در رسانههای آمریکا؛ 'سلاح' یک میلیارد دلاری ترامپ برای پیروزی در انتخابات چیست؟
- امیر پیام
- بیبیسی
مایکل بلومبرگ با ۶۰ میلیارد دلار دارایی وارد رقابتهای درونی حزب دموکرات شده و ظرف مدت کوتاهی با صرف بیش از ۳۵۰ میلیون دلار تبلیغات توانسته خود را به رتبه دوم نظرسنجیها برساند. آیا او که روی کاغذ تقریبا ۲۰ برابر دونالد ترامپ ثروت دارد میتواند کلید کاخسفید را از چنگ دیگر میلیاردر نیویورکی درآورد؟ خودش که میگوید "حتما!"
همزمان مجله آتلانتیک خبر داده ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ برنامهای برای صرف یک میلیارد دلار تبلیغات انتخاباتی و پراکندن نقطهنظرات سیاسی دارد که در جریان اصلی رسانههای آمریکا "سانسور از طریق قیل و قال" خوانده میشود.
'کارزار یک میلیارد دلاری' برای انتخاب مجدد دونالد ترامپ
مککی کاپینز، نویسنده و گزارشگر تحقیقی برای درک چگونگی استفاده ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ از رسانههای اجتماعی و دنیای دیجیتال ابتدا یک حساب جعلی در فیسبوک تحت عنوان یک ترامپی دو آتیشه به راه انداخته و نتیجه این تجربه را در گزارشی مفصل در نشریه آتلانتیک منتشر کرده است.
"اولین کاری که کردم صفحه رسمی دونالد ترامپ و ستاد انتخاباتی او را در فیسبوک لایک زدم. الگوریتم فیسبوک خیلی زود من را تشویق کرد به دیدن صفحات دیگری چون فاکس بیزینس، اَن کولتر و چند صفحه دیگر چون "ترامپ، که اطمینان قلوب است" و غیره... من هم همه را لایک زدم. بعد شماره تلفنم را به ستاد انتخاباتی ترامپ دادم و به چند گروه خصوصی در فیسبوک هم پیوستم؛ گروههایی چون کشته-مردههای شعار "عظمت را به آمریکا بازگردانیم - مگا" و مثل آن... حتی پیوستن به یکی از آنها مستلزم پر کردن فرمی بود که ظاهرا من را اسکن میکرد تا مبادا جزو لیست سیاه آنها باشم."
گزارشگر آتلانتیک نوشته ابتدای این تجربه مصادف شده بوده با آغاز استیضاح دونالد ترامپ.
"ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ درست در میانه یک کارزار تبلیغاتی چندین میلیون دلاری بود که هدفش اثرگذاری بر ادراک آمریکاییها از فرآیند استیضاح بود. هزاران تبلیغات کوچک هدفدار همچون سیلی اینترنت را در خود فرو برده بود و ترامپ را همچون یک قهرمان اصلاحگر ترسیم میکرد که در حال کنکاش درباره فساد (سیاستمدارانی چون جو بایدن) در خارج از مرزهای آمریکا است و این که چه طور دموکراتها میخواهند با کودتا جلوی او را بگیرند. اگر چه چنین گفتمانی به نظر خیلی غیرقابلباور به نظر میرسید اما با شتاب فراوانی در حال تکثیر شدن بود. وبسایتهای راستگرا آنها را در بوق و کرنا کرده بودند. بحث و گفتگوهای اینترنتی که حامیان ترامپ به راه انداخته بودند مملو بود از نظریههای توطئه (افکار دائیجان ناپلئونی). اکوسیستم "اطلاعات آلترناتیو" در حال تغییر شاکله بزرگترین سرتیتر اخبار کشور بود و من میخواستم از داخل این پروسه را ببینم."
