بایرن مونیخ چگونه ابرقدرت فوتبال اروپا شد؟

  • سینا حاتمی
  • خبرنگار ورزشی
جشن قهرمانی بایرن مونیخ در سال ۲۰۱۹

منبع تصویر، AFP

توضیح تصویر، جشن قهرمانی بایرن مونیخ در سال ۲۰۱۹ - بایرن امسال هم قهرمان بوندس لیگا شد

وقتی یورگن کلوپ با بوروسیا دورتموند در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ دو بار پیاپی قهرمان بوندس‌لیگا شد، به نظر می‌آمد یکه‌تازی بایرن مونیخ در فوتبال آلمان به سر آمده و بوندس‌لیگا از حالت تک‌قطبی خارج شده است. اما حتی کلوپ هم در نهایت نتوانست به این سلطه باوارایی‌ها پایان بدهد. بایرن دوباره برخاست و در هشت فصل بعدی پیاپی قهرمان شد.

در ۲۰ سال گذشته بایرنی‌ها ۱۴ بار جام سینی‌شکل بوندس‌لیگا را بالای سر برده‌اند، در مجموع ۳۰ بار. در آلمان به طعنه می‌گویند بچه‌هایی که امسال تازه به مدرسه رفته‌اند نمی‌دانند قهرمان فوتبال آلمان به جز بایرن مونیخ چه معنایی می‌تواند داشته باشد. هر چند بوروسیا دورتموند در دو فصل اخیر هم نایب قهرمان شده و گاهی اوقات شانه به شانه بایرن پیش رفته و برای قهرمانی رقابت کرده، اما حالا اختلاف این دو باشگاه با اختلاف ۳۰۰ میلیون یورویی درآمدشان از زمین تا آسمان به نظر می‌آید.

در ۵۰ سال گذشته بوروسیا دورتموند در این راه تنها نبوده است. در هر برهه‌ای یک باشگاه سعی کرده این انحصار را بشکند. بوروسیا مونشن‌ گلادباخ در دهه هفتاد و هامبورگ و وردر برمن و بوروسیا دورتموند در دهه‌های بعدی. اما هر بار این تلاش ناکام مانده و بایرن مونیخ از این رقابت پیروز بیرون آمده و به ابرقدرت بلامنازع فوتبال آلمان تبدیل شده است.

دلیل این موفقیت چیست؟ این باشگاه باواریایی چگونه بدون سرمایه‌گذار به غول فوتبال آلمان و اروپا تبدیل شد؟

بایرن مونیخ

منبع تصویر، AFP/getty images

رقابت با مونشن‌گلادباخ

بایرن مونیخ همزمان با بوروسیا مونشن گلادباخ در سال ۱۹۶۵ به بوندس‌لیگا صعود کردند که دو سال از راه‌اندازی‌اش بعد از حرفه‌ای شدن لیگ آلمان می‌گذشت. هر دو با منابع مالی نسبتاً محدود از یک مدل پیروی کردند: استفاده از بازیکنان مستعد محلی و ساختن تیم‌های یک‌دست.

مونشن‌گلادباخ گونتر نتزر و برتی فوگتس و یوپ هاینکس را داشت و بایرن مونیخ زپ مایر و فرانس بکن‌باوئر و گرد مولر. نسلی که بعداً با تیم ملی آلمان قهرمان اروپا و جهان هم شد. دوئل دو تیم از سال ۱۹۶۹ آغاز شد. در ۹ سال بعدی بوندس‌لیگا، مونشن‌گلادباخ و بایرن مونیخ قهرمانی را بین خود تقسیم کردند. پنج بار گلادباخ و چهار بار بایرن.

بازیکنان بایرن مونیخ بعد از شکست لیدز یونایتد و قهرمانی جام اروپا در سال ۱۹۷۵ در پاریس

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر، بازیکنان بایرن مونیخ بعد از شکست لیدز یونایتد و قهرمانی جام اروپا در سال ۱۹۷۵ در پاریس

اما بوروسیا با استادیوم کوچک‌اش در مونشن‌گلادباخ در غرب آلمان درآمد کافی نداشت که بتواند ستارگانش مثل گونتر نتزر را که راهی رئال مادرید شدند نگه دارد. حتی هانس وایس‌وایلر سرمربی افسانه‌ای آنها هم این باشگاه را سال ۱۹۷۵ به مقصد بارسلونای بزرگ ترک کرد. نایب قهرمانی بوندس‌لیگا در سال ۱۹۷۸ و قهرمانی جام یوفا در سال ۱۹۷۹ آخرین افتخارات بوروسیا مونشن‌گلادباخ بودند.

