ابعاد سکونتگاههای شهری در ایران و مناطق حاشیهای روز به روز پیچیدهتر و ناپایداری امنیتی در آنها نمایانتر میشود. ریزش برج ۱۰ طبقه «م ... روایتهایی که از آبادان پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ شنیده میشود داستان توسعه و رفاه است ابعاد سکونتگاههای شهری در ایران و مناطق حاشیهای روز به روز پیچیدهتر و ناپایداری امنیتی در آنها نمایانتر میشود.
ریزش برج ۱۰ طبقه «متروپل» در آبادان و گسترش اعتراضها در این شهر از تازهترین ابعاد این خطرات است.
در شهرهای مرزی به دلیل موقعیت خاص استراتژیکی و مرزی، توپوگرافی خاص اجتماعی-فرهنگی، شرایط ویژه اقتصادی-سیاسی، تنوع زیستی، تنوع موقعیت محلی و منطقهای، وجود مبادلات و پیوندهای فضایی دو سوی مرز بین کشورهای مجاور و آسیبپذیری و تهدیدات، شرایط ویژهای از نظر خطرپذیری و ریسک حاکم است.
موقعیت استراتژیک مرزی، تنوع مخاطرات براساس عوامل فیزیکی-کالبدی در کنار عوامل غیرکالبدی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی-قومی) و چالشهای زیستمحیطی-اکولوژیکی همگی دست به دست هم داده تا این شهر را مستعد بروز تنشهای سیاسی و اجتماعی خرد و کلان کند.شهر آبادان از دهه آخر قرن سیزدهم (۱۲۹۰) تاکنون، شهری برآمده از فعالیت مجموعههای نفتی، محل بروز توسعه و تضاد شهری و شکلگیری انواع پدیدههای اجتماعی-شهری بوده است. این شهر در این دوره تاریخی هم تجربه توسعهبخشی و هم تجربه تضاد، دوگانگی، سلطه، سلسله مراتب و روابط طبقاتی داشته است. headtopics.com
beehnam
خواندن در ۵ دقیقه
شهر آبادان در دوران پهلوی وارد دوران توسعه و نوسازی شد
روایتهایی که از آبادان پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ شنیده میشود داستان توسعه و رفاه است
انقلاب سال ۱۳۵۷ و به تبع آن جنگ و نگاه امنیتی در نهایت منجر به خاموش شدن ماشین رشد و توسعه آبادان انجامید
ابعاد سکونتگاههای شهری در ایران و مناطق حاشیهای روز به روز پیچیدهتر و ناپایداری امنیتی در آنها نمایانتر میشود. ریزش برج ۱۰ طبقه «متروپل» در آبادان و گسترش اعتراضها در این شهر از تازهترین ابعاد این خطرات است.
شهرهای مرزی از حساسترین مناطق در ایران هستند که در صورت پایین بودن سطح آمادگی و نبود تجهیز مناسب برای مقابله بحرانها، مستعد آسیبپذیری و تاثیرگذاری بر شاخصهای محلی و ملی میشوند. آبادان یکی از همین شهرهاست.
در شهرهای مرزی به دلیل موقعیت خاص استراتژیکی و مرزی، توپوگرافی خاص اجتماعی-فرهنگی، شرایط ویژه اقتصادی-سیاسی، تنوع زیستی، تنوع موقعیت محلی و منطقهای، وجود مبادلات و پیوندهای فضایی دو سوی مرز بین کشورهای مجاور و آسیبپذیری و تهدیدات، شرایط ویژهای از نظر خطرپذیری و ریسک حاکم است.
شهر آبادان واقع در محدوده مرزی با عراق و به دلیل مجاورت با خلیج فارس، موقعیت خاصی در نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و کالبدی استان خوزستان و کشور دارد.
موقعیت استراتژیک مرزی، تنوع مخاطرات براساس عوامل فیزیکی-کالبدی در کنار عوامل غیرکالبدی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی-قومی) و چالشهای زیستمحیطی-اکولوژیکی همگی دست به دست هم داده تا این شهر را مستعد بروز تنشهای سیاسی و اجتماعی خرد و کلان کند.شهر آبادان از دهه آخر قرن سیزدهم (۱۲۹۰) تاکنون، شهری برآمده از فعالیت مجموعههای نفتی، محل بروز توسعه و تضاد شهری و شکلگیری انواع پدیدههای اجتماعی-شهری بوده است. این شهر در این دوره تاریخی هم تجربه توسعهبخشی و هم تجربه تضاد، دوگانگی، سلطه، سلسله مراتب و روابط طبقاتی داشته است.
این شهر در دوران پهلوی وارد دوران توسعه و نوسازی شد و تحت تأثیر صنعت نفت از وضعیت شبهجزیرههای روستایی و عقبمانده، به شهری مدرن و توسعهیافته تبدیل شد.
توسعه و نوسازی آبادان در دوران پهلوی نه فقط برساخت گفتمانی شرکت نفت و نخبگان ملّیگرا، بلکه روایتی مردمنگارانه هم در تاریخ خود دارد.
روایتهایی که از مردم عادی و شهروندان، از آبادان پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ شنیده میشود (به ویژه آبادان دهههای چهل و پنجاه) داستان توسعه و رفاه شهری است که در آن زمان جز تهران، در دیگر مناطق و شهرهای ایران دیده نمیشد.