"آنچه پیش روی من در حال شکل گرفتن بود اجرای استراتژی بود که از سوی رهبران کشورهای غیرلیبرال در گوشه و کنار جهان مورد استفاده قرار میگیرد. این که به جای خفه کردن صدای مخالفان، رهبران این کشورها یاد گرفتهاند که چه طور بر قدرت رسانههای اجتماعی افسار بزنند و آن را در جهت پارازیت انداختن روی اخبار و ایجاد سردرگمی و ابهام به کار گیرند. آنها دیگر نیاز ندارند که معترضان را در خیابانها سرکوب کنند؛ کافی است با ابر بلندگوی خود پارازیت ایجاد کنند تا هیچ کس صدای مخالفان را نشوند (یا اگر شنید در آن شک کند). اهل علم و آکادمی نام این روش را گذاشتهاند "سانسور از طریق نویز (سیگنال نامربوط)" یا شاید همان قبل و قال راه انداختن و "شلوغش کردن" برای انحراف افکار عمومی.
مککی کاپینز در این گزارش تحقیقی مفصل به نمونههای مختلفی برای اثبات نظریه خود پرداخته از جمله ویدیوهای تقطیع شدهای از اظهارات شاهدان استیضاح که از طریق ستاد انتخاباتی آقای ترامپ برای او فرستاده میشده و به گفته او سخنان شاهدان را به "نفع گفتمان ترامپ مصادره میکرده است".
"آنچه طی چند هفته برای من اتفاق افتاد بسیار گیجکننده بود. روزها میشد که من جریان استماع شاهدان در کنگره را مستقیم از تلویزیون نگاه میکردم. جلساتی که پر از اظهارات در محکومیت عملکرد آقای ترامپ در جریان اوکراین بود. اما عصر همان روز روی تلفنم کلیپی از همان اظهارات را دریافت میکردم که جملات را خارج از متن پشت هم ردیف کرده بود و کاملا در جهت تبرئه ترامپ بود. چند بار پیش آمد که از خودم پرسیدم؛ ای بابا! پس اصل قضیه این بود!... ابتدا فکر میکردم دانش روزنامهنگاری و تحقیقاتی که دارم من را از گیج شدن و بازی خوردن توسط کارزارهای اطلاعات نادرست حفظ خواهد کرد اما در کمال تعجب کمکم خودم را در وضعیتی یافتم که به همه سرتیترهای اخبار شک میکردم... با هر بار کلیک کردن روی محتوایی که برایم فرستاده میشد احساس میکردم قدرتم برای تشخیص خبر اصلی از اطلاعات نادرست تحلیل میرود و به همه چیز و همه کس شک میکنم."
در ادامه آقای کاپینز به ایام انتخابات سال ۲۰۱۶ و قضیه تلاش روسیه برای انحراف افکار آمریکاییها از طریق انتشار اخبار جعلی در فیسبوک و دیگر رسانههای اجتماعی پرداخته و نتیجه گرفته که در آن سال همه مباحث درباره تلاش مسکو بود و اخبار متمرکز بر ارتش سایبری روسیه و یا مثلا شرکت تولید اخبار جعلی در مقدونیه بود.
"در حالی که چنین کابوسی از اشباح خارجی ذهن همه مردم و سیاستمداران را پر کرده، ترامپ و متحدان داخلیاش، تلاش دارند همان تکنیکها را بومی کنند و همچون عوامفریبان و سلطهطلبان از آنها برای ماندن در قدرت سود ببرند... ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ بنا دارد با صرف بیش از یک میلیارد دلار - که قرار است از طریق کمک ائتلافی رسانههای جناحی، گروههای سیاسی خارج از سیستم و افرادی که مستقل در فضای رسانهها و دیجیتال عمل میکنند تامین شود - کارزاری از تبلیغات رسانهای و دیجیتال به راه بیاندازد که میتواند بزرگترین کمپین انتشار اخبار جعلی و نادرست در تاریخ آمریکا را لقب گیرد".
مککی کاپینز که بعد از انتشار این گزارش با برنامه رادیویی "هوای تازه" (فِرِش اِیر- Fresh Air) درباره آن گفتگو کرده میگوید شخصا برایش مهم نیست که چه کسی برنده انتخابات آینده میشود اما نگران است که اگر دموکراتها هم برای جا نماندن از قافله بخواهند از ابزاری مشابه در تبلیغات انتخابات پیشرو استفاده کنند آنگاه فارغ از نتیجه انتخابات، این مرزهای اخلاقی اطلاع رسانی در آمریکاست که به طور جبرانناپذیری تخریب خواهد شد.
