کار، بعد از پایان ساعت کارش در ساعت شش عصر از خانه‌ای که با همکار کاشی‌کارش در آن‌جا مشغول گچ‌کاری بوده است، با موتورسیکلت شخصی به منزل پدر و مادرش بازمی‌گردد تا دوش بگیرد و به خانه همان دوست کاشی‌کارش برود.

در مورد حضور وحید در محلی غیر از محل قتل، شهادت ثبتی چند شاهد در پرونده به ثبت رسیده است که نمونه آن را در زیر مشاهده می‌کنید.

همان شب نوید افکاری برای تعمیر گوشی تلفن برادرش وحید راهی خیابان داریوش شد. یکی از بزرگ‌ترین راسته‌های موبایل‌فروشی شهر شیراز در خیابان داریوش یا توحید واقع شده است. پاساژی به نام «پاساژ صوت و تصویر» که مرکز تعمیرگاه‌های تلفن همراه است.

آقای «فریدون» که از وابستگان خانواده افکاری است و در جریان روند پرونده بوده به «ایران‌وایر» می‌گوید نوید آن روز نه به قصد شرکت در تجمع، بلکه به نیت تعمیر گوشی موبایل وحید آن‌جا رفته بود، چون به وحید قول داده بود کارش را انجام می‌دهد. به گفته این منبع مطلع، نوید در هنگام حضور در آن محل تنها بوده است.

بعدها در جریان پرونده گفته شده است که در آن روز و آن ساعت هر دو برادران افکاری با موتور وحید در آن محل حضور داشته‌اند. این در حالی است که بنا به شهادت چندین نفر، وحید در محل دیگری حضور داشته و همه آن شاهدان هم اظهارات‌شان را در پرونده به ثبت رسانده‌اند.

چهل و اندی روز بعد، نیمه‌شب ۲۶شهریور۱۳۹۷ ماموران «اداره آگاهی شیراز» به منزل آقای افکاری هجوم بردند. آنان نوید و وحید افکاری را در حالی که خواب بوده‌اند به اتهام قتل حسن ترکمان بازداشت و به اداره آگاهی منتقل کردند.

آقای فریدون از اعضای خانواده افکاری شنیده است که مراجعه‌کنندگان حکم بازداشت نداشته و لباس شخصی پوشیده بودند.

«نوید و وحید را دستگیر کردند. چند روز بعد و با پیگیری متوجه شدیم آن‌ها در اداره آگاهی شیراز نگهداری می‌شوند و اتهام‌شان هم قتل است. شوکه شده بودیم. در آن مرحله به خانواده حق داشتن وکیل ندادند و بعد هم گفتند که فقط باید وکلای مورد اعتماد خودمان را انتخاب کنید. تازه دربه‌دری خانواده افکاری شروع شده بود. به همان لیست وکلای قابل اعتماد خودشان هم که مراجعه می‌کردیم، قبول نمی‌کردند و به همدیگر پاس‌مان می‌دادند و می‌گفتند تا زمان تکمیل بازپرسی به این پرونده نمی‌توانیم ورود کنیم. در عمل، حرف‌شان به این معنا بود که تا زمان اعتراف‌گیری کامل نمی‌توانیم ورود کنیم.»

نوید و وحید افکاری بعد از ردیابی فرکانس‌های موبایلی که در آن روز و آن ساعت در محدوده قتل تردد کرده بودند، بازداشت شده‌اند. این در حالی‌ست که گفته می‌شود هر دو تلفن وحید و نوید، در اختیار نوید بوده و برادرش در آن مکان حضور نداشته است. این، یکی از ابهام‌های بزرگ پرونده است.

