کرونا؛ بحران اقتصادی کنونی چقدر به بحرانهای قبلی شباهت دارد؟
- سعید توفیقی
- بیبیسی
حدود سه ماه پیش و زمانی که مقامهای چین برای اولین بار از شیوع ویروس ناشناختهای خبر دادند که حالا میلیاردها نفر کاملا با آن آشنا هستند، شاید کمتر کسی پیشبینی میکرد ظرف مدت کوتاهی عده زیادی بیمار شوند و کمر اقتصاد جهان زیر فشار این موجود نامرئی خم شود.
طولی نکشید که این ویروس مرزهای چین را درنوردید؛ مرز بسیاری از کشورها بسته شد، هواپیماها زمینگیر شدند، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی از حرکت ایستاد، شغلهای زیادی از دست رفت، بازارهای مالی سقوط کرد و بسیاری از دولتها مجبور به تزریق پول به اقتصادشان شدند.
هز چند ابعاد اقتصادی این بحران به دلیل نامشخص بودن نقطه پایان آن هنوز به روشنی مشخص نیست؛ ولی بسیاری این بحران را بدتر از اتفاقاتی نظیر بحران اقتصادی ۱۲ سال پیش در جهان خوانده یا آن را با "رکود بزرگ" دوران پس از بحران ۱۹۲۹ میلادی مقایسه کردهاند.
از جمله نهادهایی که عمق بحران کنونی را شدیدتر از بحران اقتصادی بیش از یک دهه پیش خوانده، صندوق بینالمللی پول است.
این سازمان در بیان وضعیت کنونی گفته این بحران هیچ شباهتی به بحرانهای قبلی ندارد و "بسیار بدتر" از رکود قبلی است که جهان قبلا شاهد آن بوده.
هر چند درباره خسارات سنگین شیوع این ویروس بر اقتصاد جهان تا حد زیادی اتفاق نظر وجود دارد، ولی عدهای هم بر این باورند ریشه و ساختار بحران اقتصادی کنونی با آنچه پیشتر جهان شاهد آن بوده متفاوت است؛ این دسته میگویند ریشه بحران کنونی مانند آنچه در سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد "مالی" نیست.
همه گیری ویروس کرونا اقتصاد جهان را متوقف کرده و رکودی را در جهان رقم زده که بسیار بدتر از بحران مالی دهه پیش است
بحرانهای قبلی اقتصادی چگونه بودند؟
جهان در سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ میلادی شاهد یک بحران تمام عیار اقتصادی بود که خروج از رکود ۱۸ ماه طول کشید.
در آن زمان بحران از بازار مسکن شروع شد؛ زمانی که بانکها و موسسات مالی آمریکا اقدام به ارائه انبوه وام مسکن کردند؛ بعضی از دریافت کنندگان این وام شرایط لازم را برای دریافت وام نداشتند و پس از مدتی میلیونها شهروند آمریکایی نتوانستد اقساط وام خود را پرداخت کنند.
در نتیجه بانکها خانه این افراد را که در رهن بود را گرفتند و بسیاری از موسسات مالی ورشکسته شدند.
در ابتدای این بحران بسیاری در صنف مسکن شغل خود را از دست دادند؛ این بیکاری بعدا بطور گسترده به اصناف دیگر هم سرایت کرد؛ بانکها و موسسات مالی مجبور شدند وامها را متوقف کنند و چرخه اقتصاد در بسیاری از کشورها مختل شد.
در پی این اتفاقات بازارهای مالی در جهان سقوط کرد، بازار مسکن وارد رکود شد، اقتصاد جهان کوچکتر شد و مشکلات سیستم بانکی برای سالها ادامه یافت.
پیش از این هم جهان دوران "رکود بزرگ" را تجربه کرده بود که حدود ۴۳ ماه طول کشید؛ در سال ۱۹۲۹ میلادی بازار مالی آمریکا سقوط کرد و در پی آن رکود اقتصادی به بسیاری از کشورهای جهان سرایت کرد؛ در سال ۱۹۳۳ آمریکا با ۲۵ درصد بالاترین نرخ بیکاری خود را ثبت کرد.
در هر دو بحران اشاره شده بر خلاف بحران کنونی که بیماری در آن دخیل است، عامل اصلی در شروع بحران "مالی" بوده است.
البته در همه این بحرانها شباهتهای فراوانی وجود دارد نظیر ورشکستگیهای گسترده، از دست رفتن مشاغل، کاهش نقدینگی و ...
بعضی نظریهپردازان عوامل بروز بحرانهای قبلی را "ساختاری" میدانند؛ بعنوان مثال در سال ۲۰۰۸ عامل اصلی بروز بحران بازیگران بازار بودند.
به گفته این افراد ظهور بحران مالی ۱۲ سال پیش ضعف سیستم مالی را برملا کرد؛ "ضعفی که به دلیل ارزیابی نادرست ریسک (در زمان ارائه وام مسکن به افراد فاقد شرایط لازم) نمایان شد."