اما در بایرن اوضاع فرق داشت. جاه‌طلبی و ملی‌گرایی باوارایی‌ها که از سال ۱۸۷۱ به آلمان اضافه شده بودند و از بعد انقلاب ۱۹۱۸ در آلمان یک ایالت آزاد محسوب می‌شوند و همواره با "شمالی‌ها" رقابت داشته‌اند، به همراه استادیوم المپیک مونیخ از سال ۱۹۷۱ و سه قهرمانی در اروپا در دهه هفتاد پایه و اساس شکل‌گیری قدرت مالی بایرن مونیخ و تداوم موفقیت‌هاشان شدند.

هامبورگ هم ناکام ماند

بعد از افول مونشن‌گلادباخ، هامبورگ از شمال به عنوان رقیب جدید بایرن در فوتبال آلمان ظهور کرد. برخلاف گلادباخ، مدل هامبورگ نه پرورش بازیکن، بلکه یک سیاست هوشمندانه خرید بازیکن بود که یک مغز متفکر داشت: گونتر نتزر که این بار به عنوان مدیر هامبورگ رودرروی بایرن مونیخ قرار گرفت و با خریدهایی که یکی از دیگری بهتر بودند، هامبورگ را بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۴ سه بار قهرمان و سه بار نایب‌قهرمان بوندس‌لیگا کردند.

این عصر طلایی با قهرمانی در جام باشگاه‌های اروپا با پیروزی مقابل یوونتوس در آتن سال ۱۹۸۳ به اوج رسید. همه چیز حاکی از ظهور یک ابرقدرت جدید در فوتبال آلمان بود؛ با شهر بزرگ هامبورگ، قطب مخالف مونیخ در شمال آلمان، طرفدارانی پرشمار و موفقیت در اروپا.

اما در نهایت گونتر نتزر نتوانست آن ستاره‌ها را کنار هم نگه دارد و از عهده جایگزینی‌شان هم برنیامد. هامبورگ هم بدین ترتیب افول کرد. مونیخی‌ها یک بار دیگر در مدیریت نقل‌وانتقالات درست عمل کردند و با خریدهای بهتر دوران گذار بازیکنانی از یک نسل به نسلی دیگر را که در شش سال پنج قهرمانی به ارمغان آورد، درست هدایت کردند.

جشن قهرمانی بایرن مونیخ در سال ۱۹۸۱

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر، جشن قهرمانی بایرن مونیخ در سال ۱۹۸۱

دوران اولی هونس

موفقیت بایرن هم در آن سال‌ها به نام یک مدیر جوان خورد: اولی هونس. مهاجم گلزن بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان که به دلیل آسیب‌دیدگی زانو در ۲۷ سالگی مجبور شد فوتبال را خیلی زود کنار بگذارد، از سال ۱۹۷۹ به عنوان مدیر باشگاه استخدام شد.

هونس که از همان ابتدا با وجود سن پایین و تجربه کم‌اش توانست اسپانسرهای جدیدی برای بایرن مونیخ دست و پا کند، نشان داد یک مدیر قهار است. تفاوت بایرن مونیخ با سایر رقبا را شاید بتوان در تفاوت مدیریت هونس با همتایانش در سایر باشگاه‌ها در تمام این سال‌ها خلاصه کرد.

اولی هونس از سال ۱۹۷۹ تا همین پارسال، در طی ۴۰ سال بایرن مونیخ را به یکی از بزرگ‌ترین باشگاه‌های فوتبال جهان تبدیل کرد. بایرن مونیخ سال ۱۹۷۹ وقتی هونس کارش را شروع کرد فقط ۱۲ کارمند داشت، با ۱۲ میلیون مارک درآمد و هشت میلیون مارک بدهی. اما در سال ۲۰۱۹ وقتی هونس جایش را به هربرت هاینر داد، بایرن مونیخ بیش از هزار کارمند داشت با بیش از ۶۵۰ میلیون یورو درآمد.

"شگفتی با منابع ناچیز"

به همین ترتیب دوران رقابت با دیگر تیم شمالی آلمان، وردر برمن، در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی هم خیلی دوام نیاورد. هر چند اتو رهاگل سرمربی برمنی‌ها با ویلی لمکه مدیر سابق این باشگاه توانست تیم یک‌دست و خوبی را بسازد و بعد از دو نایب قهرمانی در سال‌های ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶، در سال ۱۹۸۸ بالاخره به قهرمانی برسد، اما بایرن که در این فاصله دیگر قدرت مالی قابل توجهی هم پیدا کرده بود، ریخت و پاش بیشتری از قبل کرد و بازیکنان گران‌قیمت‌تری خرید و دو جام بعدی را بالای سر برد.