منبع مطلع در این باره به ایران‌وایر گفت: «یک تعداد شماره به دست آورده بودند و بعد محدوده بررسی را تنگ و تنگ‌تر کرده و به شماره موبایل برادران افکاری و دوست‌شان رسیده بودند. بعد گفتند که صاحبان این خطوط مظنونان ما هستند. آن‌ها را دستگیر کردند و فشار برای اعتراف شروع شد. البته یک شماره موتوری توسط همکار آقای ترکمان در جریان پرونده عنوان شده بود و خانواده مقتول هم در پرونده نوشته بودند از راکب این موتور شکایت دارند و آن شماره اتفاقا هیچ شباهتی به موتور وحید نداشت. آن‌ها موتور را گیر آوردند که متعلق به یک کارگاه بود و صاحب کارگاه گفته بود این موتور برای استفاده شاگردانم بوده و همه آن‌ها استفاده می‌کرده‌اند. یکی از شاگردها هم که غالبا از آن موتور استفاده می‌کرده، از یک روز قبل از آن اتفاق غیبت داشته و چند روز بعدش هم نبوده. شاگرد را آوردند و خطوط موبایلش را بررسی کردند و صرفا به این دلیل که خط موبایلش در آن منطقه و آن ساعت خاص فرکانسی نداشته، او را تبرئه کردند.»

نوید افکاری متولد ۱۳۷۲ است؛ کشتی‌گیری که دارای چندین مقام در سطح کشور است. او مجرد و همچون برادرش وحید، گچ‌کار است. بخشی از ظنی که به او رفته، به دلایلی چون مخدوش کردن تصویر «خامنه‌ای» در محل یک سالن ورزشی یا تنه زدن به یک روحانی در خیابان بوده است.

بر اساس آن‌چه در پرونده برادران افکاری نوشته شده و مدارک متعدد و مستدلی که به دست ایران‌وایر رسیده که شامل صدها صفحه از دفاعیات، صوت‌های جریان دادگاه و استدلالات قاضی است، سیگنال‌های دریافتی که نقطه‌ اتکای این اتهام است، از محل روشن و مشخصی نبوده و آن‌چه به دست آمده، از محلی دور از واقعه قتل و در نقطه‌ای بوده که محل تردد افراد بسیاری است.

اما چرا برادران افکاری را تا اعتراف و اقرار به قتل رها نکردند؟ یکی از وابستگان خانواده افکاری می‌گوید که «۴۵ روز از ماجرای قتل گذشته بود و کسی را مظنون نمی‌دانستند. تحت فشار خانواده مقتول و مقامات بالاتر بودند. اداره اطلاعات شیراز به شدت پی‌گیر ماجرا بود چون فرد کشته‌شده کارمند حفاظت بود و آن‌ها می‌خواستند به هر حال قاتل را پیدا کنند.»

برادران افکاری در مراحل اولیه به بازداشتگاه اداره آگاهی منتقل شدند؛ ساختمانی که به ساختمان «شهید فعال» شهرت دارد.

برادران افکاری گفته‌اند که در جریان بازجویی در اداره آگاهی، برای اعتراف به قتل، به شدت مورد آزار و شکنجه قرار گرفته‌اند.

بنا بر اطلاعات رسیده به ایران‌وایر، در مراحل اولیه بازپرسی، شخصی به نام بازپرس «درخشان» که فرد باتجربه و خبره‌ای بود، رسیدگی به این پرونده را بر عهده داشت، اما او به محل دیگری اعزام شد و یک بازپرس جدید از تهران برای این کار جایگزین او شد.وحید افکاری در طول مدت زمان بازجویی دو بار دست به خودکشی‌های دردناکی زد. او یک بار با شکستن لیوان سعی کرد شاه‌رگش را در ناحیه گردن قطع کند که او را به بیمارستان منتقل کردند و تحت عمل جراحی قرار دادند.

به گفته منبع نزدیک به خانواده افکاری «وحید دومین برادر خانواده است. او غالبا قوی‌تر از بقیه بوده. به ندرت بیمار می‌شده و حتی تصور آن‌چه بر سر وحید آمده که دو بار خودکشی کرده و با معجزه به زندگی برگشته، برای والدینش سخت است. او در طول دوران بازپرسی و اعتراف‌گیری دو بار اعتصاب غذا کرد و در اوراق پرونده نوشت که قصدش از اعتصاب غذا، نوعی خودکشی تدریجی‌ست تا شاید صدایشان به گوش مقامات قضایی برسد.»

وحید ۳۵ساله، با سه پرونده در سه دادگاه متفاوت روبه‌روست. دادگاه کیفری نخست که در آن به او اتهام «معاونت در قتل عمد» وارد شده، دادگاه کیفری دوم که در آن‌جا متهم به «اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی، تمرد و توهین نسبت به مامور دولت حین انجام وظیفه» است و در نهایت شعبه یک دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «محمود ساداتی» که در آن‌جا با فهرستی طولانی از اتهام‌ها مواجه شده است: «افسادفی‌الارض از طریق ارتکاب به تشکیل دسته و گروه چهارنفره معاند نظام و اداره کردن آن با قصد بر هم زدن امنیت کشور، معاونت در محاربه، فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، تبانی و اجتماع جهت ارتکاب جرم علیه نفوس و اموال مردم و تدارک مقدمات اجرایی و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی کشور و همچنین اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار یکدیگر با قصد بر هم زدن امنیت کشور و نیز اتهام توهین به مقام معظم رهبری.»

او در دادگاه کیفری نخست به ۲۵ سال حبس، در دادگاه کیفری دوم به چهار سال و شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق و در دادگاه انقلاب مجموعا به ۲۷ سال حبس محکوم شده است.

فریدون می‌گوید وحید تحت فشار شدید بوده است تا علیه نوید، برادرش، اعتراف کند و وحید که نمی‌خواسته‌ است مجبور به چنین کاری شود، دو بار اقدام به خودکشی می‌کند.

به گفته منبع ایران‌وایر «بعد از آن، وحید طبق نظر پزشک با وضع معجزه‌آسایی نجات یافت، او را به بند ارشاد زندان "عادل‌آباد" -که‌بندی برای تنبیه زندانی‌هاست و در آن‌جا [زندانیان] تحت فشارهای روانی فوق‌العاده قرار می‌گیرند و محل مجرمان خطرناک است- منتقل کردند تا در معرض آزار و اذیت قرارش بدهند. وحید بسیار اخلاق‌مدار و آرام است. زندگی در آن فضا به شدت برایش دشوار بوده، شرایط بهداشتی اسفباری داشته است و گردنش و جای بخیه‌ها عفونت کرده بودند.»

وحید افکاری بعد از خودکشی، با سطح هوشیاری پایین به «بیمارستان نمازی» منتقل شده بود، اما علی‌رغم اصرار پزشکان برای طی روند درمان، به اصرار مسئولان زندان به آن‌جا برگردانده شد. از او به زور امضا گرفتند که برگرداندنش به زندان با میل و اراده خودش بوده است. تصویر سند مذکور، خود گویای چگونگی بازگشت وحید به زندان است.

نوید و وحید افکاری مدت دو ماه در اداره آگاهی شیراز به سر بردند. در طول این مدت با شکنجه و فشار بسیار از نوید اعتراف گرفتند که قاتل است؛ اعترافاتی که بعدها و در شرایط عادی، قویا پس گرفت و گفت در هنگام پذیرش این اتهام در شرایط عادی نبوده است. بعد از آن و در تاریخ بیست‌ودوم آذر ماه سال ۱۳۹۷، برادر دیگرشان حبیب افکاری، تنها سه ماه بعد از مراسم ازدواجش دستگیر شد.

حبیب افکاری که دو ماه پس از بازداشت دو برادر دیگرش راهی حبس شد، با اتهام شرکت در گروهی که نوید و وحید تشکیل داده بودند، مواخذه می‌شد؛ گروهی که اصل تشکیلش به اثبات نرسیده بود.

«حبیب افکاری» در دادگاه کیفری بدوی به اتهام اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی، به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق، به اتهام تمرد و توهین نسبت به مامورین دولت حین انجام وظیفه به چهار سال و نیم زندان، به اتهام تمرد و توهین به مامور قانون به ۹ ماه حبس، به اتهام دو فقره جرح عمدی با شیء برنده (کارد) به دو سال و نیم حبس و به اتهام تبانی و اجتماع جهت ارتکاب جرم علیه نفوس و اموال مردم و تدارک مقدمات اجرایی (که مورد نظرشان نشست با برادرانش بوده) به هفت سال و نیم حبس محکوم شده است. این احکام در دادگاه بدوی صادر شده‌اند و با اعتراض حبیب، روند تجدیدنظر را طی می‌کنند.

پس از دستگیری حبیب افکاری، هر سه برادران افکاری به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به «پلاک ۱۰۰» منتقل شدند. تا قبل از این انتقال فقط نوید افکاری در جریان شکنجه و بازجویی، اتهاماتش را پذیرفته بود، اما در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰، آن‌ها تمامی اتهامات وارده علیه خودشان را پذیرفتند.

بر این برادران چه گذشته است و چرا همان‌ها که روزهای طولانی تحت فشار اداره آگاهی علیه خود «اعتراف» نکردند، تمامی اتهام‌ها را پذیرفتند؟ منبع مطلع نزدیک به خانواده افکاری به ایران‌وایر می‌گوید: «آن‌جا ماجرا به کلی تغییر کرد. اصلا چیزهایی که تعریف می‌کنند از اداره اطلاعات دهشتناک است. آن‌قدر که تحمل شنیدنش هم دل بزرگی می‌خواهد. در اداره آگاهی تهدید و کتک بود. کشیدن پلاستیک [روی] سرشان یا زدن یکی جلوی دیگری یا تهدید به قتل آن دیگری. اما این حرف‌ها در مقابل آن‌چه در اداره اطلاعات گذشته است، معمولی‌اند. در اداره اطلاعات بازی روانی می‌کردند. حبیب را که بسیار به نوید وابسته است، تهدید کرده بودند که اگر اعتراف نکنی، نوید را می‌کشیم. یا نوید را تهدید می‌کردند که وحید را می‌کشیم. با استفاده از هر کدام دیگری را تحت فشار می‌گذاشتند. گفته بودند می‌دانید اگر پای خواهر و مادرتان کشیده شود این‌جا چه بر سرشان خواهد آمد؟ یا فلانی و فلانی را می‌شناسید؟ و اسم «کاووس سیدامامی» را برده بودند که در زندان کشته شده بود و گفته بودند، ما او را با آن‌همه شهرتش کشتیم و آب از آب تکان نخورد، شما که عددی نیستید.»نوید افکاری می‌گوید مورد شکنجه شدید قرار گرفته بود. تا آن‌جا که دستش در جریان بازجویی شکسته شد و درمان نشد و با همان وضعیت شکستگی جوش خورد. او را تهدید کرده بودند که به برادرش وحید آسیب می‌رسانند یا حکم بازداشت خواهر و مادرش را صادر خواهند کرد. از آن جایی که پدر پیر نوید افکاری همان روزهای نخست تشکیل پرونده، چند روزی را در بازداشت به سر برده بود، نوید بعدها به هم‌بندی‌هایش گفته بود اعتراف کرده تا مبادا پای مادر و خواهرش هم به آن فضا باز شود.

در جریان بازداشت پدر نوید و وحید افکاری، همسر تنها خواهر آن‌ها نیز به ظن همدستی، برای مدتی در بازداشت به سر برد.

بعدها نوید در جریان دادگاه همه اعترافاتش را پس گرفت و گفت تحت فشار شدید ناچار به آن اعترافات شده است. اما اداره آگاهی و اداره اطلاعات شیراز وجود هر گونه فشار و شکنجه را انکار کردند.

شخصی در جریان دادگاه نوید افکاری شهادت داد که شاهد شکنجه و شکسته شدن دستش بوده است.

به گفته منبع ایران‌وایر «آن شخص نه از خانواده افکاری بود و نه نسبت فامیلی داشت. از خطرات این کار آگاه بود، اما از سر انسانیت حاضر نشد سکوت کند.»

با این همه قاضی دادگاه حاضر نشد علی‌رغم اصرار نوید افکاری برای احضار شاهد مذکور به دادگاه، او را به دادگاه احضار کند. این صدای نوید افکاری در جریان دادگاه است که خواستار احضار شاهد است.