1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«تحریم‌ها علیه ایران برمی‌گردد و همه از آن تبعیت خواهند کرد»

۱۳۹۹ شهریور ۲۸, جمعه

میان کارشناسان بر سر مبنای حقوقی بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی از سوی آمریکا علیه ایران اختلاف نظر است. بسیاری معتقدند آمریکا توان این کار را دارد، اروپا تنها در حرف مخالف است و بقیه نیز چاره‌ای جز تبعیت ندارند.

https://p.dw.com/p/3ihKW
Symbolbild Kündigung Atomabkommen mit Iran durch USA
عکس: Getty Images/AFP/C. Barria

شاید نه لزوما دو روز دیگر، اما به زودی روشن می‌شود که تهدیدهای آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، جمهوری اسلامی را با چه چشم‌اندازی روبرو خواهد کرد.

در این که آیا آمریکا از نظر حقوقی مجاز به فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران است، جای مناقشه است. ۱۳ عضو شورای امنیت، از جمله کشورهای اروپایی، روسیه و چین با خواست آمریکا مخالفت کرده‌ و گفته‌اند آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود و هم‌زمان به برجام برای بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی و ادامه تحریم تسلیحاتی ایران متوسل کند.

با این حال روز جمعه ۲۸ شهریور این خبر در رسانه‌ها منتشر شد که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا می‌خواهد با فرمانی دستور مجازات کسانی را دهد که تحریم‌های تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی را نقض کنند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، از موعد ۲۰ سپتامبر یعنی دو روز دیگر به عنوان تاریخی یاد کرده که در آن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران برمی‌گردند.

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در واکنش به همتای آمریکایی‌اش گفته است: «پمپئو، باز هم اشتباه می‌کنی، هیچ اتفاق جدیدی در ۲۰ سپتامبر (۳۰ شهریور) رخ نمی‌دهد.»

ظریف تهدیدهای دولت ترامپ را "توخالی" دانست و پنج‌شنبه شب در توییتر خطاب به پمپئو نوشت: «فقط کافی است، قطعنامه ۲۲۳۱ را بخوانی. حتی بولتون که رئیست را قانع کرده بود تا به تو دستور دهد "به مشارکت آمریکا در برجام خاتمه دهی" این قطعنامه را خوانده بود... به تعبیر بولتون: فرایند "ساده"، خودکار و یا سریع نیست، بلکه به صورت تعمدی، "پیچیده و طولانی مدت" طراحی شده است.»

حسن روحانی هم ۲۵ مرداد از "شکست سیاسی بزرگ" آمریکا سخن گفته بود و در جلسه هیئت دولت دو روز پیش نیز این اطمینان داد در روزهای شنبه و یکشنبه پیش‌رو اتفاقی نخواهد افتاد.

آیا آمریکا قادر است سیاست خود را علیرغم مخالفت سایر اعضای شورای امنیت پیش ببرد، حال با یا بدون ‌مبنای حقوقی؟ آیا مقام‌های جمهوری اسلامی ارزیابی درستی دارند که می‌گویند آمریکا بر طبل توخالی می‌کوبد؟ سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا که یک بار تلاش کردند تحریم تسلیحاتی ایران را تا ۲۰۲۳ تمدید کنند، چه سیاستی در پیش خواهند گرفت؟

سه ضلعی آمریکا، اروپا و اسرائیل در برابر ایران

دولت روحانی همواره از اروپا شکایت کرده‌ که به وظایف‌اش برای حفظ برجام عمل نمی‌کند. امید آنها از هنگام خروج آمریکا از برجام این بوده که اروپا بالاخره ساز و کاری ایجاد کند که ایران بتواند با آن به درآمدهای نفتی دسترسی داشته باشد، چرخ اقتصادش حتی اگر لنگ لنگان، ولی بچرخد و زیر فشارهای آمریکا فلج نشود.

کاری که اروپا و در راس ‌آن آلمان، فرانسه و بریتانیا عملا نکردند و دلایل خود را برای آن داشتند؛ سیاست منطقه‌ای خطرناک ایران، برنامه موشکی آن و این که هیچ‌کدام از موسسات مالی حاضر نیستند با در کشوری وارد معامله و سرمایه‌گذاری شوند که اقتصادش از حداقل شفافیت برخوردار نیست و آنها را با مجازات‌های آمریکا نیز روبرو می‌کند.

دامون گلریز، پژوهشگر گروه تحقیقاتی صلح بین‌الملل و مدرس در دانشگاه لاهه معقتد است که اروپا و آمریکا دو موضع  مخالف یا حتی متفاوت نسبت به جمهوری اسلامی ندارند، بلکه سیاست‌های یکدیگر را تکمیل می‌کنند. به نظر او آمریکا، اسرائیل و اروپا "یک بازی" را پیش می‌برند و هرکدام نقش خود را "به خوبی"‌ایفا می‌کنند.