اما برمن با همان اسکلت تیمی یک بار دیگر سال ۱۹۹۳ با رهاگل قهرمان شد، برای آخرین بار. موفقیت وردر برمن در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه ۹۰ به قول رهاگل "یک شگفتی با منابع بسیار ناچیز بود".

با رفتن رهاگل، دوران افول وردر برمن هم شروع شد. هر چند بندرنشین‌ها یک بار دیگر با هدایت توماس شاف سال ۲۰۰۴ با فوتبالی زیبا در فوتبال آلمان دابل کردند، اما این روند نزولی تا امروز ادامه داشته است و حالا در پایان فصل کنونی، وردر برمن در آستانه اولین سقوطش به دسته دوم بوندس‌لیگا بعد از ۴۰ سال قرار دارد.

اولی هونس، مدیر و بکن باوئر، رئیس باشگاه بایرن مونیخ - ۱۹۹۵

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر، اولی هونس، مدیر و بکن باوئر، رئیس باشگاه بایرن مونیخ - ۱۹۹۵

دهه "اف‌سی هالیوود" و ظهور دورتموند

دهه ۹۰ را باید ضعیف‌ترین دهه بایرن مونیخ دانست. در سه فصل اول این دهه بایرن مونیخ در بوندس‌لیگا هیچ جامی نیاورد. چیزی که در مونیخ در آن زمان هم یک بحران بزرگ تلقی می‌شد.

در این دهه بایرن بازیکنان و مربیان نامداری به خدمت گرفت. اما نه در دوران کوتاه اتو رهاگل که بیشتر یک سوءتفاهم بود و نه در دوران جووانی تراپاتونی موفقیت بایرن مونیخ چشم‌گیر نبود. ضمن اینکه جنجال‌های زیادی هم با برخی از بازیکنان مثل لوتار ماتئوس و یورگن کلینزمن درست می‌شد. لقب کنایه‌آمیز "اف سی هالیوود" مربوط به همین دوران است.

در این دوره بود که رقیب جدید بایرن مونیخ قد علم کرد: بوروسیا دورتموند. این باشگاه پرطرفدار در شهر کارگری دورتموند، سنت و تاریخچه‌ای غنی داشت، اما تا پیش از آن به موفقیت قابل ملاحظه‌ای نرسیده بود. تا اینکه اوتمار هیتسفلد سال ۱۹۹۱ از گراس‌هوپرز زوریخ به دورتموند رفت و تیمی ساخت که دو بار قهرمان بوندس‌لیگا شد و یک بار هم با شکست یوونتوس در دیدار نهایی، لیگ قهرمانان را برد. اما با رفتن هیتسفلد موفقیت‌های دورتموند هم تداوم نداشت.

بایرن مونیخ اما با آوردن اوتمار هیتسفلد دوران پرشکوهی را دوباره آغاز کرد. جذب مربیان و بازیکنان موفق سایر تیم‌های آلمانی مدت‌ها از سیاست‌های بایرن مونیخ بود و باعث وجهه منفی‌ای هم برای این باشگاه در این سال‌ها شد.

هر چند دورتموند یک بار دیگر در سال ۲۰۰۳ با ماتیاس سامر قهرمان بوندس‌لیگا شد، اما با مدیریت اقتصادی پراشتباه سال‌های گذشته و ولخرجی‌های زیاد در سال ۲۰۰۵ با صد میلیون یورو بدهی در آستانه ورشکستگی قرار گرفت.

در نهایت استخدام یورگن کلوپ سرمربی جوان ماینس در سال ۲۰۰۸ یک نقطه عطف در تاریخ باشگاه بوروسیا دورتموند بود. کلوپ با بازیکنان جوان و فوتبالی نوین تیم دورتموند را از پایه و اساس متحول کرد.

دورتموند تا به امروز رقیب شماره یک بایرن است، اما با وجود سال‌های طلایی کلوپ و قهرمانی سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ فاصله این دو تیم امروز دوباره بسیار زیاد شده و عملاً دیگر از حالت دو قطبی خارج شده است. بایرن مونیخ از سال ۱۹۹۸ تا این فصل در مجموع ۱۶ بار به قهرمانی در بوندس‌لیگا رسیده است.

