اما بیم این هم وجود دارد که حقوقیها برای حفظ ارزش بازار، دست به ریسک زده و تلاش کردهاند جلوی خروج سهامداران عادی را بگیرند.
باید منتظر ماند و دید آیا در روزهای آینده حقوقیها هم به صف فروشندهها خواهند پیوست؟ آیا سقوط بورس همچنان ادامه خواهد داشت؟ در این صورت چه بر سر اقتصاد و جامعه ایران خواهد آمد؟ هزاران میلیارد تومان پول سرگردانی که از بورس خارج میشود کدام بازارها را ویران خواهد کرد؟
بورس در ایران کلاف بزرگ و پیچیده و سردرگمی است که سرنخ آن از دست همه در رفته است. بسیاری بر این عقیدهاند که سرنخ بازار سرمایه در دست دولت است و پشت این نوسانها هم نقشه و توطئهای نهفته است. چرا که عملا دولت همهکاره و اختیاردار بازار است. نهادی که میتواند با تصمیمات خود برای عرضه باقیمانده داراییهای خود در چند شرکت پالایشی، بازار را به هم بریزد. اما چرا؟
در شرایطی که همه راههای حیات اقتصادی کشور بسته شده، تمام امید دولت بازارهای مالی است. جمع شدن داراییهای سرگردان برای خرید سهام شرکتها و خرید اوراق بدهی دولت در حال حاضر مطمئنترین و کمخطرترین راه ممکن برای جبران کسری بودجه دولت از یکسو و از سوی دیگر تزریق کورسوی امید به تولید ایران در وانفسای رکود انباشته اقتصادی است. headtopics.com
نشان میدهند روز دوشنبه سهامداران حقیقی بیش از ۷۲۰۰ میلیارد تومان پولشان را از بازار بیرون کشیدهاند. اگر میزان خروج روز شنبه و یکشنبه را هم حساب کنیم، میزان خروج پول سهامداران حقیقی به بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان میرسد. البته سهامداران حقوقی از در جبران درآمده و با خرید بخشی از سهم حقیقیها، تلاش کردهاند تا جلوی سقوط بیشتر بازار را بگیرند. این میتواند بالقوه یک نشانه مثبت از روزهای پیش رو باشد. حقیقیها افراد عادیاند که وارد بازار میشوند و حقوقی به شرکتها، بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری گفته میشود که همهشان هم دولتی نیستند. معمولا حقوقیها دانش و تجربه بیشتری از سهامداران عادی دارند. در سقوطهای مقطعی معمولا حقیقیها در صف فروش میایستند و حقوقیها خریدارند، کما اینکه در رشد مقطعی به عکس جای حقیقی و حقوقی در صف خرید و فروش عوض میشود.
اما بیم این هم وجود دارد که حقوقیها برای حفظ ارزش بازار، دست به ریسک زده و تلاش کردهاند جلوی خروج سهامداران عادی را بگیرند. باید منتظر ماند و دید آیا در روزهای آینده حقوقیها هم به صف فروشندهها خواهند پیوست؟ آیا سقوط بورس همچنان ادامه خواهد داشت؟ در این صورت چه بر سر اقتصاد و جامعه ایران خواهد آمد؟ هزاران میلیارد تومان پول سرگردانی که از بورس خارج میشود کدام بازارها را ویران خواهد کرد؟
بورس در ایران کلاف بزرگ و پیچیده و سردرگمی است که سرنخ آن از دست همه در رفته است. بسیاری بر این عقیدهاند که سرنخ بازار سرمایه در دست دولت است و پشت این نوسانها هم نقشه و توطئهای نهفته است. چرا که عملا دولت همهکاره و اختیاردار بازار است. نهادی که میتواند با تصمیمات خود برای عرضه باقیمانده داراییهای خود در چند شرکت پالایشی، بازار را به هم بریزد. اما چرا؟
در شرایطی که همه راههای حیات اقتصادی کشور بسته شده، تمام امید دولت بازارهای مالی است. جمع شدن داراییهای سرگردان برای خرید سهام شرکتها و خرید اوراق بدهی دولت در حال حاضر مطمئنترین و کمخطرترین راه ممکن برای جبران کسری بودجه دولت از یکسو و از سوی دیگر تزریق کورسوی امید به تولید ایران در وانفسای رکود انباشته اقتصادی است.
اما این ساختمان عظیم روی بستری به شدت ناپایدار بنا شده و روز به روز روی آن بار اضافی گذاشته شده است. آن قدر که بیم فروریختن آن، خواب از سر سهامداران و دولت و ناظران میرباید. فروپاشی بورس تهران به معنی فروپاشی کامل اقتصاد خصوصی و عمومی است.
در شرایط کنونی کسی از سقوط بورس منتفع نخواهد شد. چه دولت، چه سرمایهداران بزرگ و چه خردهسهامدارانی که تمام دار و ندارشان را به میان آوردهاند.