"وقتی با استراتژیستهای سیاسی و دیگر خبرگان حرف میزنم، تصویری که از وضعیت موجود ترسیم میکنند خیلی ویرانشهری (مدینه فاسده) است. صحنه انتخاباتی که مملو از باتنتها، رسانههای محلی پوشالی و دروغین، میکروتبلیغاتهایی که تشویش و ترس اشاعه میدهند و پیامکهای ناشناس که به صورت کاربر به کاربر و متفاوت از پیامکهای تجاری (که هیچکس نمی خواند) برای میلیونها نفر ارسال خواهند شد. هر دو حزب به این ابزار دسترسی دارند. اما قرار گرفتن این ابزار در دستان رئیسجمهوری که مکررا دروغ میگوید، نظریههای توطئه را بسط میدهد و ابائی از به کارگیری منابع و قدرت دولت در جهت منافع خودش ندارد، احتمال ویرانی بزرگتر و بزرگتر میشود."
اخبار مرتبط
در نیمه دوم این گزارش آقای کاپینز به شرکتی در یک برج واقع در محله راسلین ویرجینیا اشاره کرده که دقیقا در آنسوی رودخانه پوتومک و تنها چند کیلومتری کاخسفید قرار گرفته و بنا بر ادعای گزارشگر آتلانتیک "مقر فرماندهی این جنگ اطلاعاتی" است و تحت مدیریت برد پارسکال، رئیس ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ اداره میشود.
البته بدیهی است که تمام این تمهیدات برای راه یافتن به جریان اصلی افکار عمومی آمریکا نیاز به بسترهایی چون فیسبوک و توییتر دارد تا امکان دسترسی مستقیم به مخاطبان را فراهم کنند.
شاید هم به همین دلیل است که جورج سوروس، میلیاردر آمریکایی که خود را مدافع ارزشهای دموکراسی میداند، روز چهارشنبه، ۱۹ فوریه، علنا خواستار کنار گذاشته شدن مارک زاکربرگ و شریل سندبرگ، دو مدیر اصلی فیسبوک شده چرا که بر خلاف توییتر، فیسبوک اعلام کرده بنا ندارد بر محتوای تبلیغهای سیاسی مربوط به انتخابات امسال نظارت و یا آنها را ممنوع کند. در حقیقت مارک زاکربرگ گفته نمیخواهد فیسبوک را وارد وادی "سردبیری و مدیریت اخبار" کند و اجازه خواهد داد که همه تبلیغها بروی این بزرگترین شبکه اجتماعی جهان منتشر شود تا مخاطب خود میان "سره و ناسره" تمیز قایل شود. ریسک بزرگی که در انتخابات ۲۰۱۶ فیسبوک را به مهد اخبار جعلی و بهشت باتها بدل کرد.
بیشتر بخوانید
بلومبرگ با "چپ پُر" آمده است
مایکل بلومبرگ، میلیاردر سرشناس آمریکایی در مدت کوتاهی که وارد کارزارهای انتخاباتی شده توانسته با استخدام بیش از ۲۰۰۰ پرسنل و صرف حدود ۳۵۰ میلیون دلار در میان سه پیشگام نخست نظرسنجیها برسد. گزارشگران میگویند وسعت تشکیلات انتخاباتی او در حد و قواره ستادهای انتخاباتی نامزدهای اصلی است حال این که دموکراتها تازه وارد انتخابات مقدماتی درون حزبی شدهاند و ماه فوریه برای بیشتر آنها در حد "دست گرمی" است.
"ظهور پر شتاب" مایکل بلومبرگ که همزمان با "افول پر شتاب" جو بایدن، معاون سابق باراک اوباما و "پیشتازی" برنی سندرز در کارزاهای دموکراتها شده، خیلی زود تمرکز رسانههای آمریکا را متوجه شهردار سابق نیویورک کرده است؛ کسی که خود مالک غول رسانهای بلومبرگ است و نیازی به معرفی ندارد اما به رسم دنیای سیاست در آمریکا حالا که او در قد و قامت ریاستجمهوری پا پیش گذاشته باید سوابق اقتصادی و سیاسیاش یک بار دیگر از در انظار عمومی وارسی شود.