به گفته این دسته، بحران ناشی از کرونا "شوک بزرگی" بوده که به عنوان یک عامل خارجی و غیرساختاری به اقتصاد جهان تحمیل شده ولی ریشه در سیستم مالی ندارد؛ هر چند تبعات اقتصادی آن گسترده است.
این افراد به همین دلیل خواستار کمکهای "هدفمند" به اقتصاد برمبنای ریشه مشکل شدهاند.
تا پیش از همهگیری کووید ۱۹ در جهان و زمانی که تصاویر قرنطینه شهروندان چینی در شهر ووهان از تلویزیونها در سراسر جهان پخش میشد، عده زیادی تصور نمیکردند این ویروس اقتصاد جهان را زمینگیر کند؛ با گذشت زمان و شیوع این بیماری در کشورهای دیگر رفته رفته بر حجم خسارات افزوده شد که همچنان رو به افزایش است.
در حالیکه ویروس کرونا کماکان قربانی میگیرد و مرز قربانیان از ۷۶ هزار نفر گذشته است؛ تا همین جای کار هم صدمات غیرقابل تصوری بر جای گذاشته است؛ و فقط به چند نمونه در این مطلب اکتفا میشود.
به عنوان مثال در آمریکا آمار متقاضیان بیمه بیکاری دو هفته پیش به ۶ میلیون و ششصد هزار نفر رسید که در تاریخ این کشور بیسابقه بوده است؛ طی دو هفته مجموعا نزدیک به ۱۰ میلیون نفر تقاضای بیمه بیکاری کردند.
در سال ۲۰۰۸ میلادی تعداد افراد بیکار در این کشور ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر اعلام شده بود.
شیوع کرونا بازارهای مالی جهان را هم به اغما فرو برد؛ در بیشتر روزهای هفتههای اخیر هر سه شاخص بازار بورس نیویورک و همچنین بازارهای اروپایی و آسیایی شاهد افت بودند؛ بازارهای مالی در چند نوبت دچار وقفه در معاملات شدند.
بازارهای مالی هفت کشور صنعتی جهان بطور متوسط از نیمه فوریه تا نیمه مارس ۳۳ درصد از ارزش خود را از دست دادند؛ این رقم در بحران ۱۸ ماهه سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ حدود ۵۵ درصد بود.
بازار نفت هم شاهد سقوط بیسابقهای بوده است؛ از اول سال جاری میلادی حدود شصت درصد از ارزش نفت کم شده؛ حدود دو هفته پیش هر بشکه نفت برنت به زیر ۲۲ دلار هم رسید که پائینترین قیمت نفت در ۱۸ سال اخیر بود؛ البته به جز کاهش تقاضا در بازار اختلاف میان عربستان و روسیه بر سر میزان تولید از دلایل افت شدید قیمت بود.
یا در مثالی دیگر بیش از ۹۰ کشور از صندوق بینالمللی پول تقاضای وام اضطراری کردهاند که این رقم بی سابقه است.
در بحران کنونی بسیاری از شرکتهای هواپیمایی یا پروازهای خود را بطور کلی متوقف کردهاند یا بخش اعظمی از آنها دیگر انجام نمیشوند؛ بعضی از آنها گفتهاند بدون کمکهای دولت ورشکسته میشوند.
جهان در حالی وارد رکود اقتصادی شده که بعضی پیشبینیها خروج از این بحران را زمان بر میدانند.
صندوق بینالمللی پول در ماه ژانویه رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۰ را ۳/۳ درصد اعلام کرده بود اما اخیرا گفته همهگیری کرونا پیشبینیها را تغییر داده و رشد اقتصادی امسال به کمترین میزان از زمان بحران جهانی ۲۰۰۸ میرسد.
بعضی موسسات هم اقدام به پیش بینی رشد اقتصادی جهان و زمان خروج از رکود کردهاند؛ به عنوان مثال شرکت مشاوره "مک کنزی" بر اساس مدلی رشد اقتصادی جهان را در سال جاری میلادی -۴/۷ درصد و زمان خروج از رکود را فصل سوم سال ۲۰۲۲ میلادی اعلام کرده است.
بعضی کشورها برای مقابله با تبعات اقتصادی کرونا اقداماتی را در دستور کار خود قرار دادند؛ از جمله تزریق پول به اقتصاد ، کاهش نرخ سود بانکی و کمک به کسب و کارهای آسیب دیده و همچنین کسانی که اتفاقات اخیر منبع درآمدشان را هدف قرار گرفت.
اما با توجه به گستردگی ابعاد خسارات ناشی از شیوع بیماری، مشخص نیست حمایتهای مالی دولتها تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و چرخ فعالیتهای اقتصادی دقیقا از چه زمانی دوباره شروع به حرکت خواهد کرد.
آنچه مشخص است میزان و ابعاد خساراتی که کرونا بر اقتصاد جهان تحمیل کرده ارتباط مستقیم با مدت زمان بحران کنونی دارد.