او به دویچه وله می‌گوید: «اروپایی‌ها در حرف و در فضای افکار عمومی می‌گویند ما مخالف کاری هستیم که آمریکا می‌کند، ولی در عمل موافق آنند.»

«آنها یک تقسیم کار انجام داده‌اند؛ آمریکا از فشار حداکثری استفاده می‌کند و اروپا در کلام با آمریکا مخالفت می‌کند ولی در عمل موافق این فشارهاست. اروپا به جمهوری اسلامی فشار می‌آورد که در برجام بماند با این پیش‌فرض که اگر جو بایدن در آمریکا سرکار بیاید آنوقت برمی‌گردیم به زمان برجام».

 Damon Golriz, Politikexperte
دامون گلریز، پژوهشگر و مدرس دانشگاه لاهه عکس: privat

به نظر این تحلیلگر، اروپا در این سیاست موفق بوده و توانسته از این طریق بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را حتی در سایت‌هایی که ایران قبلا منکر آنها بود، جلو ببرد.

او سپس به نقش اسرائیل اشاره می‌کند که «از طریق فشارها کینتیک، یعنی فشار خرابکاری و انفجار در نظنز، در پارچین و در جاهای دیگر، دارد روی زمین برنامه هسته‌ای ایران را عقب می‌برد» و می‌گوید: «با انفجار نطنز برنامه هسته‌ای ایران یک تا دو سال برای ساخت بمب عقب افتاد.»

اما میثم بهروش، پژوهشگر مسايل بین‌الملل از سوئد معتقد است که آمریکا در سیاست فشار حداکثری به ایران و بازگرداندن تحریم‌ها منزوی است. او می‌گوید: «بازگشت تحریم‌های ایران چه در حوزه تسلیحاتی و چه حوزه‌های دیگر، تنها از نظر آمریکا معتبر و جاری است نه از نظر جامعه بین‌الملل. اگر فردا رهبری آمریکا تغییر کند این تحریم‌ها دیگر از موضوعیت می‌افتند و اگر مثلا در انتخابات آمریکا جو بایدن (رقیب ترامپ) سر کار بیاید، ممکن است دستور جدیدی صادر کند یا به برجام برگردد. و این اهمیت ماندن ایران در برجام را نشان می‌دهد.»

اگر ترامپ برود و بایدن بیاید

آیا با تغییر رئیس جمهوری آمریکا ایران در موقعیت بهتری قرار می‌گیرد؟ دامون گلریز این امید را واهی می‌داند و معتقد است «حتی اگر بایدن سرکار بیاید، اروپایی‌ها می‌توانند راحت‌تر این را به افکار عمومی خود را بفروشند که باید با فشارهای آمریکا بر جمهوری اسلامی همراهی کنیم. کاری که در حال حاضر و با وجود ترامپ ساده نیست.»

او استدلال می‌کند که در متن برجام آمده اگر کشوری از مکانیسم ماشه استفاده کند، ایران می‌تواند از برجام خارج ‌شود، «اما می‌بینیم که نشد چون جمهوری اسلامی این به این امید است که با آمدن جو بایدن تغییری قابل توجه رخ دهد.»

و اگر ترامپ بماند و فشار حداکثری ادامه یاید؟ به باور این تحلیلگر «آنوقت وضع کاملا فرق می‌کند و با وجود این که همه می‌گویند سیاست آمریکا را به رسمیت نمی‌شناسند، ولی به خاطر نقش محوری آمریکا در سیستم مالی جهانی مجبور می‌شوند از آن تبعیت کنند

میثم بهروش معقتد است که وضع در صورت ماندن ترامپ خطرناک می‌شود اما حتی «بایدن هم گفته است که نمی‌خواهد نسبت به ایران نرمش نشان دهد، فقط می‌خواهدهوشمندانه‌تر عمل کند. اگر بایدن هم سر کار بیاید، این طور نیست که ما یکشبه به دوران توافق هسته‌ای برگردیم.»

به باور او حکومت ایران به سمت یکدست شدن رفته و ویژگی این یکدستی افراطی‌گری و تندروی است. او می‌گوید: «هم وضع حاکم در ایران این را ایجاب نمی‌کند که به دوره توافق هسته‌ای برگردیم و هم در چهارسال ریاست جمهوری جمهوری ترامپ خیلی چیزها خراب شده است. تازه برداشتن تحریم‌ها هم به این سادگی نیست اول باید به کنگره برود و همه این‌ها زمان می‌برد. مگر این که یک برجامی سرجایش باشد که بایدن بتواند تحریم‌ها را گام به گام بردارد.  اگر برجامی نباشد، حذف فشار حداکثری برای بایدن بسیار دشوار خواهد بود. او احتمالا وارد یک تعامل کجدار و مریز و بسیار دشوار خواهد شد.»