مایکل کرنیش، خبرنگار پرسابقه واشنگتنپست در پادکست ریپورترز (گزارشگران) این روزنامه به سابقه پر حرف و حدیث آقای بلومبرگ در ارتباط با زنان پرداخته و به طور خاص بروی یکی از وقایعی که میان آقای بلومبرگ و یکی از کارمندان زن شرکت او پیش آمده بوده اشاره کرده است.
"معروفترین مورد به شکایت یکی از زنان فروشنده ارشد (به نام گریسون) در شرکت آقای بلومبرگ است که از او به علت تبعیض جنسیتی علیه خودش شکایت میکند. او بلومبرگ را متهم کرده بود که وقتی فهمیده باردار شده به او گفته "بکشش!" بلومبرگ در دادگاه و تحت سوگند گفتن چنین چیزی را انکار کرد هر چند بعدا با خانم گریسون برای پس گرفتن شکایتش در بیرون دادگاه به توافق رسید."
در گزارش واشنگتنپست برخی از مدارک دادگاه هم ضمیمه شده که در یکی از آنها ماجرا چنین روایت شده: "روز ۱۱ آوریل ۱۹۹۵ حدود ساعت ۱۱ و ۲۰ دقیقه صبح بود. بلومبرگ در کافه تریا با چند فروشنده و چند دانشجوی مدرسه اقتصاد دانشگاه نیویورک در حال عکس گرفتن بود که به خانم گریسون برخورد و به او گفت: 'چرا تو را برای عکس دعوت نکردند؟' بعد خودش جواب داد که: 'حتما قیافه ات رو دیدن'. بعد هم به مسخره کردن کارمند تازه ازدواج کرده خود ادامه داده و گفت: 'خب ازدواج چه طوره؟' در ادامه خانم گریسون به رئیس خود میگوید که زندگی زناشویی او عالی است و قرار است ظرف چند ماه آینده عالیتر هم بشود چرا که او باردار است. اما در جواب مایکل بلومبرگ به او میگوید: "بکشش!" خانم گریسون با تعجب میپرسد 'چی؟' و آقای بلومبرگ تکرار میکند: 'بکشش! بفرما. این هم شماره ۱۶.' که اشارهای بوده به شانزدهمین زن کارمند زیر دست او که باردار شده است."
خانم گریسون چند ماه بعد از این ماجرا از شرکت آقای بلومبرگ اخراج میشود و بعد از رئیس سابق خود به علت تبعیض جنسیتی در محل کار شکایت میکند. شکایتی که در زمان خود در رسانههای آمریکا هم مورد توجه قرار گرفت.
مایکل کرنیش میگوید تحقیقات او نشان میدهد که مایکل بلومبرگ در انتها برای فیصله دادن به شکایت خانم گریسون به او مبلغی ۶ رقمی که میزان دقیق آن افشاء نشده پرداخت کرده است.
اخبار مرتبط
آیا بلومبرگ کلید کاخسفید را خواهد خرید؟
آلکس برنز، گزارشگر و تحلیلگر سیاسی روزنامه نیویورک تایمز در گفتگو با پادکست دیلی به گشادهدستی کمپین انتخاباتی مایکل بلومبرگ و لشکر ۲۰۰۰ نفری که در همین ابتدای رقابتها برای تشکیلات انتخاباتی خود استخدام کرده پرداخته است.
او در ابتدای این گفتگو به این اظهارنظر که "آیا بلومبرگ آمده که انتخابات مقدماتی حزب دموکرات را بخرد؟" جواب مثبت میدهد و میگوید: "برای مثال دقت کنید در نیوهمشایر که اصلا نام مایکل بلومبرگ روی برگههای رای نوشته نشده بود، تعداد کسانی که به بلومبرگ رای دادند بیشتر از فرماندار ماساچوست بود که او هم مثل بلومبرگ دیر وارد کارزار شد و حالا هم ناچار شد کنار بکشد."
