close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

انقلاب اجتماعی؛ ترس زنان از افشا به ترس مردان از اقدام تبدیل می‌شود

۱۱ شهریور ۱۳۹۹
بلاگ میهمان
خواندن در ۶ دقیقه
آن چه دو هفته‌‌ای است در شریان‌های فضای مجازی می‌دود و زنان مرکز انرژی‌بخش آن شده‌‌اند، یک انقلاب اجتماعی بی‌مانند در تاریخ تحولات اجتماعی ایران است.
آن چه دو هفته‌‌ای است در شریان‌های فضای مجازی می‌دود و زنان مرکز انرژی‌بخش آن شده‌‌اند، یک انقلاب اجتماعی بی‌مانند در تاریخ تحولات اجتماعی ایران است.
. نمی‌شود نقش خانم «سارا امت علی» را در برپایی حرکت زنان علیه آزار جنسی انکار کرد.
. نمی‌شود نقش خانم «سارا امت علی» را در برپایی حرکت زنان علیه آزار جنسی انکار کرد.

مهرانگیز کار

ای کاش پیش از انقلاب ۱۳۵۷، به یک سلسله انقلاب‌های اجتماعی قیام کرده بودیم و می‌توانستیم بر پایه نتایج به دست آمده از آن‌ها، خواسته‌های سیاسی خود را اولویت‌بندی کنیم.

آن چه دو هفته‌‌ای است در شریان‌های فضای مجازی می‌دود و زنان مرکز انرژی‌بخش آن شده‌‌اند، یک انقلاب اجتماعی بی‌مانند در تاریخ تحولات اجتماعی ایران است. خودجوش است. نمی‌شود نقش خانم «سارا امت علی» را در برپایی آن انکار کرد. منظور این نیست که ادعای ایشان راستی‌آزمایی شده، منظور این است که زنی نیشتر را به بدن دردمند و چرک‌های پنهان شده زیر پوست زنانی نزدیک ساخته است و آن‌ها نتوانسته‌اند جیغ نکشند و از ترس تیز زبانی در و همسایه و خانواده خفه بشوند و سکوت کنند. اصلا انقلاب، اقدامی است بر ضد خفه شدن در بیان دردهایی که در طول زمان «عادت» و «تابو» شده‌اند. انقلاب قیامی است بر ضد عادت. اما جنس انقلاب اجتماعی و فایده نهایی آن در دراز مدت به مراتب از انقلاب سیاسی ماندگارتر است. رویکردی است فراگیر که زیر چتر ایدئولوژی و حزب و این آفت‌های انقلابی، بی‌اعتبار نمی‌شود و سقوط نمی‌کند. استوار باقی می‌ماند و چه بسا از تحولات سیاسی پیش می‌افتد و تحول سیاسی که در پی می‌آید، قادر نیست عادت نیرومندی را که با انقلاب شکسته شده است، باری دیگر جان ببخشد.

انقلاب ۱۳۵۷ اگر توانست زنان را از نظر حقوقی به فوریت لخت کند، از آن رو بود که پیش‌تر، از انقلاب‌های اجتماعی بزرگی که حکومت وقت هم می‌توانست با آن همراه بشود، گذار نکرده بودیم و تابوهایی را شجاعانه به دست خودمان نشکسته بودیم. چشم به دست حکومت داشتیم و راه‌های همواری را که پیش رو برای عبور از انقلاب‌های اجتماعی در دسترس بود، نپیموده بودیم.

به جرات می‌گویم اگر یک زن ایرانی درد آزار و تعرض جنسی را تحمل نکرده است، باید از بخت و اقبال خود بسی خشنود باشد. دردی که انقلاب اجتماعی اخیر نیروی محرک آن است، به ضرورت در تحمل «تجاوز جنسی» خلاصه نمی‌شود. آثار و اقسام فراوان دیگری هم دارد. در تداوم این انقلاب، آن شکل‌ها و گونه‌ها به تدریج از زیر پوشش سخت «ترس» و «سرزنش» بیرون می‌زنند.

نخست توصیه این است:

نترسیم از این که انقلاب اجتماعی کنونی ضایعاتی در پی داشته باشد. نترسیم از این که خانواده‌هایی زیر ذره‌بین بروند. نترسیم از این که بدون راستی آزمایی، به احتمال مردان شرافتمندی، کم‌اعتبار بشوند. نترسیم از این که حکومتی پلشت که روی بدن زنان و ایجاد محدودیت برای آن‌ها سرمایه‌گذاری عوام‌فریبانه کرده است، از آن برای ترور شخصیت مردان مخالف با ستم‌گری‌هایش بهره‌برداری کند و زنان «پرستو»صفت و اجیری را که در اختیار دارد، در جای شاکی به جان آن‌ها بیاندازد. همهٔ این زیان‌ها می‌توانند پی‌آمد جنبش کنونی باشند. با این وصف، انقلاب اجتماعی که تک تک ما مهره‌های فعال و زنده یا سوخته و مرده آن هستیم، حیف است اگر توقف کند.

خوش‌بختانه آغازگران این انقلاب اجتماعی به اندازه‌‌ای از زن‌ستیزی قانونی و ایدئولوژیک حکومت کنونی ایران با خبرند که بر آن تکیه ندارند. تکیه آن‌ها بر شکستن سکوتی سنگین و تاریخی است تا هراس بر دل مردانی بیاندازند که گول مصونیت مردانه و تاریخی خود را خورده‌اند؛ گول این تابو و عادت را که تا قربانی لب باز کند، حتی نزدیکان و دوستانش او را به باد سرزنش می‌گیرند که حتما بد لباس پوشیده یا یک جوری رفتار کرده بودی که یارو فکر کرده است آن کاره‌‌ای و از این مزخرفات.