جشن قهرمانی بایرن مونیخ در سال ۲۰۱۶

منبع تصویر، GUENTER SCHIFFMANN/AFP/Getty Images

توضیح تصویر، جشن قهرمانی بایرن مونیخ در سال ۲۰۱۶

قدرت اقتصادی بایرن

هر چند بوروسیا دورتموند هم از لحاظ مالی به وضعیت بسیار مطلوبی رسیده و دیگر به این راحتی‌ها بازیکنان خوب‌اش را از دست نمی‌دهد و در کل در بازار نقل و انتقالات حرفی برای گفتن دارد، اما بایرن مونیخ از لحاظ اقتصادی یک سروگردن بالاتر از دورتموند است.

در حالی که دورتموند هم با ۴۵۰ میلیون یورو درآمد جزو پردرآمدترین باشگاه‌های فوتبال اروپا محسوب می‌شود، اما بایرن مونیخ فصل گذشته برای اولین بار از مرز ۷۰۰ میلیون یورو در درآمدزایی عبور کرد. این باشگاه در تمام این سال‌ها همواره سودآور هم بوده است. سود خالص بایرن پارسال به میزان بی‌نظیر ۵۲/۵ میلیون یورو رسید.

این موفقیت اقتصادی با توجه به این که بایرن مونیخ برخلاف بسیاری از رقبای اروپایی‌اش با قوانین محدودکننده فوتبال آلمان، سرمایه‌گذاران خارجی هم نداشته، خیره‌کننده است.

بایرن مونیخ با هدایت راهبردی اولی هونس و کارل هاینس رومنیگه یک مدل کسب‌وکار بی‌نظیری را توسعه داده که پایه این موفقیت اقتصادی است. این باشگاه موفق شده با سه اسپانسر خود یعنی شرکت‌های آئودی، آلیانس و آدیداس که همگی در ایالت باواریا هستند، شراکت‌های تجاری بلندمدتی را داشته باشد و آنها را به سهامدار خود تبدیل کند. هر کدام از این سه شرکت به میزان ۸/۳۳ درصد سهام باشگاه را در اختیار دارند. ۷۵ درصد باقیمانده در دست سازمان مادر، یعنی موسسه بایرن مونیخ است که توسط اعضای باشگاه و مجمع عمومی اداره می‌شود. ضمن آن که حضور ۳۰ سال مداوم در لیگ قهرمانان اروپا که شرکت در آن درآمدهای سرشاری را برای یک باشگاه فوتبال در پی دارد، فاصله بایرن را از رقبای داخلی‌اش بیشتر و بیشتر کرده است.

با این مدل اقتصادی پایدار که در فوتبال جهان یک نمونه است و با مدیریت راهبردی و هوشمندانه نقل و انتقالات، بایرن مونیخ توانسته به این باشگاه بزرگ کنونی تبدیل شود. در این مدیریت راهبردی، برخلاف رقبای داخلی در تمام نیم قرن گذشته، تصمیمات اشتباه هم سریع اصلاح شده‌اند. جدایی به موقع از کارلو آنچلونی و نیکو کواچ در دو سال گذشته، بهترین مثال‌های زنده این مدیریت هوشمندانه‌اند.

جامعه طبقاتی بوندس‌لیگا

حالا بوندس‌لیگا به یک لیگ طبقاتی تبدیل شده است. دورتموند با فاصله رقیب اصلی بایرن مونیخ است. اگر همه چیز در دورتموند جفت و جور شود و بایرن فصلی ضعیف داشته باشد، شاید بتواند این تیم را آزار دهد.

بعد از دورتموند تیم لایپزیگ است که شاید با سرمایه کمپانی ردبول، سهام‌دار اصلی‌اش و طرفداران زیادش در این شهر شرقی و مربی جوان آتیه‌دارش یولیان ناگلزمن شاید بتواند در سال‌های آینده به قطبی جدید در فوتبال آلمان تبدیل شود. بوروسیا مونشن گلادباخ، بایر لورکوزن و ولفسبورگ طبقه سوم این لیگ به شمار می‌روند که از طبقات بالا و پایین خود فاصله گرفته‌اند.

با وجود خریدهای جدید بایرن مونیخ، تیمی جوان و موفقیت هانزی فلیک که به نظر می‌رسد همه خواسته‌های مدیریت بایرن را برآورده می‌کند، و با توجه به ورود نیروهای تازه نفسی به هیات مدیره مثل حسن صالی حمیدزیچ و الیور کان که قرار است جانشین کارل هاینس رومنیگه شود، و به خصوص مدیریت جدید هربرت هاینر که در زمان ۱۵ سال ریاست‌اش در آدیداس کارنامه‌ای درخشان داشته، به نظر می‌رسد که تازه در آستانه یک عصر جدید در بایرن مونیخ هستیم و باید منتظر جام‌های پیاپی نهم و دهم و یازدهم باشیم.