"بلومبرگ تا حالا حدود ۴۰۰ میلیون دلار وارد تبلیغات کرده و اون طور که ما شنیدیم به مدیران ستاد خودش گفته نگران پول نباشند... هر چند برای درک عمیقتر باید به این نکته توجه داشت که فقط این ۴۰۰ میلیون دلار نیست که به سرعت نام بلومبرگ را در نظرسنجیها بالا کشیده، بلکه او طی سالیان گذشته میلیاردها دلار صرف ساخت امپراتوری خود در باور آمریکاییها کرده. باوری که او را یک میلیاردر انساندوست و حامی ارزشهای دموکراتیک معرفی میکند."
آلکس برنز میگوید از زمان ورود مایکل بلومبرگ به رقابتهای انتخاباتی او و یکی از همکارانش تلاش کردهاند سابقه همه پولهایی آقای بلومبرگ در طول چند سال گذشته (پس از کنار رفتن او از پشت شهرداری نیویورک در سال ۲۰۱۳) در امور سیاسی و بشردوستانه خرج کرده استخراج کنند تا بلکه معلوم شود این پولها برای او چه وجهه عمومی و چه پشتیبانی سیاسی دست و پا کرده است.
"او در این چند سال میلیاردها دلار صرف فعالیتهای مقابله با پدیده گرمایش زمین، اصلاح قوانین مالکیت اسلحه و این اواخر کمک به انتخاب نمایندگان دموکرات کنگره کرده تا بلکه اکثریت مجالس کنگره را به دست دموکراتها برساند... در حقیقت او طی انتخابات میان دورهای کنگره در سال ۲۰۱۸ صدها میلیون دلار صرف حمایت از نامزدهای دموکرات کرد که در نهایت ۲۱ نفر از آنها برنده شدند. از میان آن ۲۱ نفر ۱۵ نامزد زن بودند."
با وجود این، سابقه پرمناقشه مایکل بلومبرگ درباره زنان و جملات "ضدزن و جنسیتی" که او بارها بر زبان رانده، یکی از نقاط ضعف اصلی این میلیاردر نیویورکی است.
در پادکست گزارشگران واشنگتن پست مایکل کرنیش به یکی از رکیکترین آنها که به مایکل بلومبرگ نسبت داده شده اشاره میکند: "روزی او خطاب به زنان مدیرفروش شرکت خود میگوید 'این کامپیوترهای جدید خیلی کارها بلدند بکنند حتی شاید بتوانند سکس دهانی هم انجام دهند که در آن صورت خیلی از شماها بیکار خواهید شد"'.
در پادکست دیلی نیویورکتایمز آلکس برنز به سابقه شهرداری بلومبرگ اشاره میکند و این که چه طور وقتی او شهردار نیویورک بود به پلیس اجازه داده بود که مسلمانان، سیاهپوستان و لاتینتبارها را صرفا به خاطر نژاد و مذهبشان بیشتر مورد سوءظن قرار دهد.
"یکی از مواردی که درباره نقش پول بلومبرگ در سیاست مطرح است گزارشی است که در سال ۲۰۱۵ مرکز ترقی آمریکایی (Center for American Progress) که یک اندیشکده مطرح لیبرال است درباره اسلامهراسی تهیه کرد. در پیشنویس این گزارش فصلی با چهار هزار کلمه به استراتژی نژادپرستانه پلیس نیویورک در برابر مسلمانان اختصاص داده شده بود و این که چه طور پلیس نیویورک بعد از حملات یازدهم سپتامبر برای جوامع مسلمان نیویورک مامور مخفی و خبرچین گمارده بود... این پیشنویس هرگز منتشر نشد چون یکی از مدیران این اندیشکده هشدار داده بود که اگر چنین گزارشی بیرون برود موسسه بلومبرگ به آن واکنش جدی نشان خواهد داد. بعد که گزارش منتشر شد، نه تنها آن فصل مربوط به پلیس نیویورک در زمان شهرداری بلومبرگ کامل حذف شده بود بلکه در تمام گزارش هرگز نامی از مایکل بلومبرگ برده نشده بود."
آلکس برنز در ادامه می گوید که تحقیقات نیویورک تایمز نشان داده که تا زمان تهیه آن پیشنویس، مایکل بلومبرگ یک و نیم میلیون دلار به مرکز ترقی آمریکایی کمک کرده بود و بعد از آن گزارش هم ۴۰۰ هزار دلار دیگر به آن داده است.