اینک وارد یک انقلاب اجتماعی شده‌‌ایم که نه تنها مردان متعرض که مردم مداخله‌گر و توجیه‌کننده رفتارهای جنسی مردان متجاوز، آن را نشانه رفته‌اند.

انقلاب مورد اشاره در مسیر درست خود نه انتقام‌جویانه است، نه دار دارد و نه زندان؛ نه دادگاه دارد، نه قانون و قانون‌گذار و مجریان درست و حسابی. بدن‌های زخم خورده و روی هم تلنبار شدهٔ زنان، شالودهٔ اعتراضی و انسانی این انقلاب است.

روی برنمی‌گردانیم از این واقعیت که همیشه در جنبش‌ها، ناجنبش هم فرصت ورود دارد و می‌تواند به جنبش صدمه برساند و گاهی با غرض‌های مالی یا سیاسی و یا شخصی، مردی را بی‌اعتبار کند. بی‌تردید، این آفت سد راه است. نمی‌شود مانع ورودش به میدان شد ولی می‌توان به دور از برپا ساختن گفتمان جنجالی، از این دسته شاکیان که نمی‌دانیم راست می‌گویند یا ناراست، خواست تا با جزییات بیشتری حرف بزنند.

ای کاش می‌توانستیم برای حفظ سودهای این انقلاب اجتماعی، کمیسیون حقیقت‌یاب برپا و همین رویداد را شکار کنیم برای رد اعتبار مراجع قضایی غیرمستقل و فاسد کشور. قربانیان نام‌نویسی کنند و نوبت بگیرند برای طرح شکایت. فضای مجازی با وجود خرواری مشکلات، شاید ظرفیت اجرای این برنامه را داشته باشد. باید به آن اندیشید و کمیسیون حقیقت‌یاب را زنان فقط با تاکید بر همین جنبش تشکیل دهند. زنانی که در ایران قاضی و وکیل بوده‌‌اند، ممکن است کمیسیون را شکل بدهند. حتی در غیاب زنان قربانی، کمیسیون با استناد به متون حقوق بشری می‌تواند شکل بگیرد و با حضور واقعی جمعی از زنان شاکی و حضور مجازی جمعی دیگر، گفتمان نرم و تاثیرگذاری را ترویج دهد. در گذار زمان، این گفتمان تبدیل می‌شود به گفتار ترویجی و در شکل نهایی، به گفتاری مسلط در جامعه که به زنان و خانواده‌ها مقاومت و اعتماد به نفس می‌بخشد و مردان بهره‌مند از سکوت زنان را می‌ترساند و در مواضع دفاعی قرار می‌دهد. حفظ حریم جنسی زنان در برابر درازدستی مردانی که می‌خواهند بدن زن را بدون رضایت او تسخیر کنند، در کشوری با مشخصات کشور ما، پیش از قانون‌گذاری، نیازمند یک چنین انقلاب اجتماعی است. تمرکز بر مساله‌‌ای مهم از بسیار مسایل زنان به مراتب بهتر و مفیدتر است از این که در یک چشم به هم زدن از حکومت تبعیض اسلامی، رفع کلیه تبعیض‌های جنسیتی را مطالبه کنیم.

توصیه برای برپایی کمیسیون حقیقت‌یاب در این یادداشت کوتاه، بسیار خام است. همه می‌توانند پخته‌‌اش کنند. زنان در این باره نیاز به گفتمان‌سازی دارند. نیاز دارند تا ترسی را که در یک عمر تاریخی برای افشای رفتار مردان متجاوز بر دل انباشته‌‌اند، انتقال بدهند به مردانی که به شدت احساس امنیت و مصونیت می‌کنند. انقلاب اجتماعی کنونی هنگامی به ثمر می‌نشیند که از میان امواج متلاطم آن، «ترس زنان از افشا» به «ترس مردان از اقدام» تبدیل بشود. با این رویکرد، به تدریج انقلاب اجتماعی زنان به هدف نهایی و اجتماعی خود می‌رسد. درک می‌شود که برای تحول سیاسی آینده که بی‌گمان در راه است، این یک خواست جدی است و باید سامانه‌های قانونی، اجرایی و فرهنگی آن در تمام حوزه‌ها، به ویژه در حوزه‌های اشتغال در بخش‌های خصوصی و دولتی و در حوزه‌های هنری طراحی بشود.

زنان، این نیروی انرژی‌بخش به انقلاب اجتماعی کنونی، ناگزیر باید طوری عمل کنند که تا می‌توانند رفتاری ضد مرد از خود بروز ندهند و با داوری‌های مطلق، دعوای جنسیتی راه نیاندازند. به نفع‌شان نیست. باید روشن کنند که طرف دعوای آن‌ها، مردان به صورت عام نیستند، مردان متجاوز هستند. ترس انداختن به جان این مردان، زندگی افراد دو جنس در کنار یک‌دیگر را قابل دفاع می‌کند و ساختار ایدئولوژیک «تفکیک جنسیتی» را در ایران آینده به کلی به سخره می‌گیرد و فرو می‌ریزد.

ممکن است اگر زنان ضوابطی را با هدف حفظ هدف‌های خود مراعات کنند، انقلاب اجتماعی کنونی، زیست اجتماعی زنان را در مسیر همواری قرار دهد.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

«ستون پنجم»؛ منبع معتبر آخرین نامه تهدیدآمیز فیفا کیست؟

۱۱ شهریور ۱۳۹۹
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۹ دقیقه
«ستون پنجم»؛ منبع معتبر آخرین نامه تهدیدآمیز فیفا کیست؟