Meysam Behravesh
میثم بهروش، پژوهشگر مسایل بین‌الملل از مالمو (سوئد)عکس: Privat

اعدام نوید افکاری گزینه‌های دولت روحانی را از بین برد

بسیاری از کارشناسان در داخل و خارج از ایران به جمهوری اسلامی توصیه کرده‌اند راه تعامل با جامعه جهانی را در پیش گیرد، در برجام بماند، از ان پی تی خارج نشود و کاری نکند که اروپا و حتی روسیه و چین "بالاجبار" در کنار آمریکا قرار گیرند. توصیه کرده‌اند که به جای ایجاد تنش و تکیه بر حزب‌الله، حماس، حشدالشعبی و ... با کشورهای منطقه از سر مسالمت برآید و شعار "نابودی اسرائیل" را کنار بگذارد. 

جمهوری اسلامی با سیاست "نه مذاکره، نه جنگ" چه گزینه‌ای دارد؟ آیا اصلا گزینه‌ای دارد؟

دامون گلریزمعتقد است که ایران تا قبل از اعدام نوید افکاری گزینه‌هایی برای خریدن زمان داشت. او می‌گوید هدف دولت روحانی این بود که محمدجواد ظریف به اروپا بیاید و تا قبل از رسمیت پیدا کردن مکانیسم ماشه سعی کند با اروپایی‌هایی وارد معامله شود. مثلا این پیشنهاد را بدهد که «فعلا قراردادهای خرید و فروش اسلحه را با ما ببندید تا ببینیم در نوامبر در انتخابات آمریکا چه اتفاقی می‌افتد. یعنی به دنبال یک راه میانه بود تا بتواند سه ضلعی فشار آمریکا، اروپا و اسرائیل را تضعیف کند. اما ظریف نتوانست بیاید و دلیلش این بوده که احتمالا یکی از فراکسیون‌های داخل سپاه نمی‌خواسته است که دولت روحانی بتواند قبل از رسمیت پیدا کردن تحریم‌های سازمان ملل به یک توافق حداقلی برسد.»

ایران چه می‌تواند بکند؟ مذاکره یا خروج از برجام؟

از نظر بسیاری ناظران جمهوری اسلامی هیچ چاره‌ای جز مذاکره با آمریکا، اروپا و کشورهای قدرتمند جهان ندارد. دامون گلریز می‌گوید ایران باید «از حضور تروریستی در خاورمیانه کم کند، گروگان‌های آمریکایی و اروپایی را آزاد کند، برنامه موشکی‌اش را محدود به برنامه‌ای دفاعی کند و از صدور انقلاب و ایجاد محور مقاومت خودداری کند. چون خاورمیانه در حال تغییر است و دیگر نمی‌توان با لاشه برجام فضای استراتژیک منطقه را تغییر داد. زیرا رویکرد قطعنامه ۲۲۳۱ و متن برجام این است که ایران به کشوری متعارف تبدیل شود و به صلح و امنیت کمک کند.»

از نظر او جمهوری اسلامی فرصت‌‌های بسیاری را از دست داده است باید دنبال مذاکره باشد. اگر بخواهد به سمت تولید بمب هسته‌‌ای برود، نه آمریکا و نه اروپا اجازه فیزیکی و مادی چنین کاری را به آن نمی‌دهند. توافق‌هایی که بین اعراب و اسرائیل دارد رخ می‌دهد بسیار مهم است و روسیه و چین نیز چه در رابطه با برنامه هسته‌ای و چه رخدادهای خاورمیانه، از حالا وارد فضایی می‌شوند که از کارت جمهوری اسلامی و نفوذی که در آن دارند برای معامله با آمریکا وارد گفت‌وگو شوند.»

میثم بهروش معتقد است جمهوری اسلامی سیاست‌های منطقه‌ای خود را تغییر نخواهد داد و تحت تاثیر مخرب فشارهای حداکثری آمریکا در حوزه داخلی هم بی‌محاباتر و تهاجمی‌تر شده است.

او در پاسح به این سوال که جمهوری اسلامی چه باید بکند، می‌گوید: «ایران باید تا جایی که می‌تواند به برجام بچسبد. اگر بایدن رئیس جمهور شود، روزنه‌هایی باز می‌شود. اما اگر ترامپ بیاید وضعیت بسیار وخیم می‌شود و به سمت جنگ حرکت خواهد کرد، و چون ایران نمی‌تواند فشار حداکثری را برای چهار سال دیگر تحمل کند، به احتمال زیاد برنامه هسته‌ای خود و رویارویی با آمریکا را تشدید خواهد کرد و احتمال این که این روند به جنگ بیانجامد زیاد است.»