این توسعه و رفاه، تنها محصول حضور شرکت نفت و پالایشگاه نبود، هر چند عامل اولیه و اصلی شکلگیری شهر و مجموعه آن، شرکت نفت بوده است، اما آبادان در روایت مردمی، داستان توسعه بازار و تجارت، رشد و رونق کشاورزی، توسعه شهری بیرون از مجموعه نفتی، کافهها و باشگاهها، حمل و نقل عمومی مناسب، برق و آب لولهکشی و سیستمهای سرمایشی و امثال آن نیز هست که در آن زمان کمتر شهری در ایران از چنین توسعهای برخوردار بود.
انقلاب سال ۱۳۵۷ و به تبع آن جنگ و نگاه امنیتی و ایدئولوژیک و ابزاری روحانیون شیعه به استان نفتخیز و مرزی ایران در نهایت منجر به خاموش شدن ماشین رشد و توسعه این استان و بسیاری دیگر از شهرها شد که بعد از گذشت ۴۴ سال، فقر و توسعهنیافتگی و بیعدالتی از مهمترین نتایج این سیاستها در ایران است.آبادان اکنون همچون بسیاری از شهرهای مرزنشین از رشد نامتوازن درونمحلی و منطقهای و ملی رنج میبرد. نتایج برخیعلمی و دانشگاهی میگوید، توزیع خدمات شهری در شهر آبادان پس از انقلاب به صورت نامتعادل و با تمرکز همراه شد که همین مساله اختلاف طبقاتی در این شهر را پدید آورد.
در حال حاضر محلات مرکزی شهر آبادان که اغلب وابسته به صنعت نفت بوده و در اطراف پالایشگاه ایجاد شدهاند، از نظر برخورداری از خدمات شهری، نسبت به محلات پیرامونی و حاشیهای، به ویژه حاشیه شرقی شهر از وضعیت بسیار خوبی برخوردارند و این وضعیت به نوعی موجب دوگانگی فضایی شهر آبادان شده است.
آمارهای رسمی میگویند، در حال حاضر در شهر آبادان بیش از ۱۰۱ هزار خانوار دارد و ۳۳۰ هزار نفر در این شهر یارانه دریافت میکنند.
بیـش از ۸۸.۰۵ درصـد خانوارهـای ایـن شهرسـتان یارانـه نقـدی را دریافـت میکنند. مقدار مشابه بـرای استان خوزستان ۸۹ درصد و بـرای کل کشور ۸۱.۱۰ درصد است.
۷۰.۴۹ درصـد خانوارهـای ایـن شهرسـتان از یارانـه کمک معیشـتی برخـوردار هسـتند. ایــن درحالــی اســت کــه ۷۰.۶۵ درصد خانوارهای اســتان خوزستان و ۶۲.۹۴ درصد خانوارهای کل کشــور ایــن یارانه را دریافت میکننــد.
در آبادان ۲۰.۲۸ درصد خانوارها دارای سرپرست زن هستند. ایـن نسـبت در اسـتان ۱۷.۹ درصد و در کشـور۱۹.۱ درصد است.
۵.۲۲ درصد از خانوارهای آبادان دستکم دارای یک عضو کارمند دولت هستند؛ این در حالی است که ۶.۶۳ درصد خانوارها خوزستان و ۶.۶۵ درصد خانوارهای کشور دارای عضو کارمند دولت هستند..
بیــش از هفت درصد خانوارهای آبادان مستمریبگیر دستکم یکــی از صندوقهــای بازنشستگی هستند. ایــن درحالــی اســت کــه میزان مشابه در اســتان ۱۶.۹۵ درصد و در کشــور ۱۷.۰۸ درصد است.
بیـش از ۳۹.۶ درصد خانوارهای آبادان فاقـد درآمـد ثابـت ماهیانـه هسـتند. ایـن نسـبت در اسـتان ۳۶.۸۷ و در کشـور ۳۶.۷۷ درصد است.
۶۲.۶۲ درصـد خانوارهـای آبادانی فاقـد هرگونـه خـودروی عمومـی و یـا غیرعمومـی هســتند، ایــن در حالی اســت کــه ۵۸.۲۵ درصد خانوارهای خوزستانی و۴۹.۳ درصد خانوارهای ایرانی فاقد خــودرو هســتند.
۳۳.۳۴ درصد خانوارهای آبادانی در سه دهک فقیر جامعه ایران قرار دارند. ایـن نسـبت در اسـتان خوزستان برابـر ۲۹.۷۴ برآورد شده است. این بـدان معناست کـه آبـادان نسـبت بـه میانگین کشوری دارای درصد جمعیت فقیر بیشتری است.همچنین نشان میدهد در حالـی کـه ۱۲.۷۵ درصـد خانوارهـای آبادانی تحـت پوشـش کمیتـه امـداد و بهزســتی هســتند، ۱۲.۹۱ درصد از خانوارهای اســتان خوزستان و ۱۲.۶۷ درصد خانوارهای ایرانی از پوشش ایــن دو نهاد حمایتی برخوردار هستند.
این آمارها حکایت از فقر قطعی ۲۶.۳۹ درصد از خانوارهای آبادانی حکایت دارد. ایـن نسبت در اســتان خوزستان ۲۴.۵۴ درصد و در کل کشور ۲۲.۸۵ درصد برآورد شده است.
آینده بسیاری از این نسبتها و شاخصها با استمرار وضعیت وخیم اقتصاد کلان ایران در آینده وخیمتر از حال حاضر خواهد شد و به دامنه سختی معیشت مردم آبادان و مردم ایران خواهد افزود.