این گزارش در گفتوگو با برخی شهروندان افغانستان تهیه شده است که بیدلیل بازداشت و به اردوگاهها منتقل کرده، مورد ضرب و شتم قرار داده و در نهایت، به افغانستان بازگرداندهاند.«به سمت محل کارم میرفتم.
وقتی از دروازه مترو بیرون آمدم، مردی که لباس نظامی نداشت، از من گذرنامهام را خواست که گفتم ندارم. در نزدیکی دروازه مترو، اتوبوسی با شیشههایی پوشیده شده با پرده، آماده ایستاده بود. نزدیک به ۳۰ نفر از بچههای افغانستانی در اتوبوس بودیم. هر دو نفر را دستبند زده بودند.»
«خالد» مهاجر افغانستانی است که توسط ماموران لباس شخصی جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از آنکه مورد ضرب و شتم قرار گرفت، او را به اردوگاه «عسگرآباد» منتقل کردند و بعد از دو روز، به اردوگاه «سنگ سفید» فرستادند. در نهایت، او را همراه با جمعی از مهاجران افغانستانی، رد مرز کردند.
خالد تازه کار پیدا کرده بود و کارگری میکرد: «دو دقیقه از سوار کردنم به اتوبوس میگذشت که مهاجر افغانستانی دیگری را میخواستند سوار کنند اما او اصرار میکرد که نمیخواهد وارد اتوبوس شود. شش پلیس او را لت و کوب [ضرب و شتم] کردند. از پا و ناخنهایش خون میآمد و در کف اتوبوس خوابیده بود. اصلا نمیتوانست حرف بزند اما ماموران باز هم با لگد به سر و صورت او میکوبیدند.