"نتیجه اخلاقی این قضیه آن است که اعطای پول از سوی بلومبرگ به افراد و موسسات جناح چپ گویی در میان دموکراتها پدیدهای به وجود اورده که به موجب آن آنها حاضرند حتی فعالیتها و ارزشهایشان را به نحوی تنظیم کنند که با مایکل بلومبرگ جفت و جور شود حتی هنگامی که بلومبرگ شخصا از آنها نخواسته چنین کنند. در قضیه آن گزارش، ما از مسئولان دم و دستگاه بلومبرگ پرسیدیم که آیا آنها از چنین فصلی در گزارش خبر داشتهاند و آنها گفتند روحشان هم خبر نداشته. ما هم هیچ دلیلی بر خلاف گفته های آنها پیدا نکردیم..." یعنی این یک خود سانسوری از سوی مرکز ترقی آمریکایی بوده که نخواسته خود را با بلومبرگ سرشاخ کند چرا که او یکی از بزرگترین حامیان مالی این موسسه و موسسات شبیه آن در میان دموکراتهاست.
نمونه بارزتری و موخری که گزارشگر نیویورک تایمز به آن اشاره میکند دیدار حدود دو هفته پیش مایکل بلومبرگ از کنگره آمریکا و جلسه او با تنی چند از نمایندگان دموکرات مجلس آمریکاست.
"معمولا وقتی نامزد رئیسجمهوری به کنگره میرود رسم بر این است که او سراغ هر نماینده ای می رود و مستقیما از او می خواهد که از نامزدی او برای ریاست جمهوری حمایت کند. اما این طور که ما دریافتیم دست کم در یکی از جلسات این طور بوده که مایکل بلومبرگ پشت میز نشسته بوده و این نمایندگان دموکرات - اغلب میانهرو - بودند که یکی یکی جلو می رفتند با او دست می دادند و از او به خاطر کمک از ستاد انتخاباتیشان تشکر میکردند. اگر چه این نمایندگان هیچ کدام از نامزدی بلومبرگ حمایت نکردند اما آنها (فعلا) از هیچ نامزد دموکرات دیگری هم حمایت نکردهاند. ستاد مایکل بلومبرگ هم میگوید به همه این نمایندگان گفته شده که حتی اگر از نامزدی بلومبرگ حمایت کنند هیچ تضمینی نیست که کمکی به کارزارهای انتخاباتی فعلی یا بعدی آنها بشود. اما (شاید لزومی هم به این تاکید نباشد) کافی است خود نمایندگان به سابقه کمکهای میلیون دلاری بلومبرگ برای دموکراتها نگاه کنند و حساب کار دستشان بیاید."
مایکل بلومبرگ چهارشنبه شب برای نخستین بار در کنار پنج نامزد پیشگام حزب دموکرات در مناظره تلویزیونی شبکه انبیسی شرکت کرد. جایی که تقریبا همه نامزدها نوک تیز پیکان خود را به سوی او گرفتند. از برنی سندرز که او را متهم به تلاش برای خریدن انتخابات کرد و گفت آمریکا نباید محل حکومت الیگارشها شود تا الیزابت وارن که خواستار عذرخواهی بلومبرگ بابت اعمال پلیس نیویورک شد و همچنین از بلومبرگ علنا خواست که اگر گذشته ناپاک خود با زنان را می خواهد تطهیر کند روبروی دوربین تلویزیونی به زنانی که تعهد دادهاند در برابر دریافت مبلغی هرگز از او شکایت نکنند اجازه دهد که جلو بیایند و از تجربه خود بگویند.
البته که مایکل بلومبرگ زیر بار چنین درخواستی از سوی الیزابت وارن و بعد از او جو بایدن نرفت، بلکه در معدود دفعاتی که تلاش کرد با حمله به دیگر نامزدها از خود دفاع کند به برنی سندرز گفته که "برای ثروتم زحمت کشیدهام و آن را دارم برای امور بشردوستانه هزینه میکنم از جمله کلی هم به دموکراتها دادهام."