بهروش می‌افزاید: «و اگر این فرض را قبول داشته باشیم، به نظر من بهترین کاری که جمهوری اسلامی می‌تواند بکند، در صورت برنده شدن ترامپ، این است که بلافاصله از برجام خارج شود و این جنگ اجتناب ناپذیر را که دو سه سال بعد با فشار حداکثری توام خواهد بود، جلو بیاندازد. یعنی آمریکا را مجبور به تصمیم‌گیری کند. چون فشار حداکثری ایران را به تحلیل می‌برد و ایران نمی‌تواند چهار سال دیگر تاب بیاورد.»

او معتقد نیست که ایران می‌تواند پای میز مذاکره برود و می‌پرسد: «ایران چه امتیازهایی می‌خواهد بدهد. خواسته‌های آمریکا نامعقول است و ایران هم حاضر نیست دست از حمایت متحدانش در منطقه بکشد.»

مبنای حقوقی یا غیرحقوقی فشارهای آمریکا

حتی آندسته که معتقدند اقدام آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌ها مبنای حقوقی ندارد، تاکید می‌کنند که اقدام آمریکا می‌تواند ایران را تحت فشارهای طاقت فرسا بگذارد. قاسم محبعلی مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت خارجه ۲۶ شهریور در گفت‌وگو با انتخاب می‌گوید:

«اکنون شاهد نوعی بحران حقوقی بزرگ در سطح بین‌المللی هستیم. از نظر حقوقی ادعای آمریکا مقبول و پذیرفته شده نیست اما به نظر می‌رسد کاخ سفید تلاش دارد همانند ملزم کردن سایر کشورها به رعایت تحریم‌های ثانویه، اکنون جهان را با استفاده از ابزارهای فشار ملی در دسترس خود، ناچار به پذیرش فعال شدن مکنیسم ماشه و بازگشت خودکار تحریم‌ها وادار کند. از نظر حقوقی بین‌الملل آمریکا، هیچ‌گونه مشروعیتی ندارد اما به نظر می‌رسد ادعای آمریکا در عمل اجرایی شود.»

او اضافه می‌کند که از نظر آمریکا تحریم‌های شورای امنیت بازگشته است و «هر کشور که بخواهد برای نمونه به ایران تسلیحات بفروشد یا با ایران تجارت کند، مورد تحریم آمریکا قرار می‌گیرد. این امر یعنی اینکه آمریکا ابزار قهریه و نرم لازم برای اعمال فشار بر سایر کشور را دارد.»

دامون گلریز درباره مبنای حقوقی سیاست آمریکا می‌گوید این کشور عضو دائمی شورای امنیت است و «قطعنامه ۲۲۳۱ عضویت آمریکا را تایید می‌کند. طبق متنی که در این قطعنامه آمده صرفا با ارائه نامه ‌پمپئو مکانیسم ماشه راه می‌افتد و به راه افتاده است. اگر اعضای شورای امنیت مخالف باشند می‌توانند یک قطعنامه ارائه دهند و حتی اگر ۱۴ عضو رای مثبت دهند، آمریکا می‌تواند آن را وتو کند. به همین دلیل از نظر حقوقی، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل که یک ماه توسط آمریکا پیش کلید خورد، در ۳۰ شهریور وارد فاز اجرایی می‌شود و رسمیت پیدا می‌کند.»

اشاره او به نامه‌ای است که مایک پمپمئو، وزیر خارجه آمریکا روز ۳۰ مرداد به مقر سازمان ملل در نیویورک برد. در این نامه اعلام شده بود که «ایران بخش قابل توجهی از تعهدات خود تحت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را اجرا نکرده» و مطابق بندهای ۱۱و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ فرایند بازگرداندن تحریم‌های پیش از برجام آغاز می‌شود.

او به دویچه‌وله می‌گوید که مقام‌های ایران، از جمله وزیر خارجه جمهوری اسلامی در گذشته نیز بارها گفته است که «هیچ اتفاقی نمی‌افتد». مثلا «آمریکا ازبرجام بیرون نمی‌آید»، «اروپایی‌ها جلوی آمریکا می‌ایستند» ولی هم آمریکا از برجام بیرون آمد، هم اروپایی‌ها هم آن انتظاری که ایران داشت را برآورده نکرد. این بار نیز تحریم اتفاق خواهد افتاد و تاثیرش را خواهد گذاشت.

مریم انصاری روزنامه‌نگار
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر