دان بلنکنشیپ، حزب قانون اساسیایتان هرش، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه تافتس و مشاور علمی بنیاد نایت، میگوید که "این گروه بسیار بزرگی است و نیمی از کشور محسوب میشود، برای همین بسیار متنوع است. این گسستگی ناشی از احساس عدم ارتباط با نظام انتخاباتی و بیاهمیت پنداشتن آن است."در بعضی از کشورهایی که نرخ مشارکتی بالاتری دارند، مثل بلژیک و شیلی، نوعی از مشارکت اجباری حاکم است و تاثیر هنگفتی بر نرخ مشارکت میگذارد.
ایتان هرش، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه تافتس و مشاور علمی بنیاد نایت، میگوید که "این گروه بسیار بزرگی است و نیمی از کشور محسوب میشود، برای همین بسیار متنوع است. این گسستگی ناشی از احساس عدم ارتباط با نظام انتخاباتی و بیاهمیت پنداشتن آن است."در بعضی از کشورهایی که نرخ مشارکتی بالاتری دارند، مثل بلژیک و شیلی، نوعی از مشارکت اجباری حاکم است و تاثیر هنگفتی بر نرخ مشارکت میگذارد. کشورهای دیگر، مثل آلمان و استرالیا، برای افزایش مشارکت یا از ثبت نام خودکار استفاده کردهاند یا به اجرای برنامههایی جدی برای ثبت نام مردم روی آوردهاند.
به گفته آقای هرش، اهمیتی زیادی که به افزایش دسترسی به صندوق رای و حذف موانع ساختاری مشارکت داده میشود تاثیر قابل توجهی بر نرخ مشارکت نمیگذارد: "اگر دنبال یک تصویر کلی از دلایل پایین بودن نرخ مشارکت سیاسی میگردید، باید بگویم که مساله اصلی موضوعات مهم و برانگیزنده برای مردم است."
به گفته او "سابقا رای شما در انتخابات مجالس ایالتی همبستگی زیادی با رای شما در انتخابات ریاستجمهوری نداشت، چرا مسائل مختلفی مطرح بود.
دان بلنکنشیپ، حزب قانون اساسی
طبق مطالعهای که توسط بنیاد چپگرا و غیرانتفاعی نایت در ماه فوریه منتشر شد، حدود نیمی از افراد واجد شرایط - نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر - همواره در انتخابات شرکت نمیکنند.
ایتان هرش، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه تافتس و مشاور علمی بنیاد نایت، میگوید که "این گروه بسیار بزرگی است و نیمی از کشور محسوب میشود، برای همین بسیار متنوع است. این گسستگی ناشی از احساس عدم ارتباط با نظام انتخاباتی و بیاهمیت پنداشتن آن است."در بعضی از کشورهایی که نرخ مشارکتی بالاتری دارند، مثل بلژیک و شیلی، نوعی از مشارکت اجباری حاکم است و تاثیر هنگفتی بر نرخ مشارکت میگذارد. کشورهای دیگر، مثل آلمان و استرالیا، برای افزایش مشارکت یا از ثبت نام خودکار استفاده کردهاند یا به اجرای برنامههایی جدی برای ثبت نام مردم روی آوردهاند.
اما در آمریکا، رای دادن و ثبت نام کردن بیشتر مسئولیت فردی است. در چند دهه گذشته، خیلی از ایالتها برای تسهیل دسترسی به صندوق رای اولویت زیادی قائل شدهاند، از جمله پذیرش ثبت نام در روز رایگیری، افزایش زمان رایگیری و گسترش حق استفاده از آراء پستی و زودهنگام.
به گفته آقای هرش، اهمیتی زیادی که به افزایش دسترسی به صندوق رای و حذف موانع ساختاری مشارکت داده میشود تاثیر قابل توجهی بر نرخ مشارکت نمیگذارد: "اگر دنبال یک تصویر کلی از دلایل پایین بودن نرخ مشارکت سیاسی میگردید، باید بگویم که مساله اصلی موضوعات مهم و برانگیزنده برای مردم است."
پیشبینی او این است که ملی شدن بیش از پیش سیاست و دوقطبی شدن آن به افزایش گسست سیاسی دامن خواهد زد.
به گفته او "سابقا رای شما در انتخابات مجالس ایالتی همبستگی زیادی با رای شما در انتخابات ریاستجمهوری نداشت، چرا مسائل مختلفی مطرح بود. اما در حال حاضر شرکت در انتخابات شورای شهر ممکن است در فکر مردم به رفراندومی درباره آقای ترامپ تبدیل شود."
او معتقد است که تبدیل کردن سیاست به نبردی بین خیر و شر با واقعیت کشورداری در تضاد است و میگوید "خیلیها اصلا به آن رویه علاقه ندارند. درست مثل ورزش. تمرکز بیشتر روی رقابت شاید برای علاقهمندان به آن ورزش جذاب باشد، اما برای بقیه شبیه یکی از حوزههای عجیب زندگی میشود که ربطی به آن ندارند."او مهاجری ارمنی است که کودکی خود را در خلال جنگ داخلی لبنان گذراند، در کالیفرنیا ۱۸ ساله شد و از آن زمان در این ایالت زندگی کرده است. اما در هیچ انتخاباتی رای نداده است.
او میگوید رای دادن شاید حال شما را خوب کند و احساس قدرت کنید، اما وضع موجود همواره حفظ میشود: "من دوست ندارم در این بازی شرکت کنم. به نظرم هرگز نامزدهایی که به مراقبت سلامتی همگانی اعتقاد داشته باشند پیش روی ما قرار داده نخواهند شد. بعید میدانم از این سیستم سیاستمدارانی بیرون بیایند که بتوانم با وجدان راحت به آنها رای دهم."
آقای پاپازیان که در دوره متوسطه اول معلم علوم رایانه است میداند که برخوردش با سیاست رادیکال به نظر میرسد، اما معتقد است که این نظام سیاسی رو به زوال است و باید در برابر آن ایستاد.
به گفته او "دموکراسی قرار است به مرور بهتر شود، اما به نظرم بر خلاف این است و به مروز زمان بدتر میشود. و کشور هر چه بزرگتر و ناهمگونتر باشد سختتر هم میشود. ما هر روز داریم به دستههای کوچکتری تقسیم میشویم و این مساله کنترل ما را راحتتر کرده است و راحتتر میتوان ما را در همین مسیری که به آرامی به پایین میرود نگه داشت. تحریم تنها راه رسیدن به تغییر واقعی است."
در عین حال بعضی از رایاولیها هم از همین حالا ناامید شدهاند.گریس لینک، دانشجوی ۲۰ ساله، در ایالت مهم ویسکانسین زندگی میکند. او میخواهد برای اولین بار در عمرش در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند، اما از گزینههای موجود راضی نیست.
او میگوید "خیلی راحت میشود دید که چطور پول و قدرت در یک حزب وارد صحنه میشوند و جوانها را سرکوب میکنند. دارند در عمل به وجدان ما فشار میآورند که به جو بایدن و هر کسی که حزب دموکرات انتخاب میکند رای دهیم، آن هم وقتی که در انتخابات مقدماتی کلا کسی به جوانها توجه نمیکرد."
خانم لینک میگوید که نامزدی جو بایدن لکه ننگی بر پیشانی سیستمی است که نیازهای رایدهندگان سفیدپوست ثروتمند را به بقیه ترجیح میدهد، از جمله رایدهندگان جوانی که مثل او بدهی تحصیلی هنگفتی دارند.
به گفته او "بحث اصلی آنها، مخصوصا با جوانها، این است که میتوان او را به چپ هل داد، کاری که نمیشود با ترامپ کرد. در کوتاهمدت شاید چهار سال آینده بهتر باشد، اما در بلندمدت تغییر بزرگی رخ نخواهد داد."